فصل پانزدهم: در اينكه خوي بازرگاني نسبت به خوي رؤسا در مرحله اي پست و دور از جوانمردي است
درفصل [۱۸۵]یاد آور شدیم که بازرگان بخرید و فروش و جلب سود و بهره میپردازد و در این امر پیوسته ممارست وتمرین میکند، و ناچار است برای پیشرفت حرفه خود بچانه زدن ولجاجت و سرسختی و گزافه گوئی و نزاع و ستیزه متوسل شود واینها از لوازم پیشه بازرگانی بشمار میروند و چنین صفاتی از پاکدامنی [۱۸۶]و جوانمردی آدمی میکاهد و مایه نقصان میشود، [۱۸۷]زیرا اثر رفتار انسان خواهی نخواهی به نفس زیان میزند چنانکه رفتارهای نیکو آثار نیکو و پاک بنفس میبخشد و رفتارهای بد و پست درآن آثار بد و پست بجای میگذارد و اگر چنین رفتارهائی بر نفس سبقت جوید و تکرار گردد در آن جایگیر میشود و رسوخ مییابد و اگر دیری بپاید و خصال نیک در نفس جایگیر نشود آن خصال نقصان میپذیرد ازاین رو که آثار نکوهیده آن در نفس نقش میبندد مانند همه ملکاتی که ازافعال پدید میآیند.
و این آثار برحسب تفاوت اصناف بازرگانان در اطوار و حالاتشان است چه گروهی از آنان که دارای حالات پست بازرگانی باشند و با سوداگران بد کار که بنادرستی و تزویر و فریبکاری دست میاندازند و برای کالاها و بهای آنها هنگام اقرار و انکار دمبدم سوگندهای دروغ یاد میکنند شریک وهمکار باشند بیش از حد بدین خوی پست متصف خواهند بود و فرومایگی بر آنان چیره خواهد شد و بکلی از فضیلت جوانمردی و اکتساب آن دور خواهند گردید و گرنه ناگزیر باید چانه زدن و ستیزه گری در جوانمردی آنان تأثیر بخشد و فقدان آن در ایشان اندک است. [۱۸۸]و اما گروه دوم بازرگانان، که درفصل پیش (فصل دهم) یاد کردیم درپناه جاه و نفوذ، حقوق خویش را حفظ میکنند و این قدرت وجاه آنان را بینیاز میکند که بتن خویش عهده دار اینگونه امور بازرگانی شوند، بسیار نادر و انگشت شمارند. این گروه کسانی هستند که گاهی یک باره بوضع شگفت آوری بر ثروت آنان افزده میشود یا ناگهان ثروت بزرگی به ارث بآنان میرسد که در نتیجه مرگ یکی از اعضای خاندان ایشان در زمره بزرگترین توانگران بشمار میآیند و بکمک این ثروت با اهل دولت مربوط میشوند و از این راه درمیان مردم عصر خود جلوه گری میکنند و نام آور میشوند و بپایه ای نائل میآیند که شخصا ازعهده داری کارهای بازرگانی کناره گیری میکنند و تصدی آن را به نمایندگان و اطرافیان خودواگذار میکند وآن وقت فرمانروایان و اولیای امور بعلت آنکه مشمول احسان و هدایای آنها میباشند و بدان خو گرفتهاند درنهایت سهولت موجبات تأمین حقوق ایشان را فراهم میسازند و داد ایشان را از غاصبان باز میگیرند. بدین سبب گروه مزبور در نتیجه عدم ممارست اعمالیکه بصفات پست منجر میگردد، چنانکه گذشت، از خویهای زشت بازرگانی دور میشوند و جوانمردی آنان راسخ تر میگردد و از هر گزندی که از این رهگذر بدان میرسد مصوم میماند، ولی با همه اینها ممکن است نمونههائی از آثار این گونه رفتارها بطور نهان و غیر مستقیم درآنان پدید آید چه مجبورند در وضع نمایندگان خود نظارت کنند و در آنچه انجام میدهند یا ترک میکنند مخالف یا موافق باشند، اما این نمونه های اندک است و اثر آنها کمتر نمودار میشود، و خدا شما و آنچه را میکنید آفریده است. [۱۸۹]
[۱۸۵] مقصود فصل دوازدهم است. [۱۸۶] در «ینی» زکاء است ولی در چاپهای مصر و بیروت ذکاء و ما از «ینی» ترجمه کردیم. [۱۸۷] در «ینی» تخذح در چاپهای مصر وبیروت (تجرح) [۱۸۸] کلمه (قلیل) در (۱) نیست. [۱۸۹] ﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦﴾[الصافات: ۹۶]