قصد سوء استفادۀ منافقان
آیاتی که در بارۀ مسألۀ فوق نازل شدند از آنها معلوم میشود توطئه بزرگی بوده است که میتوانسته نتایج خطرناکی در بر داشته باشد. چنانکه میفرماید:
﴿وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ ٤﴾ [التحریم: ۴].
در این ایه تصریح شده که اگر توطئه آن دو نفر تداوم داشته باشد، خدا، جبرئیل، مسلمانان صالح و فرشتگان به کمک آنحضرت خواهند شتافت. در پرتو روایات، علت توطئه فقط این به نظر میرسد که آنها میخواستند از این طریق در مخارج و نفقۀ خویش وضعیت بهتری داشته باشند و چنانچه روایت ماریه قبطیه را بپذیریم، خواست دیگر آنها این بود که جدا از یکدیگر و بهطور مستقل زندگی کنند. ولی این موارد، مسایل مهمی نبودند و اتفاق نظر و تبانی عایشه و حفصه چنان خطری را دربر نداشت که برای مقابله با آن فرشتگان از ملاء اعلی بشتابند. بنابراین، بعضیها اظهار نظر کردهاند که مسئله چیزی دیگر بود و آن این که در مدینه منوره جمع کثیری از منافقان که تعداد آنها حدود چهارصد خانوار ذکر شده زندگی میکردند. این افراد شرور همیشه در این انتظار بودند تا به طریقی در میان خانوادۀ آنحضرت و یاران خاص ایشان ایجاد تفرقه کنند و نظام خانوادگی آنحضرت را متلاشی سازند.
ابن حجر در اصابه، در باره «ام جلدح» مینویسد: «وكانت تحرش بين أزواج النبي ج» «ام جلدح همیشه میان ازواج مطهرات ایجاد اختلاف و تشتت میکرد»، زیرا در داستان افک، روزنههای موفقیت را تا حدی مشاهده کرده بود. حضرت حسان در جریان افک شرکت داشت، رسول اکرم ج پانزده روز از عایشه آزردهخاطر بود. «حمنه» نیز که همشیره زینب بود در توطئه افک شریک بود و این داستان را هرکجا شایع میکرد. حضرت ابوبکر س کمکهای مالی و اعانۀ خود را نسبت به «مسطح» یکی از خویشاوندان نزدیک خود بر اثر شرکت او در جریان افک قطع کرده بود، و چنانچه برائت حضرت عایشه از طریق وحی اعلام نمیشد، فتنهای بزرگ برپا میشد.
از مجموع این جریانات به نظر میرسد وقتی منافقان از ضیق حال و زندگی سخت ازواج مطهرات آگاه شدند، خواستند تا به این مسأله بیشتر دامن زنند و آتش را شعلهورتر کنند و چون پیشاپیش این ماجرا حضرت عایشه و حفصه بودند؛ منافقان تصور میکردند به گونهای پای حضرت ابوبکر و حضرت عمر به این جریان کشیده خواهد شد و آنان نیز از دختران خود جانبداری خواهند کرد.
اما منافقان نمیدانستند که حضرت ابوبکر و عمر، عایشه و حفصه را فدای خاک پای آنحضرت میکنند. چنانکه وقتی به عمر فاروق اجازه ورود به محضر آنحضرت نرسید، وی با صدای بلند اظهار داشت: چنانچه فرمان دهید سر حفصه را از تنش جدا خواهم کرد.
بنابراین، روی خطاب در آیه، متوجه منافقان است، یعنی اگر عایشه و حفصه به اتفاق نظر و تبانی خود علیه آنحضرت ادامه دهند و منافقان نیز از این قضیه سوء استفاده کنند، خداوند آماده یاری رساندن به پیامبر خویش است و با خداوند، جبرئیل، سایر فرشتگان، بلکه تمام عالم نیز همراه خواهند بود.