فصل دوازدهم: درباره ارزهاي (ارزاق و كالاهاي) شهرها
باید دانست که کالاها و مواد کلیه بازارها و عبارت از نیازمندیهای مردم است و این مواد بر دو گونه است: برخی ضرور و لازماند مانند مواد غذایی گندم و جو و نظایر آنها چون باقلا نخود و دانه خلر و دیگر حبوب. وهمچون چاشنیهای اغذیه مانند پیاز و سیر و غیره و برخی در مرحله تفننی و کمالی میباشند مانند: خورشها و میوهها وانواع پوشیدنیها و اثاث و ابزار خانه و مرکوبها ودیگر اقسام ساختمانها و بناها
و هرگاه شهر توسعه یابد و ساکنان آن افزون شود بهای مواد ضروری از قبیل اغذیه و نظایر آنها ارزان میشود وبهای اشیای تفننی و کمالی چون خورشها و میوهها و غیره روبگرانی میگذارند. و هرگاه جمیعت شهری تقلیل یابد و اجتماع و عمران آن ضعیف گردد قضیه برعکس خواهد بود. وعلت آن این است که چون حبوب از مواد غذایی ضروری است برای تولید آنها کوشش فراوان میشودع زیرا هیچ فردی از فراهم آوردن مواد خوراکی ماهیانه یا سالانه خود وخانوادهاش غفلت نمیکنند و از این رو عموم یا بیشتر مردم در آن شهر یا در نواحی نزدیک آن بری تولید وبدست آوردن آنها بتلاش میپردازند و ناچار هستند اینگونه نیازمندیهای خود را فراهم سازند و چون همه مردم برای بدست آوردن مواد غذایی خود میکوشند در نتیجه مقدار بسیاری از مواد خوراکی نسبت به میزان نیازمندی خاندانهای آنها زیاد میآید که نیاز بسیاری از مردم آن شهر را بر طرف میکند و از این رو بیشک مواد خوراکی بیش از نیاز مردم آن شهر فراهم میاید و اغلب بهای آنها تنزل میکند مگر آنکه در بعضی از سالها زراعت آنها دچار آسیبهای آسمانی بشود واگر بعلت بیم از این گونه آفت زدگیها مواد غذایی را احتکار نمیکردند در نتیجه فراوانی آنها که در پرتو توسعه عمران و اجتماع حاصل میشود بیگمان آنها را مفت و رایگان در دسترس مردم قرار میدادند.
ولی دیگر لوازم زندگی مانند خورشها و میوهها و نظایر آنها چندان مورد نیاز عامه اهالی شهر نیست و مردم شهر یکسره در راه بدست آوردن آنها تلاش نمیکنند، بلکه اکثریت مردم هم بدانها توجهی ندارند گذشته از این، هنگامی که یک شهر از لحاظ عمران توسعه پذیرد و عادت و رسوم تجملی و ثروتمندی در آن بیش از حد رواج یابد آنوقت اینگونه لوازم تفننی طالبان فراوانی خواهد داشت و آنها را طبقات مختلف بنسبت رفاه و آسایش زندگی خود بسیار بکار خواهند برد و در نتیجه مقدار موجود اینگونه لوازم در برابر حوائج طالبان آنها بیش از حد اندک خواهد بود و خریداران آنها بطور روز افزون افزایش خواهد یافت در صورتیکه لوازم تفننی برهمان میزان نخست کمیاب باقی خواهد بود و از این رو جویندگان برای بدست آوردن آنها ازدحام میکنند وتوانگران و آسایش طلبان بهای آنها را بیش از اندازه گران میپردازند، زیرا بیش از دیگران بدانها نیازمندند و بدین سبب اینگونه لوازم چنانکه میبینی گران میشود.
و اما درباره گرانی صنایع و مزد سازندگان آنها در شهرهای پر جمعیت سه علت وجود دارد:
۱- فزونی نیاز به آنها بسبب آنکه شهر در نتیجه و فور عمران بمرحله توانگری و تجمل خواهی میرسد.
۲- عزیز شمردن پیشه وران و صنعتگران کار خویش را وخوارنساختن خود بعلت سهولت معاش در شهر و ارزانی و فراوانی ارزاق. [۸۸]
۳- فزونی توانگران وتجمل دوستان و نیاز فراوان آنان به آینه دیگران را بخدمت خودگمارند و از مهارت صنعتگران را بخود اختصاص دهند موجب میشود که به پیشه وران و صنعتگران مزدهای گزاف و بیش از ارزش حقیقی کار آنها بپردازند و در نتیجه کارگران و هنرمندان و پیشه وران ارجمند میشوند وکارهای آنان گران میشود و در نتیجه این امر مخارج مردم شهر بیش از پیش افزایش مییابد.
ولی در شهرهای کوچک و کم جمعیت میباشد و از سوی دیگر بسبب کوچکی شهر میترسند مواد غذایی کمیاب شود، از این رو و آنچه بدست میآورند آنها را در نزد خود نگهمیدارند و احتکار میکنند و در نتیجه مواد مزبور در میان آنان کمیاب میشود و بهای آنها برای خریدار بالا میرود
و اما مرافقی [۸۹]که دارند، آنها هم بیاستفاده میماند و بعلت کمی جمعیت و تنگی معیشت مردم بیخریدار میشود وبازار آنها رواج نمییابد وارزش آنها ارزان میشود و گاهی بهای باج و خرابی را که بنام سلطان در بازارها و دروازههای شهر بر ارزاق عمومی وضع میکند و هم منافعی را که گرد آورندگان خراج برای خودشان از فروشندگان میگرند نیز برقیمت مواد غذایی میافزایند و آن را روی جنس میکشند و بهمین قیمتهای مواد غذایی در شهرها گرانتر از نواحی بادیه نشینان است، زیرا باج و خراج و دیگر تکالیفی که ماموران بر مردم تحمیل میکنند درمیان آنان اندک است یا بکلی وجود ندارد، ولی در شهرها بویژه درآخرین مراحل دولتها اینگونه مالیاتها بطور روز افزون افزایش مییابد.
و گاهی هم قیمت مخارج و زحماتیرا که ازراه کشاورزی در تولید مواد غذایی متحمل میشوند نیز بربهای آن مواد میافزایند و پیوسته این قسمت را در ارزش اجناس حفظ میکنند، چنانکه در این روزگار در اندلس این وضع روی داده است.
زیرا چون مسیحیان، مسلمانان را از اراضی حاصلخیز اندلس رانده و آنان ناچار به کناره دریا و بلاد و نواحی ناسازگار آن پناه بردهاند که در آنجا گیاه و زراعت بخوبی بدست نمیآید و زمین ای حاصلخیز وشهرهای پاکیزه [۹۰]خوش آب و هوا را مسیحیان از تصرف آنان خارج ساختهاند از این رو و مجبور شدهاند (برای کشاورزی) کشتزارها و گاوهای مخصوص زراعت را بعنوان اجاره و کرایه بدست آورند و با ممارست دراصلاح گیاهها و حاصلخیز کردن زمینه سعی بلیغ مبذول دارند و در این راه با رنج فراوان باید بکارهای پر ارزش و تهیه کردن کود و دیگر تدابیر دست زنند واز این رو و در راه کشاورزی باید مخارج خطیری بپردازند، این است که مخارج مزبور را دربهای محصولات درنظر میگیرند وبهمین سبب از زمانیکه مسیحیان، مسلمانان اندلس را مجبور کردهاند که باین ناحیه مهاجرت کنند و سرزمین مزبور با سواحل آن به مسلمانان اختصاص یافته است، کشور اندلس بگرانی ارزاق مشهور شده است. و وقتی مردم میشنوند سرزمین آنان گرفتار گرانی بهای ارزاق است گمان میکنند که علت آن کمی مواد غذایی و حبوب در آن ناحیه است.
در صورتیکه حقیقت امر چنین نیست، و مردم اندلس چنانکه میدانیم نسبت به مردم آن ناحیه کشاورزتر و در این امر از دیگران بصیر ترند و کمتر فردی از سلطان گرفت تا بازاری در این کشور یافت میشود که دارای کشتزار یا زمین – مزروعی کوچکی برای کشاورزی نباشد، مگر گروه اندکی از صنعتگران و پیشه وران یا غریبانی که از شهر دیگر در شهری سکونت میگزینند از قبیل غازیان مجاهد که صاحب املاک مزروعی نیستند، بهمین سبب سلطان بجای مستمری نقدی اینگونه غازیان را به جیره یا حقوق جنسی اختصاص میدهند یعنی مواد غذایی و علوفهی آنها را به مزارع حواله میدهد بنابر این تنها موجب گرانی حبوب در میان آنان همان است که یاد کردیم و چون بر عکس بربرها در سرزمینهای حاصلخیز و آبادانی بسر میبرند همهی آن سختیهای و بارهای سنگین از آنان دور شده است. باضافه اینکه فلاحت افزون و عمومی است و همین امر موجب ارزانی مواد غذایی در کشور آنان میباشد. و خدا تقدیر کنندهی شب و روز است.
[۸۸] نسخ دارای اختلاف است برخی اغتراز و برخی اعتزاز است. [۸۹] هر آنچه از آن نفع برند. [۹۰] اشاره به آیه: ﴿وَٱلۡبَلَدُ ٱلطَّيِّبُ يَخۡرُجُ نَبَاتُهُۥ بِإِذۡنِ رَبِّهِ﴾[الأعراف: ۵۸].