مقدمه ابن خلدون - جلد دوم

فهرست کتاب

فن جدل

فن جدل

جدل عبارت از شناختن آداب مناظره ایست که میان پیروان مذاهب فقهی و جز آنان روی می‌دهد.

و این فن هنگامی متداول شد که باب مناظره در رد وقبول مسائل توسعه یافت و هر یک از مناظره کنندگان دراستدلال و پاسخ دادن هنگام بحث و ستیز به روشی لگام گسیخته سخن می‌گفت و برخی از این سخنان و احکامی وضع کنند تا مناظره کننده گان در رد و قبول بر وفق آن قوانین سخن گویند و از حدود آن‌ها خارج نشوند ووضع استدلال کننده و پاسخ دهنده روشن گردد که چگونه رواست باستدلال پردازد و به چه کیفیتی دست از استدلال باز دارد و در چه جائی اعتراض کند یا بمعارضه برخیزد و کجا باید سکوت کند و خصم بسخن و استدلال پردازد. و به همین سبب گفته اند: جدل عبارت از شناسائی قواعد حدود و آداب استدلالی است که بوسیله آن انسان بحف عقیده و رایی یاخرابی آن رهبری می‌شود خواه آن رای از فقه باشد یا علوم دیگر.

و این فن دارای دو روش است:یکی روش پزودی که ویژه ادله شرعی از قبیل نص و اجماع و استدلال است ودیگر روش عمیدی [۴۳۳]این روش د رهر دلیلی که بدان استدلال شود و از هر دانشی که باشد تعمیم دارد و بیشتر آن استدلال است و طریقه مزبور از مقاصد و هدفهای نیکو است ومغالطات در آن درنفس امر بسیار است و اگر ازنظر منطقی بدان نگریم اغلب به قیاس مغالطه ای و سوفسطائی شبیه تراست اما در عین حال صورت‌های ادله و قیاس‌ها در آن محفوظ است بدین منظور که بشایستگی طرق استدلال در آن جستجو شود.

و این عمیدی نخستین کسی است که دراین روش بتالیف پرداخته وبهمین سبب روش مزبور به وی نسبت داده شد است و کتاب مختصری که وی در این روش تألیف کرده موسوم به «ارشاد» است. پس از وی متاخران مانند نسفی [۴۳۴]و دیگران نیز به پیروی از وی همت گماشته و روش او را عینا دنبال کرده ند و در روش او تألیفات فراوان پدید آمده است، ولی طریقه او در این روزگار متروک است، زیرا هم اکنون دانش و تعلیم و تربیت در شهرهای اسلامی در مرحله نقصان است. گذشته از اینکه روش مزبور جنبه تفننی دارد و مربوط بمرحله کمال است واز ضروریات بشمار نمی‌رود و خدا بر کار خود غالب است. [۴۳۵]

[۴۳۳] رکن الدین عمیدی ابو حامد محمدبن محمد فقیه حنفی. وی در سمرقند متولد شده و مولف رساله معروفی درجدل است. عمیدی بسال ۶۱۵ ه (۱۲۸۱ م ۹ در گذشته است. [۴۳۴] حافظ الدین ابوالبرکات عبدالله بن احمد نسفی فقیه معروف حنفی و دارای تألیفات بسیار است وی بسال ۷۱۰ ه ۰ ۱۳۱۱ – ۱۳۱۰ م) در گذشت. [۴۳۵] در چاپ‌های مصر و بیروت بجای آیه مزبور آخر فصل چنین است: و خدا سبحانه و تعالی داناتر است و کامیابی باوست.