ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

بازگشت نمایندگان بنی حنیفه به یمامه

بازگشت نمایندگان بنی حنیفه به یمامه

پس از آنکه نمایندگان بنی‌حنیفه به یمامه بازگشتند، مسیلمه ادعای پیغمبری کرد و مدعی شد که رسول‌خدا جاو را در امر نبوت با خود شریک کرده است؛ وی برای آنکه ادعایش را درست بنمایاند، به این فرموده‌ی رسول‌خدا جاستناد کرد که درباره‌اش فرمودند: «او، بدترین شما نیست.» مسیلمه، به هوای خود و هر طور که می‌خواست، حکم حلال و حرام می‌داد و برای قبیله‌اش سخنانی آهنگین می‌گفت و پیش‌گویی و ادعای پیغمبری می‌کرد. از جمله سخنانی که سر هم بافت و مدعی شد که آیه‌ی قرآن است، این‌که: «خداوند، بر زن باردار لطف و مرحمت کرده که از او و از میان شکم و زهدان، نوزادی بیرون می‌آورد که راه می‌رود. [۹۰۳]برخی از آنان می‌میرند و به زیر خاک می‌روند؛ برخی هم تا مهلت مشخصی می‌مانند و خداوند، از هر نهان و آشکاری با خبر است.» [۹۰۴]از دیگر اراجیفی که مسیلمه گفته است، این‌که: «ای قورباغه‌ای که از جفتی قورباغه شکل می‌گیری! آنچه تو برگزینی، پاک است؛ سرت در آب است و دُمت، در گل و لای. نه آن‌ کس را که آب می‌نوشد، از نوشیدن آب بازمی‌داری و نه آب را گل‌آلود می‌کنی.» [۹۰۵]مسیلمه، سعی می‌کرد تا برای شیوا نمودن کلامش، به سبک قرآن سخن بگوید و برای این منظور، سخنانی پیچیده و بی‌‌ربط می‌گفت. از جمله این‌که: «سبحان الله! آن‌گاه که هستی و زندگی بیاید، چگونه زندگی می‌کنید؟ و به سوی پادشاه آسمان بالا می‌روید. اگر زندگی اندک و ناچیز باشد، خدای دانایی که از راز سینه‌ها خبردار است، حتماً به آن رسیدگی می‌کند و البته بیشتر مردم در زندگانی، نابود می‌شوند!» [۹۰۶]

ابن‌کثیر/آورده است که: عمرو بن عاصسپیش از آنکه مسلمان شود، مسیلمه‌ی کذاب را دید. مسیلمه از عمروسپرسید: چه چیزی از قرآن بر محمد جنازل شده است؟ عمروسگفت: خداوند، سوره‌ی عصر را بر او فرو فرستاده است. مسیلمه گفت: بر من نیز همانند این سوره نازل شده است: یا وبر یا وبر، انما انت اذنان و صدر و سائرک حفر نقر [۹۰۷]عمرو بن عاصسگفت: به خدا سوگند که تو می‌دانی که من از دروغ‌گویی تو آگاهم.

ابن‌کثیر/در توضیح این روایت می‌گوید: «مسیلمه، با این یاوه‌گویی قصد آن کرد که در برابر آیات قرآن، سخنانی بیاورد که به گمان خود با قرآن رقابت کند؛ اما سخنان مسخره‌اش را شخص بت‌پرستی هم خریدار نبود.» [۹۰۸]

ابوبکر باقلانی/می‌گوید: اراجیف مسیلمه و آنچه آن را قرآن خود می‌دانست، کم‌تر و بی‌ارزش‌تر از آن است که بخواهیم به نقد و بررسی آن مشغول شویم یا درباره‌اش بیندیشیم. نمونه‌هایی که ما در این کتاب آوردیم به این قصد بود که خواننده‌ی‌گرامی به میزان سبک‌سری و حماقت مسیلمه پی ببرد و بداند که او چه‌قدر نادان و بی‌خرد بوده که چنین سخنانی می‌گفته است. [۹۰۹]

[۹۰۳] حرکة الردة، ص۷۳ [۹۰۴] البدء و التاریخ از مقدسی (۵/۱۶۲) [۹۰۵] تاریخ طبری (۴/۱۰۲) [۹۰۶] حرکة الردة، ص۲۷۱؛ خودتان، اندازه‌ی حماقت این دروغ‌گوی کودن را از سخنان بی‌ربطش بسنجید. [۹۰۷] این سوره از قرآن مسیلمه به تعویذهای امروزی تعویذنویسان شباهت بیشتری دارد تا گفتاری که بتوان ذره‌ای از عقل و عقلانیت در آن یافت! چراکه همچون بسیاری از تعویذها، اندکی موزون است و البته خیلی بی‌ربط!(مترجم) [۹۰۸] تفسیر ابن‌کثیر (۴/۵۴۷) [۹۰۹] إعجاز القرآن، ص۱۵۶