مقدمه ابن خلدون - جلد دوم

فهرست کتاب

فصل چهل و یکم: در آموختن زبان مضري

فصل چهل و یکم: در آموختن زبان مضري

باید دانست که ملکه زبان مضری در این روزگار از میان رفته و فاسد شده است وزبان کلیه مردم نسل امروزی ایشان با لغت مضری که قرآن بدان نازل گردیده مغایر است. وآنچنانکه یاد کردیم بسبب در آمیختگی با زبانهای بیگانگان لغت دیگری شده است، ولی از آنجا که (چنانکه گذشت) لغات ملکاتی بیش نیستند آموختن آن‌ها مانند همه ملکات امکان پذیر است. و کسانی که جویای فرا گرفتن این ملکه هستند راه آموختن آن این است که بحفظ کردن سخنان قدیم ایشان که بر وفق شیوه‌ها و اسلوبهای زبان آنان است آغاز کنند از قبیل قرآن و حدیث و گفتار سلف و مکالمات بزرگان وفحول عرب که آن‌ها را بصورت نثر مسجع و شعر بیان کرده‌اند و سخنان مولدان [۸۳۴]در همه فنون زبان عرب تا بعلت محفوظات بسیار از نظم و نثر سخنان ایشان در شمار کسانی در آیند که در میان عرب پرورش یافته و روش تعبیر از مقاصد را از آنان فرا گرفته‌اند. آنگاه عملا بتعبیر از منویات خود برحسب عبارات و ترکیبات و چگونگی نظم و ساختمان جمله‌های عربی آغاز می‌کنند و محفوظات را که از شیوه‌ها وترتیب الفاظ ایشان فرا گرفته‌اند بکار می‌برند. آنوقت بسبب این محفوظات و بکار بردن آن‌ها ملکه آن زبان برای آنان حاصل می‌شود هر چه بیشتر محفوظات فرا گیرند و بکار برند آن ملکه راسختر ونیروند تر می‌شود و با همه این‌ها آموزنده آن به طبعی سلیم و فهمی نیکو نیازمند است تا بتواد تمایلات و آرزوها وترکیب‌های سخن ایشان را در یابد و آنا را با مقتضیات احوال تطبیق کند و ذوق بدین امر گواهی می‌دهد و آن از این ملکه وطبع سلیم د رملکه بوجود می‌آید، چنانکه درآینده درباره آن «ذوق» گفتگو خواهیم کرد.

ونیکوئی و زیبائی سخن مصنوع خواه نظم یا نثر وابسته به محفوظات بسیار و بکار بردن آن‌هاست و کسی که این ملکات را بدست آورد لغت مضر را آموخته است و چنین کسی بسبب بلاغت در آن ناقدی بصیر می‌شود و بدین سان سزاست که لغت مضر را بیاموزند، و خدا هر که را بخواهد رهبری می‌فرماید. [۸۳۵]

[۸۳۴] شاعران عرب را بسه دسته تقسیم می‌کردند. الف – شاعران جاهلیت (پیش از اسلام). ب – شاعران مخضرم (آنانکه هم عصر جاهلیت وهم عصر سلام رادرک کرده‌اند). ج – شاعران مولد یعنی شاعران پس از صدر اسلام و صاحب اقرب الموارد آرد: کلمه مولد «بضم (م) و فتح (و) (ل) مشدد» بمعانی تازه و عربی ناخالص نیز آمده است ابوالبقا در کلیات گوید. هر لفظ اصیل عربی را که به افزودن همزه یا حذف آن یا حرکت دادن یا سکون آن تغییر دهند مولد نامند، و نیز آرد: مولد کسی است که در میان عرب متولد شود و بافرزندان ایشان پرورش یابد و به آداب ایشان خو گیر. و صاحب اساس گفته است، مولد سخنی است که دراصل عربی نباشد یعنی بعدها آن را ایجاد کنند ودر گذشته از سخنان ایشان نبوده است. [۸۳۵] ﴿وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ[البقرة: ۲۱۳] و اشاره به آیه ۹۵ سوره ۱۶ (النحل) در چاپ‌های مصر و بیروت چنین است. و خدا هر که را بخواهد بفضل و بخشش خود رهبری می‌فرماید.