محاصرۀطائف
باقیماندۀ سپاه شکستخوردۀ حنین به طائف پناهنده و آمادۀ نبرد شدند. طائف قلعۀ بسیار محکمی بود و چون در اطراف آن حصاری کشیده شده بود. به همین جهت، به آن «طائف» میگفتند. قبیلۀ ثقیف که بسیار شجاع و جنگجو و در تمام عرب ممتاز بود، در آنجا زندگی میکرد. این قبیله از لحاظ موقعیت با قریش همپلّه بود. عروه بن مسعود، رییس «طائف»، «داماد ابوسفیان» بود. کفار مکه میگفتند: چرا قرآن بر سران مکه و یا «طائف» نازل نشده است؟ مردم آنجا به فنون و تاکتیکهای نظامی و جنگی آگاهی کامل داشتند. طبری و ابن اسحاق روایت کردهاند که عروه بن مسعود و غیلان بن سلمه به «جرش» (محلی در یمن) رفته و روش ساخت، اسلحههای ضد قلعه را مانند «ارّابه»، «ضبّور» و «منجنیق» در آنجا آموخته بودند [۵۹۱].
در «طائف» دژ محکمی وجود داشت. اهالی طائف و شکستخوردگان «حنین» آن را مرمت و بازسازی نموده، آذوقۀ یک سال را در آنجا ذخیره کردند. در چهار طرف آن منجنیق نصب کرده و در مواضع متعدد تیراندازان ماهر را تعین نمودند [۵۹۲].
پیامبر اکرم ج در بارۀ غنایم و اسیران جنگی «حنین» دستور دادند تا در محل «جعرانه» نگهداری شوند و خود آنحضرت عازم طائف شدند. خالد را به عنوان مقدمة الجیش (پیشتاز سپاه) فرستادند. طائف به محاصرۀ مجاهدین اسلام درآمد. این اولین بار در اسلام بود که مسلمانان از ادوات جنگی سنگین، مانند «ارّابه» و «منجنیق» استفاده کردند. دشمن با ریختن پاره آهنهای گداخته بر ارّابهها و تیرباران شدید مسلمانان را وادار به عقبنشینی کرد. محاصره تا مدّت بیست روز ادامه داشت، ولی فتح قلعه میسّر نشد. رسول اکرم ج نوفل بن معاویه را احضار کرد و پرسید: نظر شما در این باره چیست؟ وی گفت: روباه وارد آشیانه شده اگر تقلا و تکاپو کنیم از آشیانه بیرون و دستگیر میشود، ولی اگر رها شود باکی نیست، چون هدف اصلی دفاع بود. آنحضرت ج فرمان دادند تا دست از محاصره بردارند. صحابه عرض کردند: علیه آنها دعا کنید، آنحضرت چنین دعا کردند: «اللهُمّ اهْدِ ثَقِيفًا وَائْتِ بِهِمْ» [۵۹۳] (پروردگارا! «ثقیف» را هدایت کن و به آنها توفیق بده تا نزد من بیایند).
[۵۹۱] طبری ۳ / ۱۶۶۹. [۵۹۲] ابن سعد، مغازی / ۱۱۵. [۵۹۳] ابن سعد، مغازی / ۱۱۵.