اجتناب و دوری از مراسم شرک
یقیناً ثابت شده است که آنحضرت ج در دوران کودکی و جوانی نیز پیوسته از شرکت در مراسم شرک و بتپرستی دوری میجستند. یک بار قریش به محضر ایشان مقداری غذا از گوشت گوسفندی که به نام یکی از بتها ذبح شده بود آوردند، حضرت ج از خوردن آن خودداری فرمودند [۱۷۷]. مسیحیان مدعی اند تحولاتی که در عقاید آنحضرت پیدا شد، بعد از بعثت به وجود آمد و طرز عمل ایشان پیش از بعثت، همان طرز عمل خاندان و همشهریان وی بود؛ چنانکه اولین فرزند خود را عبدالعزی نامگذاری کرد [۱۷۸].
این روایت را «امام بخاری» در «تاریخ صغیر» ذکر کرده است، در صورتی که این روایت صحیح باشد، نمیتوان از مفهوم آن نسبت به معتقدات آنحضرت استدلال کرد. خدیجه پیش از اسلام بتپرست بود، او نام پسر خود را عبدالعزی گذاشته بود و چون آنحضرت ج هنوز به مقام نبوت نرسیده بودند، با آن نام مخالفتی نکردند. اما حقیقت این است که صحت و درستی این روایت در واقع ثابت نیست. صحیحترین سلسله سند این روایت آن است که «امام بخاری» در «تاریخ صغیر» خود روایت کرده است، اولین راوی آن اسماعیل است که به نام «اسماعیل بن ابی اویس» شهرت دارد و گرچه بعضی از محدثین او را معتمد و موثق دانستهاند، ولی جمع زیادی نسبت به وی به شرح زیر اظهار نظر کردهاند:
معاویه بن صالح: اسماعیل و پدر او هردو ضعیفاند.
یحیی بن مخلط: او دروغ میگوید و اصلاً اعتباری ندارد.
امام نسایی: اسماعیل ضعیف و غیر موثق است.
نصر بن سلمه مروزی: او کذّاب است.
دارقطنی: من او را برای روایت صحیح شایسته نمیدانم.
سیف بن محمد: او احادیث دروغین جعل میکند.
سلمه بن شیب: او نزد من اعتراف کرد که هرگاه در امری اختلاف پیش میآمد، من حدیثی در آن موضوع جعل میکردم.
این امر بهطور قطع ثابت گردیده است که آنحضرت ج پیش از نبوت پرستش بتها را مورد نکوهش قرار میداد و کسانی را که مورد اعتمادشان بودند، از پرستش آن منع میکرد [۱۷۹].
[۱۷۷] در صحیح البخاری «باب المناقب» ذکر «زید بن عمرو بن نفیل» این حدیث را امام بخاری و در «ابواب» نیز نقل کرده است، در الفاظ آن اجمال است که در این روایت برطرف شده است. در مسند «ابن حنبل» ج ۱/ ۱۸۹ روایتی مذکور است که آنحضرت ج زید را به خوردن آن غذا دعوت کرد. زید از تناول آن خودداری نمود و سپس از آن تاریخ به بعد هیچگاه آنحضرت از غذاهایی که نذر بتها بودند نخوردند، ولی حال راویان این روایت معلوم نیست. در هرحال، در مقابل روایت صحیح بخاری این روایت اعتباری ندارد. [۱۷۸] «عزی» نام یکی از بتها بود. [۱۷۹] مستر مارگولیوث برخلاف این یک ادعای حیرتآوری مطرح کرده است و برای اثبات آن مرتکب فریبکاری شگفتانگیزتری شده و اظهار داشته: رسول اکرم و خدیجه قبل از خواب، بتی را که عزی نام داشت، میپرستیدند. نامبرده به منظور اثبات این ادعای خود، روایتی از «مسند ابن حنبل» (ج ۴/ ۲۲۲) با این الفاظ بیان کرده است: «حدثني جار لخديجة بنت خويلد أنه سمع النبي ج وهو يقول لخديجة: أي خديجة! والله لا أعبد اللات والعزى والله لا أعبد أبداً قال: فتقول خديجة: حل للات حل العزى قال: كانت صنمهم التي كانوا يعبدون ثم يضطجعون». برایم یکی از همسایگان خدیجه دختر خویلد بیان کرد که از رسول اکرم ج شنید که به خدیجه میگفت: ای خدیجه! به خدا سوگند! هیچگاه لات و عزی را پرستش نخواهم کرد. خدیجه میگفت: لات و عزی را رها کن! (یعنی ذکری از آنها به میان نیاور!) او میگوید: لات و عزی بتهایی بودند که عربها پیش از خواب آنها را پرستش میکردند. هرکس با زبان عربی اندک آشنایی داشته باشد، میداند که در عبارت فوق لفظ «کانوا» مذکور است که مفهوم آن این است که عربها پیش از خوابیدن آنها را میپرستیدند. اگر منظور آنحضرت بود، صیغۀ تثنیه بکار میرفت نه صیغۀ جمع. علاوه بر این، در خود این روایت تنفر و انزجار شدید آنحضرت از لات و عزی بیان شده است. نیز مارگولیوث بیان داشته که رسول اکرم ج به نام عزی یک گوسفند خاکستریرنگ ذبح کرده بود، ولی در تأیید آن هیچ سندی ذکر نکرده است؛ بلکه به اظهارات «والسون» بسنده کرده است. (رجوع کنید به کتاب مارگولیوث ص ۶۸ تا ۷۰) در «معجم البلدان» که یکی از کتابهای جغرافیایی است، روایتی با همین مضمون آمده است، اما در آنجا اولاً این روایت بدون سند ذکر شده، ثانیاً از «کلبی» که یکی از دروغگویان معروف است، نقل گردیده است.