ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

جنگ اجنادین

جنگ اجنادین

خالدسبه شام رسید و بصری را فتح کرد و با سایر فرماندهان مسلمانان (ابوعبیده، شرحبیل و یزید) یک‌جا شد و به بررسی مسایل و مواضع نظامی پرداخت. وی، پس از وارسی چند و چون مسایل نظامی، باخبر شد که لشکر عمرو بن عاصساز کناره‌های رود اردن به سوی سایر قشون اسلامی در حرکت است و لشکر رومیان نیز در تعقیب لشکر عمروسمی‌باشد. هدف رومیان، این بود که با سپاهیان عمروسدرگیر شوند و کار این دسته از قشون مسلمان را یک‌سره کنند. اما عمروسنیز کاملاً هشیار بود که در آن شرایط نباید با رومیان درگیر شود؛ چرا که فقط هفت‌هزار نیرو در اختیار داشت و رومی‌ها، لشکری فراتر از این گرد آورده بودند. خالدسپس از بررسی شرایط جنگی، به این نتیجه رسید که یا خودش را به لشکر عمروسبرساند و به همراه افراد عمروسبا رومیان بجنگد و بدین‌سان خط بازگشت مسلمانان را به مواضع پیشین، از وجود رومی‌ها پاک کند و از طریق پشتیبانی مسلمانان، موضعشان را در فلسطین تثبیت نماید و یا سر جایش بماند و به عمروسخبر دهد که زودتر خودش را به لشکر او برساند تا به اتفاق عمروس، با رومیانی که از دمشق به تعقیبش پرداخته‌اند، وارد جنگ شود. خالدسگزینه‌ی اول را انتخاب کرد تا خط بازگشت مسلمانان را از وجود رومی‌ها پاک کند و مواضع مسلمانان را در فلسطین تثبیت نماید. خالدسبه خوبی می‌دانست که شکست رومیان در این جبهه، سبب می‌شود که قشون اسلامی، این ناحیه را پوشش دهند و بدین ترتیب نیروی مهاجم دشمن را از حالت تهاجمی درآورده و به دفاع مجبور کنند. خالدسبه اتفاق قشون اسلامی از یرموک به کمک عمروسدر فلسطین شتافت و به عمروسنیز فرمان نوشت که طوری عقب‌نشینی کند که بدون درگیری با رومیان آن‌ها را به دنبال خود بکشد تا اینکه به لشکر خالدسبرسد تا به اتفاق هم، کار رومیان را بسازند. عمروسبه اجنادین [۱۲۴۸]رفت و خالدسنیز خودش را همان‌جا به او رسانید و جمع سپاهیان اسلام به حدود سی‌هزار نفر رسید. خالدسدر زمان مناسبی که سپاهیان عمروسو رومیان با هم درگیر شده بودند، به اجنادین رسید و بدین ترتیب جنگ شدیدی درگرفت؛ تجربه‌ی جنگی عمرو و خالد، نقش مهمی در شکست رومیان داشت؛ طوری که تعدادی از مجاهدان، به صفوف دشمن نفوذ کرده و فرمانده‌ی رومیان را کشتند و بدین‌سان سپاهیان دشمن، توانشان را از دست داده و گریختند. [۱۲۴۹]

جنگ اجنادین، نخستین جنگ بزرگی بود که میان رومی‌ها و مسلمانان در شام روی داد و چون خبر شکست، به هرقل در ـ حمص ـ رسید، دانست که به مصیبت بزرگی گرفتار شده است. [۱۲۵۰]خالدسخبر پیروزی را برای ابوبکر صدیقسنوشت. متن نامه‌اش بدین شرح بود:

[۱۲۴۸] اجنادین، نام منطقه‌ی معروفی در فلسطین است. نگاه کنید به: المعجم یاقوت، ج۱، ص۲۰۳ [۱۲۴۹] ابوبکر الصدیق، نزار حدیثی، ص۷۰؛ ابن‌اسحاق و مداینی، جنگ اجنادین را پیش از جنگ یرموک دانسته‌اند. در این جنگ تعدادی از صحابه شهید شدند. فرمانده‌ی رومیان، شخصی به نام ابن هزارف را که از قضاعه بود، برای بررسی وضع مسلمانان فرستاد و چون ابن‌هزارف بازگشت، به رومیان این چنین گزارش داد که: مسلمانان در شب همانند راهبان عابدند و در روز مجاهدان یکه‌سوار؛ اگر پسر پادشاه این‌ها هم دزدی کند، دستش را قطع می‌کنند و اگر زنا نماید، سنگ‌سارش می‌نمایند. فرمانده‌ی رومیان با شنیدن گزارش جاسوسش گفت: اگر راست بگویی، مردن و زیر زمین رفتن، بهتر از رویارویی با چنین افرادی است. فرمانده‌ی رومیان در این جنگ بنا بر آنچه در البدایة و النهایة آمده، قیقلان بوده است. طبری، قبقلار را نام فرمانده‌ی رومیان در جنگ اجنادین آورده و گفته است: علمای شام، تذارق برادر هرقل را فرمانده‌ی رومیان در این جنگ دانسته‌اند و ابن‌اثیر نیز در الکامل، تذارق را فرمانده‌ی رومی‌ها گفته است.(مترجم) [۱۲۵۰] ابوبکر الصدق، نزار حدیثی، ص۷۰