فصل سی و پنجم: در اينكه در ميان افراد بشر دانشمندان «فقيهان» نسبت بهمه كس از امور سياست و روشهاي آن دورتر ميباشند
زیرا ایشان عادت کردهاند که در مسائل فکری به کنجکاوی پردازند. و در دریای معانی فرو روند و آنها را از محسوسات انتزاع و در ذهن تجرید کنند و به صورت امور کلی عمومی در آورند تا بطور عموم بر آنها حکم کنند نه اینکه بخصوص ماده یا شخص یا نسل یا ملت یا صنف بخصوصی را در نظر گیرند و آنگاه این کلی را بر امور خارجی تطبیق کنند و نیز امور را با اشتباه و امثال آنها بر حسب شیوه ای که در قیاس فقهی بدان عادت کردهاند، مقایسه میکنند و از این رو کلیه احکام و نظریات ایشان همواره درذهن است و بمرحله منطبق شدن نمیرسد مگر پس از فراغت از بحث و اندیشه یا اینکه بکلی تطبیق نمیشود، بلکه آن چه در خارج هست از این کلیات ذهنی متفرع میگردد مانند احکا شرعی چه آنها فروعی از آنچه در محفوظ از ادله و کتاب و سنت است میباشند و در جستجوی آنند که آنچه را در خارج مییابند با آنها مطابقت دهند برعکس نظریات علوم عقلی که برای صحت آنها میکوشند نظریات مزبور را با آنچه در خارج هست تطبیق کنند از این رو ایشان در همه نظرهایشان به امور ذهنی ونظریات فکری عادت دارند و بجز امور مزبور چیز دیگری را نمیشناسند. در صورتیکه صاحب سیاست به مراعات امور خارج از احوال و کیفیاتی که بدان میپیوند و از آن تبعیت میکند احتیاج دارد. چه سیاست امری پوشیده است و شاید هم در آن خصوصیاتی یافت شود که نتوان آنها را به شبه یا مثالی ملحق کرد وبا کلی ذهنی که میخواهند آن را بر آنها تطبیق کنند منافی باشد. وهیچ یک از کیفیات اجتماع و عمران را بر دیگری نمیتوان قیاس کرد، زیرا هم چنان که در یک امر بهم شباهت پیدا میکنند شاید در اموری با هم اختلاف داشته باشند این است که دانشمندان بسبب عادت کردن به تعمیم احکام و قیاس کردن امور بیکدیگر اگر بامر سیاست توجه کنند مسائل آن را در قالب نظریات واندیشهها و نوع استدلالهای خودشان میریزند و درنتیجه دچار اشتباهات و غلط کاریهای بسیار میشوند و نمیتوان بر ایشان از خطا اعتماد کرد.
و باید هوشمندان و مردم زیرکی را که اهل اجتماع و عمراننند نیز به دانشمندان ملحق کرد چه آنان بسبب ذهن روشنی که دارند مانند فقیهان متمایل بفرو رفتن در دریای معانی و قیاس و مشابهت میشوند و در نیتجه در پرتگاه اشتباه و غلط فرو میافتند، لیکن مردی عامی که دارای طبع سلیم و هوش متوسطی است بعلت آن که فکرش از اینگونه قیاسها واستدلالها قاصر است و آنها را درنظر نمیگیرد برای هر ماده ای (در امور سیاست) بحکم همان ماده اکتفا میکند.
ودر هر دسته ای احوال و اشخاصی است که بر آنچه بدان اختصاص داده شدهاند میباشند و حکم را بقیاس با تمیم از حد آن در نمیگذارنند و در بیشتر نظریاتشان از مواد محسوس جدا نمیشوند وآنها را در ذهنشان نمیگذارنند مانند شناگری که هنگام موج از خشکی دور نمیشود شاعر گوید:
هنگامی که شنا میکنی بهیچ رو از ساحل دور مشو
زیرا سلامت در ساحل است. [۷۶۹]
از این رو چنین کسی در نظر سیاسی خود از «خطا» مصون میباشد ودر رفتار با ابنای جنس خود نظری مستقیم دارد و درنتیجه امرمعاش وی بهبود مییابد و هر آسیب وزیانی را با استقامت نظر خویش دفع میکند و بالای هر صاحب دانشی دانائی است [۷۷۰]و از اینجا آشکار میشودکه صناعت منطق از غلط مصون نیست زیرا در آن انتزاع بسیار است واز محسوسات دور میباشد چه منطق در معقولات دوم بحث میکند و شاید در مواد آنها چیزی یافت شود که ازاین احکام ممانعت کند و هنگام تطبیق یقینی با آنهامنافی باشد، ولی بحث در معقولات اول که تجرید آنها قریب است چنین نیست، زیرا معقولات مزبور خیالی هستند و صور محسوسات حفظ میشوند وصداق انطباق آنها را اعلام میدارند. [۷۷۱]
[۷۶۹] سعدی فرماید: بدریا در منافع بیشمار است – اگر خواهی سلامت برکنار است. [۷۷۰] ﴿كُلِّ ذِي عِلۡمٍ عَلِيمٞ ٧٦﴾[یوسف: ۷۶]. [۷۷۱] آخر فصل در چاپ «ک» و چاپهای دیگر مصرو بیروت چنین است: و خدا سبحانه و تعالی داناتر است و توفیق به اوست.