ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

۴- نقش اسماءلدر برقراری آرامش در خانه

۴- نقش اسماءلدر برقراری آرامش در خانه

ابوبکرسبا تمام دارایی‌اش که مانده‌ی ثروت پیشینش بود_معادل پنج یا شش‌هزار درهم_ به همراه رسول‌خدا جهجرت کرد. ابوقحافه، به خانه‌ی پسرش رفت تا به نوه‌هایش سر بزند و احوال آنان را بپرسد. او که بینایی‌اش را از دست داده بود، گفت: «به خدا سوگند، گمان من، این است که ابوبکر، گذشته از جفایی که در حق خود کرده، تمام ثروتش را با خود برده و شما را هم در مشقت انداخته است.» اسماءلگفت: «نه، پدربزرگ؛ بلکه پدر، برای ما خیر [۱۶۵]زیادی گذاشته است.» ماجرا را از زبان خود اسماءلدنبال می‌کنیم؛ وی می‌گوید: «مقداری سنگریزه در طاقچه‌ای گذاشتم که پدرم‌، پول‌هایش را آنجا می‌گذاشت و پارچه‌ای رویش انداخته و دست پدربزرگم را گرفتم و گفتم: دستتان را روی این پول‌ها بگذارید. او، دستش را روی پارچه گذاشت و گفت: «حالا که ابوبکر، برای شما پولی گذاشته، مشکلی نیست؛ با این پول‌ها، گذران شما می‌شود.» اسماءلمی‌افزاید: «به خدا قسم که پدر، چیزی برایمان نگذاشته بود و من، فقط می‌خواستم پدربزرگ پیرم را آرام کنم.» [۱۶۶]

آری، اسماءل، با هوشِ سرشارش، حرمت پدرش را در نزد پدربزرگش حفظ کرد و به او نگفت که ابوبکر، تمام مالش را با خود برده است؛ بلکه پیرمرد را آرام کرد و به او اطمینان خاطر داد که در نبود پدرشان، مشکلی ندارند. اسماءلدروغ نگفته بود؛ چرا که ابوبکرسواقعاً برای آن‌ها خیر فراوانی گذاشته بود؛ او، برایشان ایمانی چون کوه گذاشته بود که هرگز نلرزید و در برابر طوفان سختی‌ها، تکان نخورد؛ ایمانی که دارایی و نداری، در آن تأثیری نمی‌گذاشت. آری ابوبکر صدیقسبرای خانواده‌اش، یقین و باوری استوار به جای نهاد که قابل وصف و اندازه نیست. ابوبکرسدر وجود فرزندانش، آن‌چنان همت و اراده‌ی بزرگی ایجاد نمود که تنها به ارزش‌های والا می‌اندیشیدند و به امور معمولی و پیش ‌پاافتاده و بی‌ارزشی چون دنیا، هیچ توجهی نداشتند. ابوبکرسخانه و خانواده‌ای نمونه ایجاد کرد که پیدایش دوباره‌ی چنان خانواده‌ای، دور از امکان به نظر می‌رسد و یافتن خانواده‌ای، هم‌سان و همانند خانواده‌ی ابوبکرسمقدور و میسر نیست.

اسماءلبا این مواضع و نشانه‌های روشن و پرافتخاری که در جریان دعوت و حرکت اسلامی از خود نشان داده، الگویی مناسب برای زنان و دختران مسلمانی قرار گرفته که اینک بیش از هر زمانی، نیازمند الگوگزینی از این بزرگ‌بانوی مسلمان هستند و باید راه و منش او را در پیش بگیرند. اسماءلدر مکه ماند و هیچ‌گاه از سختی‌ها و تنگناهای زندگی شکایت نکرد و به مخلوقی، عرض نیاز ننمود. رسول‌خدا ج، زید بن حارثه و ابورافعبرا با دو شتر و پانصد درهم به مکه فرستادند تا این‌ها، دختران آن حضرت ج(فاطمه و ام‌کلثوم) و همسر ایشان سوده بنت زمعه و همچنین اسامه بن زید و برکه ملقب به ام‌ایمن را با خود از مکه به مدینه ببرند. عبدالله بن ابوبکرسنیز خانواده‌اش را برداشت و بدین ترتیب خانواده‌ی ابوبکرس، در مصاحبت و همراهی این‌ها، از مکه به مدینه هجرت کردند. [۱۶۷]

[۱۶۵] کلمه‌ی خیر به معنای مال و ثروت (پول) نیز می‌باشد و ابوقحافه، از این سخن نوه‌اش پنداشت که منظور اسماء، پول است. [۱۶۶] السیرة النبویة از ابن‌هشام (۲/۱۰۲) [۱۶۷] تاریخ طبری (۲/۱۰۰)؛ الهجرة النبویة المبارکة، ص۱۲۸