باور و اطمینان کامل ابوبکرسبه نصرت الهی و تجربهی جنگی وی
ابوبکر صدیقسبه عدی بن حاتم طائیسفرمود: «سریع خودت را به قبیلهات برسان و آنان را از پیوستن به طلیحه برحذر دار که پیوستن به طلیحه، سبب نابودی و هلاکتشان خواهد بود.» از این گفتهی ابوبکرسبه عدیسچنین برمیآید که ابوبکر صدیقسبه نصرت و یاری الهی اطمینان کامل داشته و از همین جهت نیز از نتیجهی جنگ که نابودی مرتدها میباشد، خبر داده است. ابوبکر صدیقسبه خالدسدستور داد که از قبیلهی طیء شروع کند؛ این نکته نیز بیانگر استراتژی درست و بجای ابوبکرسدر جهاد با مرتدان میباشد. چرا که این برنامهی جنگی ابوبکرسباعث میشد تا به خاطر دوری طیء از اردوگاه طلیحه، هم از پیوستن طائیها به طلیحه جلوگیری شود و هم آن دسته از افراد قبیلهی طیء که به طلیحه ملحق شده بودند، برای دفاع از قبیلهی خود از لشکر طلیحه جدا شوند. ابوبکر صدیقسهنگام گسیل خالدسچنان وانمود کرد که آهنگ خیبر دارد و به خالدسخواهد پیوست. این کار ابوبکر صدیقسنیز طرح نظامی درست و ورزیدهای بود که به قصد ایجاد رعب و وحشت، درمیان قبایل عرب مطرح شد. انتخاب ابوسلیمان خالد بن ولیدسبه عنوان فرمانده، نشان دیگری از ورزیدگی و کارآزمودگی جنگی ابوبکر صدیقسمیباشد. چرا که خالدسدر هیچ جنگی شکست نخورد و همواره پیروز میدان بود. [۸۲۹]بازنگاهی به نامهی ابوبکر صدیقسنشان میدهد که ایشان، از فعالیت خالدستقدیر میکند و او را به تقوای الهی وصیت میفرماید. ترس خدا، انسان را از لغزش و پیروی هوا و هوس مصون میدارد. ابوبکر صدیقسبه خالدسدستور داد که در کارش کوشا باشد و در برابر دشمنان، شدت نشان دهد. چرا که هنوز سرکشی و طغیانشان فوران میکرد. البته شدت عمل در برابر دشمنان، پیامد دیگری نیز داشت و باعث شد که هراس و وحشت، قبایل عرب را فرابگیرد؛ زیرا در آن زمان برخی از قبایل در انتخاب حق و باطل دودل و متردد بودند و نمیدانستند راه هدایت و ایمان را در پیش بگیرند یا راه ضلالت و کفر را. بنابراین شدت عمل خالدسبا دشمنان، سبب فروکش کردن طغیان و سرکشی قبایل گردید و باعث شد تا اقوام و طوایف متردد، از فرجام بد ارتداد آگاه شوند. به هر حال این موضع ابوبکر صدیقسبیانگر قدرت تصمیمگیری وی میباشد که همواره محکم و درست تصمیم میگرفت و به وقت شدت، شدت عمل نشان میداد و هنگامی که بایسته و شایسته بود، با نرمی و ملاطفت برخورد میکرد.
ابوبکر صدیقسپیشنهاد صلح بنیاسد و غطفان را نپذیرفت تا قدرت و شوکت اسلام را به رُخشان بکشد و به همین خاطر نیز شرایط خفتباری پیش رویشان نهاد و سختترین این شرایط، مصادرهی سلاحها و اسبانشان بود. البته ابوبکر صدیقساز آن جهت این شرایط موقتی را پیش روی بنیاسد و غطفان قرار داد که کاملاً در برابر حکومت اسلامی گردن نهند و ثابت کنند که به راستی به آغوش اسلام بازگشتهاند. به عبارت دیگر شرایطی که ابوبکر صدیقسپیش روی بنیاسد و غطفان نهاد، ضمانتی بود بر اینکه دوباره مرتد نشوند و سر به آشوب برندارند. [۸۳۰]
[۸۲۹] التاریخ الإسلامی از حمیدی (۹/۶۰،۶۳) [۸۳۰] التاریخ الإسلامی (۹/۶۶)