ماجرای فجائه
فجائه، از بنیسلیم بود و نامش، ایاس بن عبدالله بن عبد یالیل بن خفاف. ابناسحاق دربارهاش میگوید: ابوبکر صدیقسفجائه را در بقیع مدینه سوزانید. سببش، این بود که فجاءه، نزد ابوبکرسرفت و وانمود کرد که مسلمان شده است؛ او از ابوبکرسلشکری درخواست کرد تا به جنگ مرتدها برود. چنین شد و به هر مسلمان و مرتدی که گذرش میافتاد، او را میکشت و مالش را برای خود برمیداشت. ابوبکر صدیقسلشکری به تعقیبش فرستاد تا او را دستگیر کنند. ابوبکرسپس از دستگیری فجاءه، دستور داد دستانش را با ریسمان به پشتش ببندند و او را در آتش بیندازند. بنابراین او را دست و پا بسته در آتش سوزاندند. [۸۴۶]کسی که فجاءه را در آتش انداخت، طریفه بن حاجز بود و این، نشاندهندهی نقش مسلمانان سلیم در جنگ با کسانی است که در زمین فساد به پا کردند و یا از دین برگشتند. [۸۴۷]
چنین حکمی از آن جهت برای فجاءه تعیین شد که او، برخی از مسلمانان را به آتش افکنده و کشته بود. [۸۴۸]
[۸۴۶]ترتیب و تهذیب البدایة و النهایة، ص۱۶ [۸۴۷] الثابتون علی الإسلام، ص۲۷ [۸۴۸] نگاه کنید به: حرکة الردة، ص۱۸۵