افکار و معتقدات:
- دعوت شان خارج از این نیست که ایشان گروهی از گروههای اسلامی و دارای مفکررۀ اهل سنت و جماعت میباشند.
- مقصود و مراد شان بازگشت زندگی اسلامی از طریق برپا ساختن دولت اسلامی اولا در مناطق عربی و بعد از آن در سائر مناطق اسلامی میباشد، و بعد از آن کار دعوت توسط امت مسلمان به ممالک غیر اسلامی رسانیده خواهد شد.
- امتیاز و علامۀ اصلی که حزب به آن متصف میباشد همانا توجه جدی وبزرگ حزب به جانب ثقافت و فرهنگ، واعتماد وی است برهمین جانب در تکوین شخصیت مسلمان اولا وامت مسلمان آخرا، و حزب بر بالا بردن ناحیۀ ثقافتی در افراد منسوب به حزب خیلی کوشا میباشد.
- حزب خیلی توجه جدی به باز گردانیدن اعتماد بر اسلام دارد، چه از ناحیۀ عمل ثقافتی و فرهنگی و چه از ناحیۀ کارهای سیاسی، طریق عمل ثقافتی و کار سیاسی قرار ذیل است:
۱- عمل ثقافتی و فرهنگی: این عمل از طریق بافرهنگ ساختن ملیونها مردم به ثقافت مجتمع و ثقافت اسلامی میباشد، و این عمل بالای حزب لازم میسازد که در جلوی مردم عام قرار گرفته برای مناقشه، جواب سوالها دفع شکوک و شبههها و تأییدات شان آماده باشد تا آنان را در داخل اسلام ذوب نماید، (از کتاب مفاهیم اساسیه صـ ۸۷).
۲- عمل سیاسی چنین است که در رصـد و انتـظار حوادث میباشند و حوادث و واقعات را طوری توجیه مینمایند که به صحت افکار اسلام وصدق اعتقاداتش دلالت نماید و بدین وسیله نزد ملیونها انسان اعتماد و ثقه بر اسلام پیدا میشود (نداء حار صـ۹۶).
- حزب فلسفۀ وصول خود را به هدف چنین توجیه مینماید: «در هر مجتمع انسانها درمیان دو دیوار بلند زندگی مینمایند: دیوار عقیده و مفکوره و دیوار نظامهایى که علاقهها و امور زندگی مردم را انسجام میبخشد، بنابرین هرگاه خواسته شود که انقلابی در مجتمع، توسط مردم خود آن مجتمع آورده شود حمله و هجوم را متوجه به جانب دیوار خارجی [یعنی به جانب عقیده و فکر] کرد که بواسطۀ این هجوم مقابلۀ فکری به میان آمده و در نتیجه انقلاب فکری ایجاد میشود و بعد از آن انقلاب سیاسی را در پی میداشته باشد.
- حزب مراحل انقلاب و تغییر را به سه بخش قرار آتی تقسیم مینماید:
* مرحلۀ اول: مقابلۀ فکری و فرهنگی، و آن به فرهنگ و ثقافتی میباشد که حزب آن را القاء و طرح مینماید.
* مرحلۀ دوم: انقلاب فکری، و این به تفاعل و تعامل همراه مجتمع صورت میگیرد آنهم از طریق عمل سیاسی و ثقافتی.
* مرحلۀ سوم: بدست گرفتن زمام حکومت به طور کامل از طریق ملت و مردم. - حزب معتقد است که در مرحلۀ سوم طلب کمک از رئیس یک دولت،
یا رئیس یک گروه، یا رهبر یک جماعت، یا پیشوای یک قبیله ویا سفیری و امثال اینها ضروری میباشد.
- اولا حزب مدت وصول بر حکومت را سیزده سال از ابتدای تأسیسش تعیین نمود، بعدا نظر به اوضاع و مشکلات گوناگون این مدت را به سی سال (۳۰) تمدید نمود، ولی آنهم گذشت و اینهم گذشت مگر هیچ چیزی واقع نشد.
- حزب از امور روحی تغافل مینماید و به نظر سطحی به طرف آن میبیند و میگوید: «در انسان شوقهای روحی وکششهای جسدی وجود ندارد، بلکه در انسان ضرورات و غرائزی است که آنها را باید اشباع کرد» «وقتیکه این حاجات وغرائز به طبق نظامی که از جانب خداوند آمده است اشباع و پوره کرده شد مسیرش به جانب روح میباشد و روح را تقویه میبخشد، ولی اگر این حاجات و غرائز بدون نظام اشباع کرده شد ویا طبق نظامی کرده شد که از نزد الله نیست آنوقت اشباع مادی خواهد بود و مفضی به شقاء وبد بختی انسان خواهد شد».
- شیخ تقی الدین معتقد است که مشکلاتی که در مقابل برپا شدن دولت اسلامی قرار دارند قرار ذیلاند:
۱- وجود افکار غیر اسلامی و مقابلهاش با جهان اسلام.
۲- وجود برنامههای تعلیمی بر اساس وضع استعمار گران.
۳- بزرگ دانستن بعضی از معارف و فرهنگها و آن را علوم جهانی جلوه دادن.
۴- دوام تطبیق برنامههای تعلیمی بر اساس وضع مستعمرین و طبق طریقهای که آنها میخواهند.
۵- زندگی مجتمعهای مردم در جهان اسلام به زندگی غیر اسلامی.
۶- دوری میان مسلمـانان و میـان حکـومت اسـلامی، خصـوصا در مورد سیاست فرمانروائی و سیاست مالی، چون این ابعاد تأثیر خود را میافگند و برداشت مسلمانان را از زندگی اسلامی ضعیف میسازد.
۷- وجود حکومات که به اساس دیموکراتیک برپا شدهاند ونظام رأسمالی را تطبیق مینمایند، یعنی وجود اینچنین حکومتها در بلاد مسلمین.
۸- وجود نظریۀ عام از وطن پرستی قوم پرستی و اشتراکی.
- حزب اعتقاد به عذاب قبر و ظهور مسیح دجال را بالای اعضای خود حرام ساخته و معتقد به آن را گنهگار میشمارد.
- رهبران حزب امر به معروف و نهی از منکر را از جملۀ موانع کار در این مرحله میدانند و معتقد به عدم تعرض به آن هستند و این امر و نهی را از وظایف دولت اسلامی، که برپا خواهد شد، میشمارند.
- برای حزب قانونی است مؤلف از ۱۸۷ ماده این قانون برای دولت اسلامی که توقع آن را دارند تهیه گردیده است و این عمل بیرون از آن نیست که یک عمل فکری بدور از واقع باشد.
پژوهشگران بالای حزب اموری را انتقاد مینمایند که از آن جمله امور آتیاند: