فصل نخستين: در اينكه دانشها [۳۲۳]و آموزش در عمران و اجتماع بشري از امور طبيعي است
زیرا همه جانوران با انسان در خصوصیات حیوانی مانند حس و حرکت و تغذیه و در پناهگاه زیستن و جز اینها شرکت دارند و انسان از دیگر جانوران تنها به مزیت اندیشه باز شناخته میشود، اندیشهای که بدان به تحصیل معاش خود رهبری میشود و با ابنای جنس خود درباره آن همکاری میکند و اجتماعی که برای این همکاری وتعاون آماده است و پذیرفتن احکامی که پیامبران برای او از سوی خدای تعالی آوردهاند و عمل کردن به آن احکام و پیروی مصلحت آخرتش پس او در همه اینها پیوسته میاندیشد و به اندازه یک چشم بر هم زدن هم سریع تر است و از این اندیشه است که همه دانش هاو صنایعی که در فصول پیش یاد کردیم به وجود میآید و هم بخاطر این اندیشه و سرشتی که انسان و بلکه حیوان بر ان آفریده شده است برای بدست آوردن خواهشهای طباع خود [می کوشد].
پس اندیشه شیفته بدست آوردن ادراکاتی است که در آن نیست و از اینرو انسان بکسانی رجوع میکند که در دانشی بر او سبقت جستهاند یا معرفت و ادراکی ازاو فزونتر دارند. یا معلومات خود را ازآثار و احکام پیامبران گذشته فرا میگیرد که آنها را برای کسانی که بخواهند بیاموزند تبلغ میکنند از اینرو احکام را از ایشان فرا میگیرد و با شیفتگی فراوان در اخذ تعالیم و دانش آنان میکوشد، سپس اندیشه و نظر او به یکی از حقایق متوجه میشودو به آنچه برای او (از آن حقیقت و احد) بذاته عارض میشود یکی پس از دیگری مینگرد و در آنها تمرین و ممارست میکند تا پیوستن ورسیدن عوارض آن حقیقت به وی، در وجودش ملکه میشود و در این هنگام آگاهی او به آنچه از آن حقیقت بروی عارض میشود دانش مخصوصی بشمار میرود.
و نسل جوان شیفته بدست آوردن آن دانشها میشوند و به آموختن آنها همت میگمارند و بدانشمندان و کسانی که بر آنها و اقفند روی میآورند و در نتیجه امر تعلیم پدید میآید. پس آشکار شد که دانش و تعلیم از امور طبیعی در میان بشر میباشد. [۳۲۴][و خدا داناتر است] [۳۲۵]
[۳۲۳] دانش: (۱) و (ب) و (ک) [۳۲۴] این فصل در چاپ پاریس مانند چاپهای دیگر در محل خود نیست و کاتر مر آن را در ص ۴۰۷ پس از فصل «علوم حدیث» زیر عنوان ملحقات آورده و مینویسد:«این فصل درنسخ خطی A , B بعد از شش فصلی است که من آنها را از نسخ دیگر بر این چاپ افزودم و تنها درنسخ خطی D ,C آن را دراین محل آورده اند» لیکن من آن را بترتیب نسخ چاپی مصر پیش از فصل دوم «در اینکه تعلیم دانش ازجمله صنایع است» آوردم د ر«ینی» نیز فصل دوم بترتیب چاپهای مصر و بیروت است. [۳۲۵] والله اعلم ع در چاپهای (۱) (ب) و(ک) نیست