ریشههای فکری و اعتقادی:
۱- بنای حزب بر فکر قومی است مفکورهای که بعد از سقوط خلافت عثمانی، توسط اروپا و رهبر قومیت عربی، در آن وقت ساطع حصری، بر عالم عربی ظهور و بروز نمود.
۲- همچنان بنای حزب بر فکر علمانی است، زیرا مسئلۀ عقیدۀ دینی را یکطرف گذاشته و به آن هیچگونه ارزش قائل نیست، نه در سطح فکر حزبی، نه در سطح پیوستن به حزب، و نه هم در ساحۀ تطبیق عملی.
۳- حزب از فکر اشتراکی الهام میگیرد، و نقش قدم مارکسیستی را تعقیب مینماید، فرقی که میان ایندو وجود دارد آنست که مارکسیستی جهانی است و حزب بعث قومی است، از این گذشته دیگر افکار مارکسیستی ستون فقرات فکر و عقیدۀ حزب بعث را تشکیل میدهد.
۴- حزب دارای روشی است که تمام روشهای گروهی (از قبیل درزیه – نصیریه
- اسماعیلیه- مسیحیه) در تحت آن داخل گردید، و این افراد از داخل حزب، با افکار باطنی خویش شروع به حرکت نمودند، وزیر شعار انقلاب، وحدت، حریت، اشتراکیت، و پیشرفت به طرح و تطبیق نظریات باطنی خویش پرداختند، و گروه نصیریه در استفاده جویی از حزب مبنی بر تحقیق اهداف و تحکیم وجود خود از دیگران پیشقدم تر بودند.