ماجرای امزِمل
پس از شکست طلیحه، عدهی زیادی از پیروان وی که از بنیغطفان بودند، پیرامون زنی به نام امزمل ـ سلمی بنت مالک بن حذیفه ـ در منطقهی (ظفر) [۸۲۷]جمع شدند. امزمل، همانند مادرش امقرفه از زنان مشهور و سرآمد عرب بود. مادر سلمی، به سبب داشتن فزرندان بسیار درمیان عربها زبانزد بود و خانواده و قبیلهاش، به شرف و بزرگی شناخته میشدند. پس از آنکه عدهای از بنیغطفان به امزمل پیوستند، او آنها را به جنگ با خالدستشویق کرد. آنان نیز برای جنگ دوباره با خالدسبپا خاستند و جمع دیگری از بنیسلیم، طیء، هوازن و اسد به آنها پیوستند و لشکر بزرگی فراهمآوردند و بدینسان کار این زن بالا گرفت. خالدسبه سوی اینها حرکت کرد و جنگ شدیدی درگرفت. در آن هنگام امزمل بر شتر مادرش سوار بود. خالدسشترش را پیکرد و امزمل را کشت و خبر پیروزی را برای ابوبکر صدیقسفرستاد. [۸۲۸]
[۸۲۷] ظفر، نام مکانی در راه بصره به مدینه میباشد. [۸۲۸] البدایة و النهایة (۶/۳۲۳)