دعا و زاری ابوبکرسبه پیشگاه الهی
دعا، دروازهی بزرگی است رو به غفران و رحمت الهی که هرگاه بر بندهای گشوده شود، خیر و برکت زیادی به سوی آن بنده سرازیر میگردد. همچنین دعا، یکی از بزرگترین و قویترین عوامل پیروزی بر دشمن است. ابوبکرسپیوند و رابطهی خوبی با خدا داشت و به کثرت دست به پیشگاه الهی دراز میکرد.
خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ٦٠ ﴾[غافر: ۶۰]
یعنی: «پروردگارشما میگوید: مرا (برای رفع نیازها و مشکلاتتان) به فریاد بخوانید تا (خواستهتان را) بپذیرم (و نیازتان را برآورده سازم). همانا کسانی که از عبادت (دعای)من سرباز میزنند (و خود را از کمک من بینیاز میپندارند)، با خفت و خواری در جهنم داخل خواهند شد».
همچین خداوند متعال میفرماید: ﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ١٨٦ ﴾[البقرة: ۱۸۶]
یعنی: «و هنگامی که بندگانم از تو دربارهی من بپرسند (که من دورم یا نزدیک، بگو:) من نزدیکم و دعای دعاکنننده را هرگاه که مرا بخواند، اجابت میکنم. پس آنان هم باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا هدایت یابند».
ابوبکرسپیوسته همراه رسولخدا جبود و میدید که آن حضرت چگونه خداوند را به فریادرسی و کمک میطلبد و از او درخواست یاری میکند. ابوبکرسکیفیت دعا و عبادت را از رسولخدا جفرا گرفت و همواره میکوشید تا دعا و تسبیحش به همان شکل و ساختاری باشد که آن حضرت به او آموزش میدادند. همینجا این نکته را یادآوری میکنیم که سزاوار نیست هیچ مسلمانی صرفاً به خاطر جملهبندیهای زیبا، دعاها و اذکار وارد شده در سنت صحیح را ترک کند یا به سلیقهی خود صیغه و ساختاری در ذکر خدا یا درود بر پیامبر جبکار گیرد که در سنت نیامده است؛ چرا که رسولخدا جمعلم و آموزگار خوبیها است و با آموزش خوبیها به دیگران، راه درست و مستقیم را تبیین فرموده است و از همگان، بیشتر میدانسته که چه بهتر و کاملتر میباشد. [۳۰۹]
در صحیحین آمده است: ابوبکرسبه رسولخدا جعرض کرد: «به من دعایی آموزش دهید که در نمازم با آن دعا کنم.» رسولخدا جفرمودند: بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّی ظلمت نَفسِی ظلما كثیرا وَأَنه لَا یغْفر الذُّنُوب إِلَّا أَنْت فَاغْفِر لی مغْفرَة من عنْدك وارحمنی إِنَّك أَنْت الغفور الرَّحِیم» [۳۱۰]یعنی: «خداوندا! من به خودم ظلم زیادی کردم و کسی جز تو گناهان را نمیبخشد؛ پس مرا به آمرزشی از نزد خود بیامرز و مرا مورد رحمتت قرار بده که تو آمرزنده و مهربان هستی.»
در این دعا بنده با اظهار گنهکاری خویش و اذعان به قدرت خداوند برای آمرزش و بخشایش و همچنین اعتراف به اینکه مغفرت گناهان فقط در قدرت خدا است، به درگاهش عرض نیاز و تقاضای آمرزش و مغفرت میکند و صریح و بیواسطه خواستهاش را مطرح مینماید تا پذیرفته گردد. ثنا و ستایش خداوند به وقت دعا، از کاملترین انواع طلب و عرض نیاز به درگاه الهی است [۳۱۱]و در این دعا خداوند نیز به صفاتی چون آمرزندگی و بخشندگی ستوده میگردد.
در روایتی آمده است که ابوبکر صدیقسبه رسولخدا جعرض کرد: «ای رسولخدا! به من دعایی یاد بدهید که صبح و شام آن را پیشهی خود سازم.» رسولخدا جفرمودند: «بگو: «اللهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، رَبَّ كُلِّ شَیْءٍ وَمَلِیكَهُ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی، وَمِنْ شَرِّ (۲) الشَّیْطَانِ وَشِرْكِهِ، وَأَنْ أَقْتَرِفَ عَلَى نَفْسِی سُوءًا، أَوْ أَجُرَّهُ إِلَى مُسْلِمٍ»این را هنگام صبح و شام و وقتی که (خواستی بخوابی و) پهلو بر بستر نهادی، بگو.» [۳۱۲]معنی دعا چنین است: «ای آفرینندهی آسمانها و زمین! ای دانای هر نهان و آشکار! ای پروردگار و ای مالک همه چیز! گواهی میدهم که خدای برحقی جز تو نیست و به تو پناه میبرم از شر نفس خود و از شر شیطان و از دامش و به تو پناه میجویم از اینکه در حق خود بدی نمایم و گناه کنم یا آن را به مسلمان دیگری روا دارم».
ابوبکرساز رسولخدا جیاد گرفت که هیچکس نباید خودش را از توبه و انابت به خداوند متعال و از استغفار و طلب آمرزش بینیاز بپندارد؛ بلکه هر شخصی همیشه به توبه و استغفار نیاز دارد. خداوند متعال، میفرماید: ﴿ إِنَّا عَرَضۡنَا ٱلۡأَمَانَةَ عَلَى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡجِبَالِ فَأَبَيۡنَ أَن يَحۡمِلۡنَهَا وَأَشۡفَقۡنَ مِنۡهَا وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُۖ إِنَّهُۥ كَانَ ظَلُومٗا جَهُولٗا٧٢ لِّيُعَذِّبَ ٱللَّهُ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ وَٱلۡمُشۡرِكَٰتِ وَيَتُوبَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمَۢا٧٣ ﴾[الأحزاب: ۷۲-۷۳]
یعنی: «ما، امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم و اینها از پذیرش امانت خودداری کردند و از آن ترسیدند و انسان، این امانت را به دوش گرفت (و مقامی بس بزرگ یافت؛ اما برخی از) انسانها (قدر این مقام رانمیدانند و) واقعاً ستمگر و نادانند. خداوند (این امانت را بر دوش انسان نهاد تا افراد بشر را بیازماید و) با این هدف که مردان و زنان منافق و مشرک را عذاب دهد و بر مردان و زنان مؤمن ببخشاید و خداوند، آمرزنده و مهربان است».
اگر انسان، ارزش و مقامش را نشناسد، جهالت کرده و نسبت به خود ستم نموده است. البته فرجام مؤمنان، بخشش و رضای الهی است. خداوند متعال، در قرآن مجید تصریح میفرماید که توبهی بندگان نیکش را میپذیرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد. در صحیحین حدیثی روایت شده که رسولخدا جفرموده اند: «لَنْ یُدْخِلَ الْجَنَّةَ أَحَدٌ بِعَمَلِهِ»یعنی: «هرگز کسی در قبال عملش به بهشت نمیرود و (فقط به رحمت الهی بهشتی میگردد.)» صحابه عرض کردند: شما هم ای رسولخدا؟ آن حضرت فرمودند: «وَلَا أَنَا، إِلَّا أَنْ یَتَغَمَّدَنِی اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْهُ بِرَحْمَةٍ»«و من هم (به ازای عملم به بهشت نمیروم و) تنها به فضل خدا که مرا در برگیرد، وارد بهشت میشوم.» [۳۱۳]در این حدیث به این نکته تصریح شده که دخول به بهشت در ازای اعمال نیک بنده نیست و تنها به فضل و رحمت خدا است که بندهای در بهشت داخل میشود. این حدیث، هیچ تعارضی با آیهی ۲۴ سورهی حاقه ندارد که خدای متعال در آن سبب بهرهمندی بهشتیان را از بهشت، اعمال نیکی بیان میفرماید که بهشتیان، در دنیا کردهاند؛ خداوند متعال، در این آیه میفرماید: ﴿ كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ هَنِيَٓٔۢا بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡأَيَّامِ ٱلۡخَالِيَةِ٢٤ ﴾[الحاقة: ۲۴] یعنی: «به سبب کارهای نیکی که در ایام گذشته(دنیا) انجام دادهاید، گوارا بخورید و بیاشامید».میان حدیث رسولخدا جو این آیه، هیچ تعارضی نیست؛ چرا که در حدیث، میزان اعمال نیک در قیاس با نعمتهای بهشت ناچیز تلقی گردیده و بیان شده که هیچکس در مقابل عمل یا همسان کردهی نیکش وارد بهشت نمیشود و اصلاً نیکیهایش در آن حد و جایگاه نیست که با نعمت دخول در بهشت برابری کند و تنها فضل و رحمت خداست که بنده را دستگیری مینماید و به بهشت میبرد؛ آیهی ۲۴ سورهی حاقه که سبب بهرهمندی بهشتیان از نعمتهای بهشت را اعمال نیک گذشته بیان میکند، مفسران قرآن و شارحان حدیث را بر آن داشته تا بدین نکته تصریح کنند که هرگاه خداوند متعال، بندهای را دوست بدارد، به او توفیق توبه و استغفار میدهد و اصرار و تداوم بر گناه را از او سلب میفرماید. قطعاً این پندار که تداوم و اصرار بر گناه به گنهکار ضرری نمیرساند، پنداری است خام و بلکه منحرف و مخالف با کتاب و سنت و اجماع سلف و ائمه؛ زیرا هر کس، ذرهای نیکی داشته باشد، نتیجهاش را میبیند و هر کس، ذرهای بدی داشته باشد، سزایش را میچشد. [۳۱۴]
ابوبکرسهمواره در یاد خدا و توجه به سوی او بود و بسیار تضرع و زاری مینمود و اوقاتش را در دعا و راز و نیاز با خداوند متعال سپری میکرد. اینجا به پارهای از دعاهایی که از ابوبکرسروایت شده، اشاره میکنیم:
الف) «أَسأَلك تَمام النِّعْمَة فِی الْأَشْیَاء كلهَا وَالشُّكْر لَك عَلَیْهَا حَتَّى ترْضى وَبعد الرِّضَا وَالخیرةَ فَی جَمیعِ ما تكونُ إلیهِ الخیَرةُ بجمیعِ میسورِ الأمورِ كُلِّها لا بِمَعسورِها یا كریمُ» [۳۱۵]
یعنی: «خداوندا! من از تو میخواهم که نعمتت را در همه چیز بر من تکمیل بفرمایی و توفیقم دهی که براین نعمتها شکرگزارت باشم تا راضی شوی، و پس از آنکه راضی و خرسند شدی نیز به من توفیق سپاسگزاری عنایت کن؛ ای خدای کریم! از تو میخواهم که به من توفیق انتخاب و انجام برگزیدهترین و بهترین اعمال عنایت فرمایی تا بتوانم راهها و کارهای ممکن و آسان را در انجام نیکیها در پیش بگیرم، نه آنکه راههای سخت و مشکل فرارویم قرار گیرد.»
ب) «اللهمَّ إنّی أَسأَلُكَ الَّذی هو خَیْرٌ لِی فِی عاقِبَةِ الْخَیْرِ؛ اللهمَّ اجْعَلْ آخِرَ ما تُعْطینی مِنَ الْخیرِ رِضوانَكَ وَالدَرَجاتِ الْعُلى مِنْ جَنّاتِ النَّعیمِ» [۳۱۶]
یعنی: «خداوندا! من از تو همان چیزی را میخواهم که در عاقبت و فرجام نیک، برایم خیر و نیکی باشد؛ خداوندا! از تو میخواهم که آخرین نعمت و دادهی نیکت را به من، رضوان و رضایتت و درجات والا در بهشتهای پرنعمت قرار دهی.»
ج) «اللّهم اجْعَلْ خَیْرَ عُمری آخِرَه وخیرَ عملی خواتمَه وخیرَ أیامی یومَ ألقاكَ» [۳۱۷]
یعنی: «خداوندا! بهترین دوران زندگانیم را واپسین لحظات آن قرار بده و بهترین کردهام را پایانیترین عملم بِنِه؛ و بهترین روزم را آن روزی مقرر بفرما که تو را در آن روز ملاقات میکنم.»
د) ابوبکرسهرگاه میدید یا میشنید که دیگران، از او تعریف میکنند، چنین دعایی بر زبان میآورد: «اللّهم أنتَ أعلمُ بی مِنّی وأنَا أعْلمُ بنفسی مِنهم؛ اللهم اجْعلْنی خیرًا ممّا یَظُنّونَ وَاغْفِرْ لی ما لا یَعْلَمونَ ولا تؤاخِذْنی بِمَا یَقُولوْنَ» [۳۱۸]
یعنی: «بارخدایا! تو نسبت به من از خودم آگاهتری و من نیز نسبت به خود از اینها، بیشتر خبر دارم؛ خداوندا! مرا بهتر از گمان نیکشان نسبت به من قرار بده و گناهانم را که آنان از آن بیخبرند، بیامرز و مرا به آنچه ایشان دربارهام میگویند (و مرا نیک میپندارند)، بازخواست نفرما.»
گذری کوتاه و مختصر بر پارهای از صفات و فضایل ابوبکرسنمودیم؛ در صفحات بعد به بررسی آثار و پیامدهای تربیت نبوی بر ابوبکرسخواهیم پرداخت که چگونه به فضل و توفیق الهی، توانست مقام و جایگاهی بینظیر بیابد و بتواند بر مبنای ایمان راسخ، پختگی علمی و شاگردی در مکتب پیامبر جسربازی نمونه در خدمت آن حضرت گردد و مراحل و درجات مختلف آن سربازی مقدس را در رکاب رهبرش سپری کند و پس از آنکه در مقام خلیفه و جانشین پیامبر جقرار بگیرد، به خوبی از عهدهی راهبری امت برآید و بهرغم طوفانهای شدید و امواج متلاطم، کشتی اسلام را به پیش ببرد و آن را از فتنههای مواج و تارِ دورهی بحرانی پس از وفات رسولخدا جبرهاند و به کرانههای امن و سلامت برساند.
[۳۰۹] ابوبکر صدیق، نوشتهی علی طنطاوی، ص۲۰۷ [۳۱۰] مسلم، شمارهی ۲۷۰۵؛ بخاری، شمارهی ۸۴۳ [۳۱۱] الفتاوی (۹/۱۴۶) [۳۱۲] روایت ابوداود در الأدب، شمارهی ۵۰۶۷؛ ترمذی در الدعوات، شمارهی ۳۵۲۹ [۳۱۳] بخاری، شمارهی ۶۴۶۳ [۳۱۴] الفتاوی (۱۱/۱۴۲) [۳۱۵] الشکر از ابنابیالدنیا، شمارهی۱۰۹؛ نگاه کنید به خطب ابیبکر، ص۳۹ [۳۱۶] خطب ابیبکر، ص۱۳۹ [۳۱۷] کنزالعمال، شمارهی۵۰۳۰ [۳۱۸] أسد الغابة (۳/۳۲۴)