یادداشت مترجم
الحمد لله رب العالـمین والصلاة والسلام على رسول الله محمد وعلى آله وصحبه أجمعین.
در جهان امروز که پارهای از تفکرات و اندیشههای فریبندهی غرب به نام آزادیخواهی و برابرطلبی، ابزار ستم قرار گرفته و توسعهی آزادی و حقوق بشر، توجیهگر تمام وحشیگریها بر ضد مسلمانان گشته، جای تأمل و پژوهش است که کدامین اندیشه و عمل، عدالت راستین اسلام را در پهنهی گیتی، حاکم میکند و انسانیت را از تنگناهای کنونی به فراخنای دنیای حقیقت و عدالت اسلامی، رهنمون میگردد. قصد بنده از این دیباچه، شرح اوضاع و احوال جاهلیت قرن بیستم نیست؛ بلکه قصد آن دارم که گذشتهی آکنده از عزت و شوکت این امت را یادآوری کرده و به طرح این سؤال بپردازم که چرایی آن همه عزت و سرافرازی و اینهمه خفت و زبونی را در چه و کجا باید جستجو کرد؟ آیا اینکه چشم از واقعیتها ببندیم و خود را به بوق تبلیغاتی غرب در مورد برابری حقوق انسان بسپاریم و هر دم و روز، اسلام خود را به رنگ و روی گرایشهای غربی و طرحهای تازهی سیاسی و اجتماعی، درآوریم، گرهی از مشکلات کنونی مسلمانان، گشوده میشود؟ قطعاً چنین نیست. خدای متعال میفرماید: ﴿ وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ ﴾[البقرة: ۱۲۰] یعنی: «یهودیان و میسحیان، هرگز از تو خشنود نخواهند شد، مگر آنکه از آیین(تحریفشده و خواستهای نادرست) ایشان، پیروی کنی…».
پس راه نجات چیست و چگونه میتوان از این خفت و خواری رهایی یافت؟ خداوند متعال، در همین آیه، راه را نشان داده و فرموده است: ﴿ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ ﴾یعنی: «تنها رهنمود الهی، هدایت است».
این آیه، گرچه رسولخدا جرا مخاطب قرار میدهد، اما در حقیقت وظیفهای همیشگی، فراروی مسلمانان در تمام زمانها مینهد که نباید دنبالهروی یهودیها و مسیحیان باشند. اسلام، آنقدر کامل است که مسلمانِ پایبند به دادهها و احکامش را به سرمنزل هدایت و رستگاری رهنمون گردد. آنچه مایهی عزت و قدرت نخستین مسلمانان شد، اجرای بیچون و چرا و بدور از فلسفهبافی در مورد آموزههای آیین راستین اسلام بود. اما متأسفانه اینک ما، چنان به خود و دنیای بیخود خویش مشغول شدهایم که نه تنها از آن اصول، دور افتادهایم، بلکه آنگونه که باید و شاید، از گذشتهی پرافتخار خود، چیزی نمیدانیم تا چه رسد به اینکه خواسته باشیم، داشتههای گذشته را به داراییهایی کنونی تبدیل کنیم! دیرزمانی است که مسلمانان به جای کاربست اصول و زیرساختهای فکری و عملی صحابهشبه پارهای از اندیشهها و قیل و قالهای بیهوده پرداخته و از ارائهی الگوهای راستین ایمانی غافل شدهاند. بیگمان خلأ علمی و عملی در ارائهی سیمای الگوسازان گذشته و سلف صالح این امت، زمینهی مهمی در الگوگزینی مسلمانان و بهویژه جوانان، از دادههای فکری غرب شده است. از اینرو این وظیفه، فراروی دعوتگران و عالمان مسلمان قرار میگیرد که از نو به بازنگری و بازنگاری سیرت صحابهشبپردازند تا به خواست خدای متعال، دیگربار جانفشانی و ازخودگذشتگی در راه حق، نمودار گردد و نسیم ایمان و یکتاپرستی، بوزد و پرتو ایمان، دلهای مرده را زنده بگرداند.
نویسندهی کتاب در مقدمهاش از چند و چون مطالب این نوشتار و ضرورت بازنگاری تاریخ و سیرت صحابهشبه اندازهی کافی، نگاشته است. از اینرو سخن، کوتاه میکنم و ضمن سپاسگزاری از خدای متعال که مرا به ترجمهی این کتاب، موفق نمود، از او میخواهم که مؤلف، مترجم، ناشر و تمام کسانی را که در به انجام رساندن این کار، نقش داشتهاند، در دنیا و آخرت موفق بدارد و این تلاش و خدمت را بپذیرد و برای همگان، مفید بگرداند. از استاد و برادر گرامی، دکتر حبیب اللّه ضیائی نیز کمال تشکر و امتنان را دارم که یاور بنده در برگردان این کتاب بوده است.
محمد ابراهیم کیانی
بیرجند ـ ۲۰/۶/۱۳۸۴