فصل سی و چهارم: در اينكه سير و سفر در جستن دانشها و ديدار مشايخ (استادان) بر كمال تعليم ميافزايد
و سبب آن این است که بشر معارف واخلاق و مذاهب و فضایلی را که د رآنها ممارست میکند گاهی از طریق دانش و تعلیم و القا فرا میگیرد و گاهی آنهارا به شیوه تقلید و حضور در مجالس درس دیگران میآموزد، ولی ملکههائی که بطور مستقیم و بصورت تلقین حاصل شده باشند مستحکمتر و راسختر خواهند بود وبنا بر این ملکهها بنسبت فزونی مشایخ حاصل میشودورسوخ مییابد. و اصطلاحات نیز در تعلیم مایه اشتباه متعلم میشود بحدی که بسیاری ازآنان گمان میکنند که آنها هم قسمتی از دانش میباشند و این اشتباه از متعلم بر طرف نمیشود مگر اینکه به تن خویش از محضر استاد استفاده کند، زیرا معلمان هر یک در اصطلاحات دانشها شیوه خاصی دارند این است که دیدار دانشمندان و مشایخ مختلف از نظر باز شناختن اصطلاحات برای متعلم بسیار سودمند است، چه در این دیدارها اختلاف شیوههای آنان را در دانش میبیند و در نیتجه دانش را از اصطلاحات تجرید و انتزاع میکند و میفهمد که اصطلاحات مزبور طریقههائی برای تعلیم و روشهائی جهت رسندن بدانش میباشند و قوایش برای رسوخ و استحکام در ملکات برانگیخته میشود و معلومات وی تصحیح میگردد و معارف گوناگون را از یکدیگر باز میشناسد و در عین حال ملکات وی بواسطه عادت کردن بحضور در مجالس درس معلمان وسود بردن از تعلیمات آنان و دیدن آن همه استادان و مشایخ گوناگون تقویت میشود و این نتایج برای کسی است که خدا راههای دانش و راهنمائی را برای وی میسر کند و آنگاه ناگزیر باید در طلب دانش سفر کزیند و بگردش و جهانگردی پردازد تا سود فراوان و کمال معلومات خویش را بدیدار مشایخ و برخورد با رجال بدست آورد و خدا هر که را بخواهد براه راست هدایت میفرماید. [۷۶۸]
[۷۶۸] ﴿يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٤٢﴾[البقرۀ: ۱۴۲].