ابوبکر صدیق رضی الله عنه - بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه اول

فهرست کتاب

دعوت دادن ابوبکرسبه سوی اسلام

دعوت دادن ابوبکرسبه سوی اسلام

ابوبکرسمسلمان شد و به همراه رسول‌خدا ج، مسؤولیت دعوت را بر عهده گرفت؛ او از رسول‌اکرم ج، به خوبی یاد گرفت که اسلام، دین عمل، دعوت و جهاد است و ایمان مسلمان، زمانی کامل می‌شودکه جان و بلکه تمام داشته‌های خود را برای پروردگار جهانیان نثار کند. [۸۸]خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٦٣ [الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳]

یعنی: «بگو: نماز و عبادت و زیستن و مردن من، از آنِ خداست که پروردگار جهانیان است؛ پروردگاری که شریک ندارد و به همین دستور داده‌ شده‌ام و من نخستین مسلمان (امت خود) هستم».

ابوبکرسبرای دعوت جدید، جنب و جوش و فعالیت زیاد و در عین حال خجسته و پر‌برکتی داشت، هر کجا که قدم می‌گذاشت و حرکت می‌کرد، پیامدهای زیادی بجای‌ می‌نهاد و دستاورد‌های بزرگی نصیب اسلام می‌کرد. او، واقعاً نمونه‌ی زنده و مصداق حقیقی فرموده‌ی الهی بود که: ﴿ ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥ [النحل: ۱۲۵]

یعنی: «مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا، به راه پروردگارت دعوت بده و با ایشان به بهترین شیوه، گفتگو کن. همانا پروردگارت، بهتر می‌داند که چه کسانی ره‌یافته و هدایت‌شده می‌باشند».

تلاش و فعالیت ابوبکرسدر عرصه‌ی دعوت به الله، تصویر روشنی از ایمان، ترسیم می‌کند و این حقیقت را روشن می‌سازد که پذیرش دین‌خدا، قرار و آرام مؤمن را می‌گیرد و او را آسوده‌خاطر نمی‌گذارد تا این که در دنیای مردم، آنچه را که به آن ایمان آورده، محقق نماید. البته این خیزش و حرکت ابوبکر، یک حرکت صرفاً عاطفی و گذرا نبود که زود، فرو کشد و سرد و زایل شود. بلکه نشاط، هیجان و دلیری ابوبکرسدر پهنه‌ی دعوت تا هنگام وفاتش، ماندگار ماند و هرگز در مسیر دعوت، دچار خستگی، ضعف و سستی نشد. [۸۹]

اولین و مهم‌ترین نتیجه‌ی فعالیت‌های دعوتی ابوبکرس، مسلمان شدن کسانی بود که در جرگه‌ی بهترین بندگان خدا قرار گرفتند؛ افرادی از قبیل: زبیر‌ بن‌ عوام، عثمان‌ بن‌ عفان، طلحه بن‌ عبیدالله، سعد‌ بن‌ ابی‌وقاص، عثمان‌ بن‌ مظعون، ابوعبیده بن ‌جراح، عبدالرحمن ‌بن ‌عوف، ابوسلمه ‌بن ‌عبدالاسد و ارقم‌ بن‌ ابی‌الارقمش. ابوبکرس، هریک از این بزرگواران را جداگانه به ‌حضور پیامبر‌اکرم جبُرد؛ آن‌ها به دعوت ابوبکرس، اسلام آوردند و هر یک از آنان، به‌سان ستونی برای ساختمان عظیم دعوت شد؛ رسول‌اکرم جبا مسلمان شدن این‌ها، قوت و توان بیش‌تری برای دعوت یافتند. خدواند متعال، با مسلمان شدن این افراد، رسول‌اکرم ج، را قوت و توانی افزون عنایت کرد و به دنبال مسلمان شدن این افراد نام‌دار، عموم مردم اعم از از زنان و مردان، دسته دسته به اسلام گرویدند. یکایک افرادی که به دعوت ابوبکرس، مسلمان شدند، طلایه‌دار و پیشاهنگ دعوت اسلامی گردیدند و سبب شدند‌ تا گرو‌های دیگری به شمار پیشگامان دعوت اسلامی بپیوندند و با وجود شمار اندکشان، گردان دعوت و دژ رسالت شکل بگیرد؛ آنان، به مقامی دست یافتند که هرگز هیچ‌کس، نتوانست و نخواهد توانست به چنان مقامی دست یابد. [۹۰]

ابوبکرس، در مسیر دعوت، خانواده‌اش را از یاد نبرد؛ بلکه با توجه و غم‌خوارگی ویژه برای آنان، باعث شد تا اسماء، عایشه، عبدالله، ام رومان و خدمت‌کارش عامر بن‌فهمیرهسمسلمان شوند. صفات پسندیده، اخلاق کریمانه و ویژگی‌های والای ابوبکرسعامل مهمی در پذیرش دعوتش از سوی مردم بود؛ اخلاق سترگش، به‌سان دامی گسترده درمیان قوم و عشیره‌اش، آن‌ها را شکار و مجذوب خود می‌کرد و همن باعث می‌شد که دعوتش را بپذیرند و یا حداقل در مقابل او، شدت نشان ندهند. او یگانه‌ی نسب‌شناسی درمیان قوم خودش بود؛ ابوبکر، فردی سرامد، محترم و سخاوتمند که از مال و ثروتش، بذل و بخشش می‌نمود و در مکه، جلسات و مهمانی‌های بی‌نظیری داشت؛ او، سخنوری توانمند بود. [۹۱]

آراستگی به چنین ویژگی‌هایی، نیاز و ضرورت گریز‌ناپذیر داعیان و دعوت‌گران است؛ چرا که بی‌بهرگی از این ویژگی‌ها و نداشتن چنین صفاتی، دعوت دعوتگران را مانند فریادی در یک دره و دمی در خاکستر، می‌گرداند. سیرت ابوبکرصدیقس، روشن‌گر فهم و شناخت درست او از اسلام است و چگونگی زندگی او، نمونه و الگوی مناسبی برای دعوت‌گران می‌باشد تا در دعوت مردم به‌سوی خدا از او الگوگزینی نمایند.

[۸۸] تاریخ الدعوة فی عهد الخلفاء الراشدین، ص۸۷ [۸۹] الوحی و تبلیغ الرسالة، دکتر: یحیی یحیی،ص۶۲ [۹۰] محمد‌ رسول‌الله، از عرجون (۱/۵۳۳) [۹۱] السیرة الحلبیة (۱/۴۲۲)