ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

زیرکی و با هوشی ابوبکر صدیقسدر برقراری پیوند عمیق و روحی با دیگران

زیرکی و با هوشی ابوبکر صدیقسدر برقراری پیوند عمیق و روحی با دیگران

ژرفای محبت سیطره‌یافته بر قلب ابوبکرسبا رسول‌خدا ج، در سفر هجرت نمایان می‌گردد. البته نگاهی به سیرت رسول‌خدا جنمایان‌گر محبت و دل‌دادگی تمام صحابهشبه آن حضرت جمی‌باشد. این محبت خدایی، محبتی است خالصانه که از دل سرچشمه می‌گیرد و محبتی منافقانه نیست که ریشه‌اش دنیوی باشد و منفعتی گیتیانه یا ترس از چیزی در خود نهفته داشته باشد. یکی از زمینه‌های این محبت و دل‌باختگی نسبت به رسول‌خدا جویژگی‌های شایسته‌ی آن حضرت در پهنه‌ی رهبری امت است. او، آن چنان بزرگوار بود که بیداری می‌کشید تا دیگران راحت بخوابند؛ سختی‌ها را به جان می‌خرید تا دیگران راحت باشند و گرسنگی می‌کشید تا دیگران سیر شوند؛ از شادی آنان شاد می‌گشت و از غم و اندوهشان غمگین. پس هر کس که به رضای خدا راه پیامبر جو صحابهشرا درتمام امور زندگیش در پیش بگیرد و خودش را در غم‌ها و شادی‌های دیگران سهیم بداند،‌ محبوب و مورد احترام دیگران واقع می‌شود. این واقعیت، درباره‌ی مسؤولان و صاحب‌منصبان نیز صادق است. [۱۷۵]

پیشوایی و قیادت درست و صحیح، می‌تواند قبل از هر چیز بر روح و روان انسان‌ها حکم براند و با ضمیر و درون آن‌ها رابطه برقرار کند. هر چه‌قدر پیشوا، نیک و شایسته باشد، به همان نسبت رعیت و زیردستانش نیز نیک و شایسته می‌شوند و هر اندازه پیشوا، اهل بذل و بخشش باشد، بیش‌تر در نزد دیگران محبوب می‌گردد. رسول‌خدا جبه قدری نسبت به پیروان و یارانشان دل‌سوز و مهربان بودند که پس از آن رهسپار مدینه شدند که بیش‌تر صحابه هجرت کرده بودند و تنها مستضعفان، بینوایان و کسانی که در تدارک سفر هجرت بودند و کار مهمی داشتند، در مکه ماندند. [۱۷۶]

قابل یادآوری است که محبت ابوبکرسبا رسول‌خداص به خاطر رضای خدا بود؛ چرا که مهم‌ترین شناسه‌ی تشخیص محبت و دوستی برای خدا که همان اخلاص و راستی است، در دوستی ابوبکرسبا پیامبر جنمودار می‌باشد. از آنجا که محبت ابوبکرسبا رسول‌خدا جمبنایی خدایی داشت، مورد قبول واقع شد و آیات سوره‌ی اللیل درباره‌اش نازل گشت. ابوبکرساز غیر خدا – نه از پیامبر جو نه از دیگران – پاداش نخواست؛ بلکه ضمن ایمان آوردن به رسول‌خدا جنصرت و یاریش نمود تا به خداوند نزدیکی جوید، از او پاداش بگیرد و با عمل به اوامر و نواهی پروردگار و با امید و ترس از وعده و وعیدش از رسول‌خدا جحمایت نماید. [۱۷۷]

ابوطالب عموی پیامبر هم رسول خدا جرا دوست می‌داشت اما ایشان را به خاطر خویشاوندی و هوای نفس یاری و نصرت می‌دادند بخاطر همین خداوند عزوجل دوستی و یاری ابوبکر را قبول کرده و یاری و دوستی ابوطالب را قبول نکردند بلکه ایشان را وارد جهنم کردند برای اینکه مشرک شدند و عملشان بخاطر غیر الله بود این در حالی بود که ابوبکر هیچگاه اجر و پاداشی از رسول الله نخواستند و نه از غیر ایشان بلکه به پیامبر ایمان آوردند و ایشان را دوست داشتند و ایشان را در راه دعوت یاری دادند در حالی که ایشان اجرشان را فقط از الله می‌خواستند.

[۱۷۵] الهجرة النبویة از ابوفارس، ص۵۴ [۱۷۶] الهجرة النبویة المبارکة، ص۲۰۵ [۱۷۷] الفتاوی از ابن‌تیمیة (۱۱/۲۸۶ )