ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

پایداری برخی از افراد قبیله‌ی بنی‌حنیفه بر اسلام

پایداری برخی از افراد قبیله‌ی بنی‌حنیفه بر اسلام

اخباری که در مورد ارتداد مسیلمه‌ی کذاب و پیروان وی روایت شده، سرپوشی بر پایداری بسیاری از مسلمانان و برخی از افراد قبیله‌ی بنی‌حنیفه نهاده است و سبب شده تا بسیاری از تاریخ‌نگاران، کم‌تر از کسانی یاد کنند که در زمان بروز فتنه‌ی مسیلمه بر اسلام پایداری کردند و با لشکر اسلام برای رویارویی با مسیلمه همراه گشتند. بنده، روایات قابل اعتمادی در این زمینه دیده‌ام که از دید بسیاری پنهان مانده و ماندگاری بسیاری از بنی‌حنیفه و سایر مسلمانان را در زمان ظهور مسیلمه‌ی کذاب روشن می‌سازد. [۹۱۷]

یکی از کسانی که در یمامه بر اسلام پایداری کرد، ثمامه بن اثال بود. وی در زمان رسول‌خدا جبه اسارت مسلمانان درآمد؛ رسول‌خدا جاو را بخشیدند. [۹۱۸]ثمامه پس از آن مسلمان خوبی شد. وی از مشاهیر و سرآمدان بنی‌حنیفه بود. زمانی که بنی‌حنیفه از حرکت لشکر خالدسبه سوی خود باخبر شدند، پیرامون ثمامه گرد آمدند؛ چرا که او را بزرگ خود و صاحب‌نظر می‌دانستند و می‌دیدند که با مسیلمه مخالفت می‌کند. ثمامهسپیروان مسیلمه را نصیحت کرد و فرمود: «وای بر شما ای بنی‌حنیفه، از من حرف‌شنوی داشته باشید تا هدایت شوید و از من پیروی کنید تا راه راست را بیابید. بدانید که محمد جپیامبر و فرستاده‌‌ی خدا است و در نبوتش هیچ شک و تردیدی نیست. آگاه باشید که مسیلمه، دروغ‌گویی بیش نیست؛ به سخنانش فریفته نشوید و دروغش را نپذیرید. شما، قرآنی را که محمد جاز سوی پروردگارش آورده، شنیده‌اید که می‌گوید: ﴿ حمٓ١ تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ٢ غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ ذِي ٱلطَّوۡلِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَيۡهِ ٱلۡمَصِيرُ٣ [غافر: ۱-۳]

این کلام، کجا و سخنان مسیلمه کجا؟! پس در کارتان بنگرید و این دین را از دست ندهید. بدانید که من، امشب نزد خالد بن ولیدسمی‌روم تا از او برای خود و مال و همسر و فرزندم، امان بگیرم….» کسانی که دعوتش را پذیرفتند، گفتند: «ای ابوعامر! بدان که ما هم با تو هستیم.» ثمامه در تاریکی شب به همراه عده‌ای از بنی‌حنیفه به نزد خالد بن ولیدسرفت و امان خواست. خالد بن ولیدسنیز پذیرفت و به آنان اطمینان داد که کاری با آن‌ها ندارد. [۹۱۹]در روایت کلاعی آمده است که ثمامه در بخشی از سخنانش به بنی‌حنیفه چنین گفت: «هیچ پیامبری هم‌زمان با محمد جمبعوث نشده و پس از او نیز برانگیخته نخواهد شد.» و سپس بخشی از قرآن مسیلمه را برایشان خواند تا به میزان حماقت و سبک‌سری مسیلمه پی ببرند. [۹۲۰]در نکوهش مسیلمه، شعری روایت شده که به ثمامه منسوب می‌باشد:

مسیلمة ارجع ولا تمحك
فإنـك فی الأمر لم‌تشـرك
كذبت علی الله فی وحیــه
فكان هـواك هـوی الأنوك [۹۲۱]
ومنّاك قومك أن یمنعوك
وإن یأتهــم خالـد تتـرك
فما‌ لك من‌مصعد فی‌السماء
ولا‌‌ لك فی‌الأرض من‌مسلك [۹۲۲]

یعنی: «ای مسیلمه! از ادعایت برگرد و سرسختی نکن که تو در نبوت، شریک پیامبر راستین نیستی. تو بر خدا دروغ‌ بستی و مدعی شدی که بر تو وحی می‌شود و بدان که این کار تو، سرگشتگی و گمراهی ابلهانه‌ای است. پیروانت به تو وعده دادند که از تو حمایت کنند؛ اما اگر خالد برسد و بر آنان شبیخون بزند، تنها می‌مانی و دیگر راه گریزی نداری که به آسمان فرار کنی یا راهی به درون زمین بیابی و بگریزی».

در روایتی به این تصریح شده که ثمامه بن اثال در جنگ با مرتدهای بحرین به همراه مسلمانان بنی‌سحیم و برخی دیگر از بنی‌حنیفه به علاء حضرمیسپیوست و به‌گونه‌ای جنگید که مایه‌ی دردسر مرتدها شد و شدت و سختی زیادی از خود در برابر مرتدها نشان داد. [۹۲۳]

معمر بن کلاب رمانی از دیگر کسانی بود که در یمامه بر اسلام پایداری کرد و مسیلمه‌ی کذاب و پیروانش را از ارتداد برحذر داشت. وی، در جنگ یمامه به لشکر خالد بن ولیدسپیوست. برخی از بزرگان و سرآمدان یمامه، ایمان و اسلام خود را مخفی داشتند که از آن جمله می‌توان به ابن‌عمرو یشکری اشاره کرد که از دوستان رجال بن عنفوه بود. وی، شعری سرود که در یمامه بر سر زبان‌ها افتاد:

إن دینی دین النبی وفی القوم
رجال على الهدی أمثالی
أهلك القوم محكم بن طفیـل
ورجال لیسوا لنــا برجال
إن تكن میتتـــی على فطرة
الله حنیفاً فإننــی لا أبـالی

یعنی: «همانا دین من، دین پیامبر خدا است و در قبیله‌ام کسان دیگری نیز همانند من بر راه هدایت هستند. محکم بن طفیل [۹۲۴]و عده‌ای از نامردان، این قوم را به نابودی کشانده‌اند. من از این پروایی ندارم که بر فطرت خدایی و نهاد و سرشت پاک توحیدی بمیرم».

خبر مسلمانی ابن‌عمرو و سروده‌اش به مسیلمه و محکم و برخی دیگر از سران یمامه رسید. آنان قصد آن کردند که ابن‌عمرو را دستگیر کنند؛ اما پیش از آنکه موفق به دستگیری او شوند، ابن‌عمرو گریخت و خود را به لشکر خالدسرسانید و خالدسرا از اوضاع و احوال یمامه و نقاط ضعف دشمن باخبر کرد. [۹۲۵]عامر بن مسلمه و بستگانش از دیگر کسانی بودند که در یمامه بر اسلام پایداری کردند. [۹۲۶]

ابوبکر صدیقسمسلمانان ثابت‌قدم یمامه را گرامی داشت؛ چنان‌چه مطرف بن نعمان بن مسلمه را که برادرزاده‌ی عامر بن مسلمه و ثمامه بن اثال بود، والی یمامه تعیین فرمود. [۹۲۷]

[۹۱۷] نگاه کنید به: الثابتون علی الإسلام، ص۵۱ [۹۱۸] داستان مسلمان شدن ثمامهسدر صحیح بخاری، حدیث شماره‌ی ۴۳۷۲ به تفصیل آمده است. (مترجم) [۹۱۹] الثابتون علی الإسلام، ص۵۲ [۹۲۰] حروب الردة، کلاعی، ص۱۱۷ [۹۲۱] کلاعی در حروب الردة، ص۱۱۷ [۹۲۲] الثابتون علی الإسلام، ص۵۳ [۹۲۳] البدایة و النهایة (۶/۳۶۱) [۹۲۴] محکم بن طفیل، یکی از سران لشکر مسیلمه بود.(مترجم) [۹۲۵] حروب الردة از کلاعی، ص۱۰۴-۱۰۶ [۹۲۶] الثابتون علی الإسلام، ص۵۷ [۹۲۷] مرجع سابق، ص۵۸