اقدامات ابوبکر صدیقسبرای دفاع از مدینه
برخی از قبایل عرب، نمایندگانی را به مدینه فرستادند تا ابوبکرسرا قانع کنند که از آنها زکات نگیرد. اما ابوبکر صدیقسذرهای از موضعش که همان حکم اسلام بود، عقب ننشست. نمایندگان قبایل که دیدند ابوبکرسعزم و ارادهی آن دارد که به هر قیمتی از آنان زکات بگیرد، مدینه را ترک کردند و به میان قبایل خود رفتند. ابوبکر صدیقسجایی برای چانهزنی دربارهی عدم گرفتن زکات نگذاشت؛ چرا که حکم اسلام، دربارهی زکات روشن و واضح بود. بدینسان نمایندگان قبایل نیز دانستند که ابوبکرسبر گرفتن زکات مصمم است و اندکی هم از این موضع عقب نمینشیند. البته نمایندگان قبایل، مسلمانان را در مدینه اندک و کمتعداد دیدند و به همین خاطر گمان کردند که بهترین فرصت است تا با حملهای همهجانبه به مدینه، کار اسلام و احکامش را یکسره کنند و به گمان خود از بار قوانین اسلامی خلاص شوند. ابوبکر صدیقسبا واقعنگری و بیآنکه بر وضع بحرانی آن موقع سرپوشی نهد، به یارانش چنین فرمود: «اینک کفر، همه جا را فراگرفته و نمایندگان قبایل نیز، شما را کم و اندک دیدند؛ اکنون نمیدانید که آنان، روز به شما حمله میکنند یا شبانگاه بر شما شبیخون میزنند؟! قاصدانشان، به نزد ما آمدند و فکر میکردند که ما خواستهشان را میپذیریم و با آنها صلح و سازش میکنیم. اما خواستهشان را نپذیرفتیم و پیمانی نبستیم. پس کاملاً آماده باشید (که هر آن، امکان دارد بر ما شبیخون بزنند.)» [۶۹۵]ابوبکر صدیقسبرای رویارویی با حملات احتمالی مرتدان به مدینه، اقدامات زیر را انجام داد:
۱- به مردم مدینه دستور داد که تماموقت در مسجد باشند تا نیروی دفاعی و بازدارندهی مسلمانان در کمال آمادگی قرار بگیرد و همه، جمع و یکپارچه باشند.
۲- عدهای را به گشتزنی و پاسبانی در راههای ورودی مدینه گماشت تا با هر حملهی احتمالی مقابله کنند.
۳- امیرانی بر گاردهای حفاظتی و دستههای گشتزنی گماشت که عبارتند از: علی بن ابیطالب، زبیر بن عوام، طلحه بن عبیدالله، سعد بن ابیوقاص، عبدالرحمن بن عوف و عبدالله بن مسعودش.
۴- ابوبکر صدیقسپیکهایی به نزد آن دسته از قبایل (اسلم، غفار، مزینه، اشجع، جهینه و کعب) فرستاد که بر اسلام پایبند مانده بودند و به آنها دستور داد تا برای جهاد با مرتدان آماده باشند؛ ایشان نیز فرمان ابوبکرسرا پاسخ گفتند و مدینه، از مجاهدان آن قبایل پر شد. مردانی از قبایل مسلمان با اسبها و شترهای زیادی رهسپار مدینه شدند تا تحت فرمان ابوبکر صدیقسبا از دینبرگشتگان بجنگند. به طور مثال فقط چهارصد نفر از قبیلهی جهینه به همراه اسب و ستوران بارکش به مدینه رفتند یا عمرو بن مرهی جهنی یکصد شتر را به لشکر اسلام تقدیم کرد که ابوبکر صدیقسآنها را درمیان مجاهدان تقسیم نمود. [۶۹۶]
۵- ابوبکرصدیقسبرای مقابله با آن دسته از مرتدانی که از مدینه دور بودند، نامههایی به والیان مسلمان نوشت و به آنان دستور داد تا با مرتدان بجنگند. ابوبکرسدر نامههایش، عموم مردم را به جنگ با مرتدان فراخواند. به طور مثال به اهل یمن نامه نوشت که با سپاهیان اسود عنسی که در یمن سر برآورده بود، بجنگند. ابوبکرسدر نامهاش به مردم یمن چنین نوشته بود: «…ابناء [۶۹۷]را در مقابل دشمنانشان، یاری رسانید و پیرامون آنها گرد آیید و از فیروز، فرمانبرداری کنید و به همراهش برای مبارزه با دشمنان بکوشید که من، او را فرماندهی شما کردهام.» [۶۹۸]نامهی ابوبکرسپیامد مثبتی به دنبال داشت و مسلمانان ایرانی مهاجر در یمن (ابناء) به فرماندهی فیروز، برادران عرب و مسلمانشان را در برابر شورشیان از دینبرگشته یاری رساندند که در نتیجه، یمن به تدریج به آغوش اسلام بازگشت.
۶- ابوبکر صدیقسبرای مبارزه با مرتدینی از قبیل بنیعبس و ذبیان که در نزدیکی مدینه بودند، درنگ نکرد. مدینه، در آن هنگام شرایط بحرانی و سختی داشت؛ به همین خاطر ابوبکر صدیقسزنان و کودکان را به دژها و مناطق امن انتقال داد تا از حملهی مرتدان در امان باشند [۶۹۹]و خودش به همراه دیگر مسلمانان، آمادهی جنگ با این دسته از مرتدان شد.
[۶۹۵] تاریخ طبری (۴/۶۴) [۶۹۶] الثابتون علی الإسلام فی أیام فتنة الردة، نوشتهی دکتر مهدی رزقالله، ص۲۱ [۶۹۷] ابناء، عنوانی است که به اخلاف مهاجران ایرانی در یمن اطلاق شده است. [۶۹۸] البدء و التاریخ از مقدسی (۵/۱۵۷) [۶۹۹] حرکة الردة، ص۱۷۴