مبحث دوم: فتوحات ابوبکر صدیقسدر شام
توجه مسلمانان، از آن زمان به شام معطوف شد که رسولخدا جنامهای به هرقل نوشتند و او را به اسلام فراخواندند. آن حضرت جنامهای به حارث بن ابیشمّر غسانی ـ بزرگ غسان در بلقاء و کارگزار رومیها بر عربها ـ نیز نوشتند و او را به اسلام دعوت دادند. حارث، آهنگ جنگ با رسولخدا جرا نمودکه حکومت روم، او را از این کار بازداشت. رسولخدا جلشکری به فرماندهی زید بن حارثهسگسیل کردند و جنگ مؤته، رخ داد و زید و سایر فرماندهان لشکر اسلام یعنی جعفر بن ابیطالب و عبدالله بن رواحهببه شهادت رسیدند و خالد بن ولیدسپس از شهادت این بزرگوران، فرماندهی لشکر اسلام را بهدست گرفت و بهگونهای با دشمن جنگید که تأثیر درازمدتی بر مردم آن منطقه گذاشت. رسولخدا جبا گسیل آن لشکر، برنامهی روشنی فراروی مسلمانان برای جنگ با دولت روم گذاشتند.دولت روم در آن زمان سرزمین شام را به زور زیر سیطره گرفته و عربها را طوری به هراس انداخته بود که در برابر حکومت ستمگرانهاش سر تسلیم فرود آورده و دم نمیزدند. سریهی مؤته وغزوهی تبوک، زمینهی اقدامات بعدی مسلمانان برای رویارویی با رومیها شد و از این طریق مسلمانان توان و شیوهی جنگی رومیان را محک زدند و میزان قدرت نظامی رومیها را دریافتند. این جنگها، فرصت مناسبی برای مردم شام فراهم آورد تا اسلام و اهداف و آموزههای این دین را بشناسند و بسیاری از آنان به این دین راستین بگروند. ابوبکر صدیقسدر ادامهی راه رسولخدا جو در راستای فرمان آن حضرت ج، در مورد گسیل لشکر اسامهسجدیت نشان داد. زمانی که ابوبکر صدیقساز ذیقصه لوای جنگی فرماندهان را میبست، درفشی برای خالد بن سعیدسبست تا او را به اطراف شام گسیل کند و سپس او را به عنوان نیروی پشتیبانی مسلمانان به (تیماء) [۱۱۸۲]فرستاد و به او دستور داد که جز به فرمان خلیفه، تیماء را ترک نکند و تنها زمانی وارد جنگ شود که دشمن، جنگ را آغاز نماید. هنگامی که خبر خالد بن سعیدسبه هرقل رسید، لشکری از عربهای تابع روم (بهراء، سلیح، کلب، لخم، جذام و غسان) فراهم آورد. خالد بن سعیدس، به سوی آنها حرکت کرد و چون به اردوگاههای دشمن رسید، همهی آنها، پراکنده شدند. خالد بن سعیدسخبر پراکندگی دشمن را برای ابوبکر صدیقسفرستاد و در پی آن از سوی ایشان فرمان یافت که وارد عمل شود [۱۱۸۳]و پیش از آنکه رومیان، به صفوفشان سر و سامانی بدهند، بر آنان حمله کند.
ابوبکر صدیقسبه خالد بن سعیدسهشدار داد که مراقب مسیر برگشتش نیز باشد و در خاک دشمن زیاد پیشروی نکند. در فرمان ابوبکرسبه خالدسچنین آمده بود: «بیدرنگ وارد عمل شو و تأخیر نکن و از خدای متعال، درخواست نصرت و یاری نما.» خالد در قسطل که در ساحل شرقی بحرالمیت قرار داشت، با لشکری از روم درگیر شد و پس از شکست دشمن به راهش ادامه داد. در همان زمان رومیان، لشکر بزرگتری از لشکر تیماء فراهم آوردند. خالدس، ابوبکر صدیقسرا از این ماجرا باخبر کرد و از ایشان درخواست نیروی کمکی نمود. ابوبکر صدیقس، عکرمهسپسر ابوجهل را به عنوان نیروی کمکی به سوی خالد بن سعیدساعزام کرد و لشکر دیگری نیز به فرماندهی ولید بن عقبه به همین منظور گسیل فرمود. خالد بن سعیدسپس از رسیدن نیروهای کمکی، فرمان حمله داد و راه (مرجالصفر) [۱۱۸۴]را در پیش گرفت. لشکر روم به فرماندهی باهان [۱۱۸۵]به قصد لشکر اسلام که رو به جنوب بحرالمیت نهاده و به مرج الصفر رسیده بود، حرکت کرد. رومیان در فرصت مناسبی بر مسلمانان شبیخون زدند و سعید بن خالد بن سعید و همراهانش را که جلودار لشکر بودند، به شهادت رساندند. خالدسپس از آنکه از شهادت پسرش اطلاع یافت و خود را در محاصره میدید، عقبنشینی کرد. عکرمهسنیز موفق شد لشکریان را بهسلامت، به مرزهای شام به عقب بکشد. [۱۱۸۶]
[۱۱۸۲] تیماء، نام یک آبادی درمیان شام و وادیالقری است. [۱۱۸۳] نگاه کنید به: تمام الوفاء، ۵۴ [۱۱۸۴] نام مرغزار معروفی در شام میباشد.(مترجم) [۱۱۸۵] در تاریخ طبری و الکامل ابناثیر، باهان ذکر شده و در البدایة و النهایة، فتوحالشام واقدی و فتوح البلدان بلاذری، نام ماهان آمده است.(مترجم) [۱۱۸۶] أبوبکر الصدیق، خالد جنابی و نزار حدیثی، ص۵۸