مقدمه ابن خلدون - جلد دوم

فهرست کتاب

فصل نوزدهم: درآينه صنايع هنگامي نيكوتر مي‌شود و توسعه مي‌يابد كه طالبان آن‌ها افزون گردد

فصل نوزدهم: درآينه صنايع هنگامي نيكوتر مي‌شود و توسعه مي‌يابد كه طالبان آن‌ها افزون گردد

وعلت آن این است که انسان اجازه نمی‌دهد کار او مفت ومجانی انجام یابد، زیرا کارهر کس وسیله بهره برداری اوست که معاش خویش را از آن بدست می‌آورد و در سراسر دوران زندگانی خود از هیچ چیز بجز کارش سود بر نمی‌گیرد. از این رو کار خود راتنها در راهی صرف می‌کند که ثمره آن در شهری که ساکن آن است ارزش داشته باشد تا سود و بهره آن عاید وی شود. و هر گاه صنعتی خواستارانی داشته باشد و در نتیجه روی آوردن مردم بدان رواج یابد در این هنگام صنعت مزبور بمنزله کالائی خواهد بود که بازار آن رواج داشته باشد و برای فروش جلب گردد. در چنین شرایطی مردم شهر می‌کوشند که آن صنعت را بیاموزند تابوسیله آن معاش خود را فراهم سازند.

ولی اگر صنعتی خواستارانی نداشته باشد بازار آن رواج نخواهد یافت و کسی هم آهنگ آموختن آن نخواهد کرد وآنوقت مردم آن را فرو خواهند گذاشت و بدین سبب از دست خواهد رفت و به همین سبب از علیصروایت می‌کنند که فرموده است «قیمت هرکس چیزیست که آن را نیکو انجام می‌دهد» بدین معنی که صناعت هرکس قیمت او را می‌رساند، یعنی ارزش هرکس کاریست که آن را وسیله معاش خود می‌سازد.

و نیز در اینجا راز دیگری هم نهفته است وآن این است که پیشرفت و بهتر شدن صنعت هنگامی میسر می‌شود که دولت خواستار آن باشد چه دولت است که بازار آن را رواج می‌دهد و خواستاران دیگر را بدان متوجه می‌سازد و تا هنگامی که دولت طالب صنعتی نباشد و تنها دیگر مردم شهر خواستار آن باشند رواج آن هیچگونه تناسبی بازمانیکه دولت خواهان آن است نخواهد داشت، زیرا دولت بزرگترین بازار بشمار می‌رود ورواج هر چیزی در آن دستگاه است و اندک و بسیار در آن دارای یک نسبت می‌باشد و از این رو و هر چه درآن رواج یابد ناچار بزرگترین رقم را نشان خواهد داد، ولی عامه مردم هرچند خواستار صنعتی باشند خواستشان جنبه عمومی نخواهد داشت و بازارشان رونق و رواج پیدا نخواهد کرد. و خدا [سبحانه وتعالی] [۲۰۱]برهر چه بخواهد تواناست.

[۲۰۱] در (پ) نیست.