فروغ جاویدان، سیرت پیامبر، صحیح ترین و جامع ترین کتاب سیره نبوی و تاریخ صدر اسلام - جلد اول

فهرست کتاب

تکفل و سرپرستی ابوطالب

تکفل و سرپرستی ابوطالب

عبدالمطلب دارای ده فرزند از همسران مختلف بود، از میان آنان عبدالله پدر آن‌حضرت ج و ابوطالب از یک مادر بودند. به همین جهت عبدالمطلب آن‌حضرت را تحت تکفل ابوطالب قرار داد، ابوطالب با آن‌حضرت ج به قدری محبت و عطوفت داشت که با فرزندان خویش نداشت، هنگام خواب ایشان را کنار خود می‌خوابانید و چون بیرون می‌رفت او را با خود می‌برد.

زمانی که سن آن‌حضرت تقریباً به ده، دوازده سال رسید، گوسفندان را به چراگاه می‌برد. یکی از مورخان معروف فرانسوی به زعم خود چنین پنداشته است که: چون ابوطالب برای آن‌حضرت شخصیتی قایل نبود، او را به گوسفندچرانی می‌گمارد! ولی حقیقت این است که چرانیدن گوسفندان نزد اعراب کاری پست و مایۀ عیب به شمار نمی‌رفت. فرزندان اشراف و امراء نیز گوسفند می‌چرانیدند. در قرآن مجید این امر به عنوان زیبایی و نشاط زندگی ذکر شده است:

﴿وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ ٦ [النحل: ۶].

«و در آن‌ها برای شما (زینت و) زیبائی است، چون شامگاهان (از صحرا) باز می‌گردانید، و چون صبحگاهان (به صحرا) می‌فرستید».

واقعیت این است که این امر مقدمه‌ای برای گله‌بانی عالَم بود. پس از بعثت آن‌حضرت ج خاطرۀ آن شغل ساده و با ذوق را بیان می‌کردند. روزی همراه با اصحاب به بیابان تشریف بردند، اصحاب به خوردن علف‌های بیابانی مشغول شدند، آن‌حضرت ج فرمودند: آن علف‌هایی که رنگ‌شان خوب سیاه گشته، خوشمزه ترند و این تجربه دورانی است که در سنین نوجوانی در اینجا گوسفند می‌چرانیدم [۱۵۶].

[۱۵۶] در طبقات ابن سعد، ص ۸ و صحیح بخاری، جلد اول، کتاب «الإجارۀ» این قول رسول اکرم ج مذکور است: «من در مقابل «قراریط» گوسفندان اهل مکه را می‌چرانیدم»، در بیان مفهوم قراریط اختلاف نظر وجود دارد. شیخ ابن ماجه، سوید بن سعید، اظهار داشته است: قراریط جمع قیراط، و قیراط نام جزیی از درهم یا دینار است. بنابراین، از نظر وی مفهوم حدیث چنین است که رسول اکرم ج در مقابل گرفتن اجرت، گوسفندان مردم را می‌چرانید و به همین جهت «بخاری» این حدیث را در کتاب «الإجارة» ذکر کرده است. ولی «ابراهیم حربی» می‌گوید: قراریط نام محلی نزدیک «اجیاد» است، «ابن جوزی» همین نظر را ترجیح داده است. «علامه یمینی» در تشریح این حدیث مفصلاً بحث نموده و با دلایل قوی ثابت کرده که نظر «ابن جوزی» صحیح است (عینی ۶/ ۶۳۱) در «نور النبراس» نیز این بحث مفصلاً ذکر شده و همین نظر ترجیح داده شده است.