هجرت دوم به حبشه
کسانی که از حبشه بازگشته بودند، مورد اذیت و آزار بیشتر کفار مکه قرار گرفتند؛ بهطوری که دوباره مجبور به هجرت شدند، ولی حالا هجرت به آسانی ممکن نبود، کفار شدیداً ایجاد مزاحمت کردند، لکن حدود یکصد نفر از اصحاب به طرق مختلف از مکه خارج شدند و در حبشه اقامت گزیدند. هنگامی که رسول اکرم ج به مدینه منوره هجرت کردند، بعضی از آنها فوراً باز گشتند و آنهایی که باقی ماندند در سال هفتم هجری، پیامبر اکرم آنان را فرا خواندند [۲۳۵].
ظلم و تجاوز کفار منحصر به مظلومان و بیپناهان نبود، حضرت ابوبکر س نیز که از خاندان باعظمت و مقتدری بود و حامی و یاوران زیادی داشت، از ظلم و ستم کفار به تنگ آمده بود؛ لذا قصد هجرت به حبشه را کرد، چون به «برک الغماد» که به فاصلۀ پنج روز راه از مکه بهسوی یمن است، رسید با «ابن الدغنه» که رئیس قبیلۀ «قاره» بود، ملاقت کرد. او پرسید: کجا میروی؟ حضرت ابوبکرس اظهار داشت: «خاندان من مرا در مکه نمیگذارند، قصد دارم تا به گوشهای بروم و مشغول عبادت الله تعالی شوم». «ابن الدغنه» گفت: شخصی مانند شما نباید از مکه اخراج شود، من تو را امان میدهم؛ آنگاه حضرت ابوبکر در پناه و حمایت وی به مکه بازگشت. ابن الدغنه به مکه آمد و با تمام سران قریش ملاقات کرد و به آنان گفت: «شما شخصی را از مکه اخراج میکنید که میهماننوازی میکند، یار و یاور بیچارگان است، با خویشاوندان صلهرحمی میکند و در مصایب و مشکلات به داد آدمی میرسد؟» آنها گفتند: به شرطی میتواند در مکه بماند که قرآن را در نمازها با صدای بلند نخواند، زیرا زمانی که قرآن را با آواز بلند میخواند، زنان و فرزندان ما را تحت تأثیر قرار میدهد. حضرت ابوبکر چند روزی به این امر مقیّد بود، ولی سرانجام در کنار خانۀ خود مسجدی ساخت و در آن، با خشوع و خضوع قرآن را با آواز بلند تلاوت میکرد. وی خیلی نرمدل بود، بسیار رقیق القلب و مهربان بود، بهطوری که هرگاه قرآن را تلاوت میکرد، بدون اختیار میگریست؛ زنان و کودکان کفار او را در این حال مشاهده کرده تحت تأثیر قرار میگرفتند، قریش نزد «ابن الدغنه» رفته و از ابوبکر شکایت کردند. او به ابوبکر گفت: حالا من از تو نمیتوانم حمایت کنم، حضرت ابوبکر گفت: مرا حفاظت و حمایت خداوند متعال کافی است و از این به بعد نیاز به امان و حمایت تو ندارم [۲۳۶].
[۲۳۵] تمام این تفصیلات در طبقات ابن سعد مذکور است. بعضی از مورخان هجرت دوم را ذکر نکردهاند و بعضی بسیار مختصر ذکر کردهاند. [۲۳۶] تمام این مطالب در صحیح بخاری باب هجرت بهسوی مدینه مذکور اند.