۲- صدیق
رسولخدا ج، این لقب را بر ابوبکرسنهادند. در حدیث انسسآمدهاست: رسولخدا ج، به همراه ابوبکر، عمر و عثمانشبالای کوه احد رفتند. (بر فراز کوه که بودند، کوه لرزید) و آنان را تکان داد؛ رسول اکرم جفرمودند: «اثْبُتْ أُحُدُ فَإِنَّمَا عَلَیْكَ نَبِیٌّ، وَصِدِّیقٌ، وَشَهِیدَانِ»یعنی: «ای احد! آرام و بیحرکت باش که بر فراز تو یک پیامبر، یک صدیق ودو شهید هستند.» [۲۲]
یکی از دلایل ملقب شدن ابوبکرسبه صدیق، این است که او، همواره رسولاکرم جرا تصدیق مینمود. در اینباره امالمؤمنین عایشهلمیگوید: زمانی که رسولخدا ج، به مسجد الاقصی برده شد، با مردم از اسراء و معراجش سخن گفت؛ (این گفته، آنچنان عجیب بود که) عدهای از کسانی که قبلاً به او ایمان آورده بودند، مرتد شدند و از دین برگشتند. گروهی به نزد ابوبکرسرفتند و گفتند: «آیا میدانی که دوست و یارت (یعنی پیامبر) چه گفته و او را چه شدهاست؟ او، گمان میکند که او را به یک شب، به مسجدالاقصی بردهاند!» ابوبکرسگفت: «آیا واقعاً ایشان چنین گفتهاند؟» گفتند: آری، ابوبکرسفرمود: «اگر رسولخدا جچنین فرمودهاند، بیگمان راست گفتهاند.» آنها، به ابوبکرسگفتند: «تو واقعاً او را تصدیق میکنی که به یک شب به بیت المقدس رفته و پیش از سپیدهدم بازگشتهاست؟!» فرمود: «بله؛ من، او را در آنچه بعیدتر و عجیبتر است، تصدیق میکنم؛ من، او را به اینکه به صبحی یا شامی خبر از آسمان میآورد تصدیق کردهام.» به همین خاطر، ابوبکرس، ملقب به صدیق، شد. [۲۳]
امت، بر این اجماع کردهاند که ابوبکرس، از آن جهت صدیق لقب گرفت که همواره در تصدیق رسولخدا ج، شتاب نمود و هرگز از او، هیچ بدی و بزهی دیده نشد. [۲۴]
شعرا نیر در مدح ابوبکرس، شعر سروده و او را به صدیق، لقب دادهاند؛ ابومحجن ثقفی میگوید:
و سمیت صدیقاً وكل مـهاجر
سواك یســمی باسمه غیر منكر
سبقت الی الاسلام والله شاهد
وكنت جلیساً فی العریش المشهر
[۲۵]|
ترجمه: تو (ای ابوبکر)، صدیق نامیده شدهای و هر مهاجر دیگری غیر از تو، بدون انکار باسم خود، نامیده میشود. بیگمان تو، در پذیرش اسلام، از همگان سبقت گرفتی و خدای متعال، خودش شاهد و گواه است. تو همچنین در سایهبان [۲۶]با رسولخدا ج، همنشین بودی.
اصعمی (عبدالملک بن قریب باهلی) نیز چنین سروده است:
و لكنی أحب بكل قلبـی
وأعلم أن ذاك من الصواب
رسولالله والصدیق حباً
به أرجو غـداً حسن الثواب
[۲۷]
«من، با تمام وجودم، رسولخدا جو ابوبکرسرا دوست دارم و محبت آنان را از ته قلبم، درست و سزاوار میدانم و امیدوارم که فردای قیامت، به خاطر این محبت، پاداش نیکی بیابم».
[۲۲] بخاری، کتاب فضائل اصحاب النبی، باب فضل ابیبکر (۵/۱۱) [۲۳] این حدیث را حاکم (۳/۶۲)، روایت کرده و صحیحش دانسته است. ذهبی نیز با موافق است. [۲۴] الطبقات الکبری (۲/۱۷۲) [۲۵] أسدالغابة (۳/۳۱۰) [۲۶] منظور شاعر از سایهبان، اشاره به جنگ بدر است که ابوبکر در سایهبانی که برای رسولخدا جدرست کردند، همراه ایشان بود تا از آن حضرت، در برابر حملات احتمالی دشمن، دفاع کند.(مترجم) [۲۷] ابوبکر الصدیق، علی طنطاوی، ص۴۹