ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

مقدمه‌ای پیرامون شخصیت مسیلمه‌ی کذاب

مقدمه‌ای پیرامون شخصیت مسیلمه‌ی کذاب

او، مسیلمه بن ثمامه بن کبیر بن حبیب حنفی با کنیه‌ی ابوشامه است که ادعای پیغمبری کرد. او به اندازه‌ای به دروغ‌گویی زبان‌زد شده که هرگاه بخواهند دروغ‌گویی کسی را مثال بزنند، می‌گویند: دروغ‌گوتر از مسیلمه! مسیلمه، در سرزمین یمامه و روستایی که امروز جبیله نامیده می‌شود و در نزدیکی عیینه در وادی حنیفه‌ی نجد قرار دارد، زاده شد و در همان‌جا نیز پرورش یافت. او در دوران جاهلیت، رحمن نامیده می‌شد و به رحمان یمامه مشهور شد. [۸۹۸]مسیلمه، به مناطق مختلف عربی و غیرعربی مسافرت کرد تا شیوه‌های مختلف عوام‌فریبی را بیاموزد و بتواند از طریق آموخته‌هایش (پیش‌گویی، فال‌گیری و جادوگری) مردم را پیرامونش جمع کند. [۸۹۹]زمانی که رسول‌خدا جدر مکه بودند، مسیلمه ادعای پیغمبری کرد؛ وی، عده‌ای را به مکه می‌فرستاد تا آیاتی را که بر رسول‌خدا جنازل می‌شد، حفظ کنند و سپس خودش یا نمایندگانش، آن آیات را درمیان مردم بخوانند و تبلیغ کنند که این‌ها، سخنان مسیلمه است! [۹۰۰]در سال نهم هجری که اسلام، تمام شبه‌جزیره‌ی عرب را فراگرفت، نمایندگانی از قبیله‌ی بنی‌حنیفه به مدینه آمدند و اظهار مسلمانی کردند که مسیلمه نیز در میانشان بود. ابن‌اسحاق می‌گوید: مسیلمه، همراه نمایندگان بنی‌حنیفه بود که به حضور رسول‌خدا جرفتند. مسیلمه،آن هنگام که به همراه دیگر نمایندگان بنی‌حنیفه روبروی رسول‌خدا جقرار گرفت، لباسی به خود پیچیده بود و خودش را نمایان نمی‌کرد. در آن هنگام شاخه‌ای از درخت خرما به دست رسول اکرم جبود؛ آن حضرت جبه مسیلمه فرمودند: «اگر این شاخه را هم از من بخواهی، آن را به تو نمی‌دهم.» [۹۰۱]از این روایت چنین معلوم می‌شود که مسیلمه، در آن دیدار از رسول‌خدا جدرخواست کرده که در نبوت با ایشان شریک باشد یا جانشین آن حضرت جشود. البته در روایت دیگری آمده که: مسیلمه، به همراه سایر نمایندگان بنی‌حنیفه، با رسول‌خدا جروبرو نشد و با ایشان دیدار نکرد؛ چرا که موظف به نگهبانی از بار و توشه‌ی همراهانش شده بود و از این‌رو به حضور رسول‌خدا جنرفت. زمانی که رسول‌خدا جبه نمایندگان بنی‌خنیفه پاداش می‌دادند، آنان گفتند: یکی از همراهان خود را برای نگهبانی از بارهای خود گذاشته‌ایم. رسول‌خدا جبرای مسیلمه نیز پاداشی به اندازه‌ی پاداش دیگران تعیین کردند و فرمودند: «او (مسیلمه) بدترین شما نیست؛ چرا که به نگهبانی بارها و اسباب شما پرداخته است.» [۹۰۲]

این‌ فرموده‌ی رسول‌خدا جکه او بدترین شما نیست، بدین معنا نمی‌باشد که او بهترین شما است؛ بلکه بر این نکته تأکید دارد که همه‌ی شما بد هستید و او نیز همانند شما بد است و با این حال او بدترین شما نیست. گذشت روزگار نیز این واقعیت را روشن کرد که بنی‌حنیفه، مردمانی شرور و بدنهاد بودند که مسیلمه، سرآمدشان در شرارت و بدی شد. روایت نخست، این نکته را نشان می‌دهد که شخص مسیلمه، به خود مشکوک بوده و از این جهت که بر خود می‌ترسیده، صورتش را پوشانده تا مبادا چهره‌اش، دروغش را برملا سازد و از درون پرتزویرش خبر دهد.

[۸۹۸] حروب الردة و بناء الدولة، نوشته‌ی احمد سعید، ص۱۳۳؛ زرکلی (۲/۱۲۵) [۸۹۹] نگاه کنید به: حرکة الردة، ص۷۱ [۹۰۰] البدء و التاریخ (۵/۱۶۰)؛ حرکة الردة، ص۷۱ [۹۰۱] السیرة النبویة (۲/۵۷۶و۵۷۷) از ابن‌هشام [۹۰۲] مرجع سابق (۲/۵۷۷)؛ در صحیح بخاری، شماره‌ی ۴۳۷۳، به روایت ابن‌عباسببدین نکته تصریح شده که: مسیلمه‌ی کذاب در زمان رسول‌خدا جبه مدینه رفت و گفت: اگر محمد بعد از خودش، کارها را به من واگذار کند، از او پیروی می‌کنم. رسول‌خدا جبه همراه ثابت بن قیس بن شماسسدر حالی که شاخه‌ای از درخت خرما به دست داشتند، به مسیلمه فرمودند: «اگر این شاخه‌ی درخت را از من بخواهی، آن را به تو نخواهم نداد و تو هرگز نمی‌توانی از حکم خدا درباره‌ی خود، تجاوز کنی…» نگاه کنید به: صحیح بخاری، شماره‌ی ۴۳۷۳و۴۳۷۴. (مترجم)