فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد اول

فهرست کتاب

سلسلۀ نسب

سلسلۀ نسب

سلسلۀ نسب پیامبر گرامی اسلام ج چنین است:

محمد بن عبدالله، بن عبدالمطلب، بن هاشم، بن عبدمناف، بن قصی، بن کلاب، بن مره، بن کعب، بن لؤی، بن غالب، بن فهر، بن مالک، بن نضر، بن کنانۀ، بن خزیمۀ، بن مدرکۀ، بن الیاس، بن مضر، بن نزار، بن عدنان.

در صحیح بخاری «باب مبعث النبی» سلسلۀ نسب آن‌حضرت ج تا همین‌جا مذکور است. لیکن امام بخاری در تاریخ خود از عدنان تا حضرت ابراهیم را نیز ذکر کرده است، یعنی: عدنان، بن عدو، بن المقوم، بن تارخ، بن یشحب، بن یعرب، بن نابت، بن اسماعیل، بن ابراهیم.

حضرت اسماعیل دوازده فرزند داشت که نام‌های آن‌ها در تورات مذکور است، فرزندان «قیدا» در سرزمین حجاز سکونت گزیدند و در آنجا پراکنده شدند، از همان نسل یکی عدنان است و رسول اکرم ج از خاندان او هستند. اعراب علم انسابِ تمام نسل‌ها را محفوظ نداشته بودند، چنانکه در بیشتر نسب نامه‌ها از عدنان تا حضرت اسماعیل هشت یا نه پشت بیان می‌کنند؛ ولی این مطلب درست نیست، اگر بپذیریم که از عدنان تا حضرت اسماعیل فقط نه یا ده پشت باشند، این زمان از سیصد سال بیشتر تجاوز نخواهد نمود و این امر کاملاً برخلاف شهادت‌های تاریخ است. علامه سهیلی در «روض الأنف» می‌نویسد:

«ويستحيل في العادة أن يكون بينهمـا أربعة آباء أو سبعة كمـا ذكر ابن إسحق أو عشرة أو عشرون فإن الـمدة أطول من ذلك كله». (روض الأنف، ص ۸) «و طبیعتاً غیرممکن است که میان هردو نسل، چهار یا هفت پشت فاصله باشد، به طوری که ابن اسحق ذکر کرده است، ده و یا بیست پشت فاصله باشد، زیرا که زمان سپری شده بیش از این است».

علامه سهیلی با سندهای متعدد تاریخی ثابت کرده است که از عدنان تا حضرت اسماعیل ÷ چهل پشت فاصله وجود دارد. این اشتباه به بعضی از مورخین مسیحی این فرصت را داده تا از همان ابتدا منکر این مسئله که رسول اکرم ج از خاندآن‌حضرت ابراهیم ÷ هستند، باشند [۱۳۲]. علت این اشتباه می‌تواند این باشد که نسب‌دانان عرب اغلب در نسب نامه‌ها فقط به ذکر نام افراد مشهور بسنده می‌کردند و نام افراد گمنام را نمی‌آوردند؛ علاوه بر این، چون در بین اعراب این امر قطعی بود و یقین داشتند که عدنان از خاندآن‌حضرت اسماعیل است، لذا آن‌ها فقط می‌کوشیدند تا سلسلۀ نسب فقط به‌طور صحیح و نام به نام تا عدنان برسد و نام بردن افراد بالاتر از عدنان را لازم نمی‌دانستند. به همین جهت نام چند فرد معروف را گرفته و از ذکر نام بقیه که مشهور نبودند خودداری می‌کردند. گذشته از این در میان اعراب، افراد محققی نیز وجود داشتند که از این نوع بیان سلسلۀ نسب آگاه بودند. علامه طبری در تاریخ خود «تاریخ طبری» نوشته است:

«بعضی از نسب‌شناسان خبره برای من بیان کردند که در میان اعراب علمایی را مشاهده کرده‌ایم که از «معد» تا «اسماعیل»، نام چهل پشت را برمی‌شمردند و برای تأیید این ادعای خود، اشعاری را که به زبان عربی در این مورد سروده شده بود به‌طور شاهد عرضه می‌کردند. یکی از آنان اظهار داشت: من این سلسله را با تحقیقات اهل کتاب مقایسه کردم، تعداد پشت‌های سلسلۀ نسب برابر بود ولی در نام‌ها تفاوت وجود داشت» [۱۳۳].

همین مورخ در جایی دیگر نوشته است که در شهر «تدمر» یک نفر یهودی به نام ابویعقوب که مسلمان شده بود زندگی می‌کرد؛ او اظهار داشت: نسب‌نامه‌ای که منشی پیامبر «ارمیا» آن را نوشته بود نزد من موجود است [۱۳۴]. در آن شجره‌نامه نیز از عدنان تا حضرت اسماعیل چهل نام مذکور است.

به هرحال، این مسئله قطعی و مسلم است که عدنان از نسل حضرت اسماعیل است و پیامبر اسلام ج از خاندان عدنان هستند.

[۱۳۲] «سر ویلیام» صریحاً قصد این را دارد تا ثابت کند که پیامبر اکرم ج از خاندآن‌حضرت اسماعیل نبودند، عبارت وی چنین است: «این آرزو که پیامبر اسلام از نسل اسماعیل تصور شود و غالباً این کوشش که ثابت نماید از نسل اسماعیل است، در زمان حیات ایشان پیدا شده بود و بدین صورت، نسب‌نامۀ ابراهیمیِ محمد، از همان اول جعل شده بود و داستان‌های بی‌شمار نقل شده به وسیله اسماعیل و بنی اسرائیل نصف آن‌ها در قالب یهودی و نصف دیگر در قالب عربی ریخته شده بود». در یک سو شائبۀ شک و تردید «ویلیام میور» وجود دارد و در جانب دیگر مستندات، نوشته‌ها و آرای ده‌ها مورخ اروپایی و یهودی قرار دارند که نه تنها خاندان قریش، بلکه تمام اعراب و شمال و حجاز را ابراهیمی النسل می‌دانند. (ر. ک. به جغرافیای تاریخی عرب. فارستر) [۱۳۳] تاریخ طبری، طبع اروپا / ج ۳/ ۱۱۱۸. [۱۳۴] تاریخ طبری، طبع اروپا ۳/ ۱۱۱۵.