ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

دفاع ابوبکر صدیقساز خالدس

دفاع ابوبکر صدیقساز خالدس

برخی از لشکریان خالدسو از جمله ابوقتادهسگواهی دادند که قوم مالک همانند مسلمانان اذن گفته‌اند و از این‌رو جانشان در امان است و کشتنشان روا نیست. این کشاکش میان خالدسو ابوقتادهسپس از آن شدت بیش‌تری گرفت که خالدسبا ام‌تمیم ازدواج کرد. ابوقتادهسلشکر را ترک کرد و به نزد ابوبکر صدیقسرفت تا از خالدسشکایت کند. ابوبکرساین عمل‌کرد ابوقتادهسرا رد نمود و برای او و هیچ کس دیگری درست ندانست که لشکر اسلام را ترک کند؛ چرا که این عمل، سبب ازهم‌پاشیدگی لشکر اسلام در خاک دشمن می‌شد. به همین خاطر نیز ابوبکر صدیقسبا ابوقتادهستندی کرد و او را به لشکر بازگردانید و زمانی از او خرسند شد که تحت فرماندهی خالدسبه انجام وظیفه پرداخت. [۸۶۸]این کار ابوبکر صدیقساستراتژی جنگی درست و بجایی بود که ابوقتادهسرا به ادامه‌ی خدمت در لشکر خالدسدستور داد.

ابوبکر صدیقسموضوع کشته شدن مالک را مورد بررسی قرار داد و در نهایت خالدسرا از اتهاماتی که در مورد کشتن مالک بر او وارد شده بود، بی‌تقصیر دانست. [۸۶۹]ابوبکر صدیقسدر این موضوع، آگاه‌تر و دورنگرتر از سایر صحابهشبود؛ چرا که علاوه بر برتری ایمانیش بر دیگران، به عنوان خلیفه در چنان جایگاهی قرار داشت که از تمام مسایل، آگاهی می‌یافت. از این‌رو در برخورد با خالدسبر اساس سنت رسول‌خدا جعمل کرد. چنان‌چه رسول‌خدا جبا وجود بروز اشتباهات و مسایلی مقطعی از سوی خالدسکه مورد قبول آن حضرت جنبود، عزلش نکردند و بلکه عذرش را در تمام موارد پذیرفتند و حتی درباره‌اش فرمودند: «لَا تُؤْذُوا خَالِدًا فَإِنَّهُ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللَّهِ، صَبَّهُ اللَّهُ عَلَى الْكُفَّارِ»یعنی: «خالد(س) را نیازارید که او، شمشیری از شمشیرهای الهی است که خدا، بر ضد کفار کشیده است.» [۸۷۰]

انتخاب و بکارگیری خالدساز سوی ابوبکرسبه عنوان فرمانده، نشان‌دهنده‌ی کمال و پختگی ابوبکر صدیقسمی‌باشد؛ چرا که ابوبکرسشخصی نرم‌خو بود و خالدسشدید و سخت‌گیر و بدین‌سان نرمی و شدت در هم می‌آمیخت و تعادل، برقرار می‌شد. زیرا نرم‌خویی به تنهایی فسادآور است و مایه‌ی سوء استفاده‌ی دیگران می‌شود؛ چنان‌چه سخت‌گیری تنها نیز آفت‌هایی را به دنبال دارد. ابوبکر صدیقسبرای ایجاد تعادل در نرم‌منشی خود، با عمرسمشورت می‌کرد و از خالدسدر انجام امور کار می‌گرفت و این، از کمال و پختگی او به عنوان جانشین رسول‌خدا جبود که در سرکوب مرتدها، شدت عمل بی‌سابقه‌ای به خرج داد و به شخصیت عمر فاروقسنزدیک و همانند شد. عمر فاروقسبر خلاف ابوبکر صدیقسسخت‌گیر و تندمنش بود و کمال وی در زمان خلافتش بدان‌گاه نمایان می‌گردد که برای ایجاد تعادل در شدت عملش، از افرادی نرم‌خو چون سعد بن ابی‌وقاص، ابوعبیده‌ی ثقفی، نعمان بن مقرن و سعید بن عامرشکار گرفت که نسبت به خالد نرم‌خوتر و پارساتر بودند و این چنین خدای متعال، به عمر فاروقسدر زمان خلافتش چنان مهربانی و رأفتی ارزانی داشت که قبلاً آنقدر رؤوف و مهربان نبود تا به عنوان خلیفه، شخصیت کاملی بیابد و امیر مؤمنان شود. [۸۷۱]

ابن‌تیمیه/گفت‌آورد باارزشی دارد. وی می‌گوید: «…ابوبکر صدیقسدر جنگ با مرتدها و در فتوحات عراق و شام از خالدسکار گرفت و با وجود اشتباهاتی که از خالدسبه سبب سوء تأویل رخ داد، باز هم او را عزل نکرد و به راهنمایی و توبیخش بسنده نمود؛ چرا که منفعت ماندگاری خالدسدر جنگ با مرتدها و فتوحات عراق و شام، بسی بیش‌تر از اشتباهاتش بود و کس دیگری نمی‌توانست جایگزین خالدسشود و چون او، برای لشکر اسلام مفید باشد. زیرا هنگامی که فرمانده‌ی کل، نرم‌خو باشد، چاره‌ای جز این نیست که جانشینش خلق و خوی تندی داشته باشد تا بدین‌سان تعادل، برقرار گردد و بر عکس در صورت تندخویی فرمانده‌ی اصلی، جانشینش باید اخلاق و شخصیت نرمی داشته باشد. ابوبکر صدیقسنیز از آن جهت که نرم‌خو بود، خالدسرا که شخصیت تند و شدیدی داشت بر لشکر گماشت تا از این تندخویی خالدساخلاق و کنش نرم خود را متعادل گرداند. عمر فاروقسچون خالدسطبع تندی داشت و ابوعبیدهسهمانند ابوبکر صدیقسنرم‌‌خو بود. بنابراین ابوبکر وعمربانتخاب درستی در گزینش فرماندهان و مشاوران خود داشتند که همین امر نیز موجب ایجاد تعادل و توازن در رفتارهای حکومتی آنان گردید تا چون رسول‌خدا جمعتدل و میانه‌رو باشند و بتوانند به خوبی از عهده‌ی جانشینی آن حضرت جبرآیند. [۸۷۲]رسول اکرم جفرموده‌اند: «أنا نبی الرحمة، أنا نبی الملحمة»یعنی: «من، پیامبر رحمت هستم؛ من، پیامبر شدت و کارزار هستم.» [۸۷۳]

[۸۶۸] حرکة الردة، ص۲۳۱ [۸۶۹] الخلافة و الخلفاء الراشدون از بهنساوی، ص۱۱۲؛ الخلفاء الراشدون از نجار، ص۵۸ [۸۷۰] فتح الباری (۷/۱۰۱) [۸۷۱] أبوبکر الصدیق أفضل الصحابة و أحقهم بالخلافة، ص۱۹۳و۱۹۴ [۸۷۲] الفتاوی (۲۸/۱۴۴) [۸۷۳] مسند احمد (۴/۳۹۵،۴۰۴،۴۰۷)