اول: کونفوشیوس:
- کونفوشیوس مؤسس حقیقی این دین شمرده میشود.
- سال ۵۵۱ قبل از میلاد درشهر تسو Tsou که یکی از شهرهای مقاطعۀ لو Lu به شمار میرود چشم به جهان گشود.
- نامش کونج Kung (نام قبیلهایکه وی به آن تعلق دارد) فوتس Futze (که معنایش رئیس و یا فیلسوف میباشد) است یعنی رئیس و یا فیلسوف قبیلۀ کونج.
- وی به خاندان بزرگی منسوب بود، پدرکلانش والی همین ولایت بود، پدرش ضابط حربی ممتازی بود، ولی خود وی در نتیجۀ ازدواج غیر شرعی بدنیا آمده بود، وی در سن سه سا لگی بود که پدرش وفات نمود.
- یتیم زندگی نمود، چوپانی کرد، در اوائل جوانی خود قبل از سن بیست سالگی عروسی نمود و صاحب پسر و دختری گردید ولی بعد از دوسال از ازدواج در میان زن و شوهر جدائی آمد البته سببش دقت شدید وی در خورد و نوش و لباس بود که آن را زنش تحمل کرده نتوانست.
- علوم فلسفی خود را از استاد فیلسوف لوتس Laotse صاحب مذهب طاویه، فرا گرفت، لوتس به سوی قناعت و گذشت مطلق دعوت مینمود، ولی کنفوشیوس بعدا با وی در این مورد مخالفت نموده به سوی جزاء بالمثل دعوت نمود تا عدالت بر قرار شود.
- وقتی به سن بیست و دو سالگی رسید مدرسهای برای تدریس اصول فلسفه انشاء نمود، شاگردانش رو به افزایش نهادند و به سه هزار شاگرد رسید و در میان آنان تقریبا هشتاد تن از افرادی وجود داشت که امارات زکاوت و نجابت در آنان دیده میشد.
- در چندین مقام ایفاء وظیفه نموده به حیث مشاور امیران و ولات و به حیث قاضی، حاکم، وزیر کار، و وزیر عدلیه، ایفاء وظیفه نموده در سال ۴۹۶ ق. م. به حیث رئیس الوزاء تعیین گردید، و در آن وقت به اعدام بعضی از وزیرهای سابق و تعدادی از رجال سیاست و اغتشاشگران اقدام نمود وبدین گونه مقاطعۀ «لو» را نمونه ای برای تطبیق آراء و اصول فلسفی مثالی که به سوی آن فرا میخواند ساخت.
- بعدا سفر نمود و به شهرهای زیادی رفت که حاکمان را نصیحت و رهنمائی مینمود، با مردم میدید و افکار و تعالیم خویش را در میان شان نشر مینمود و آنان را به اخلاق نیک تشویق میکرد.
- اخیرا دوباره به مقاطعۀ «لو» بازگشت نمود، وخود را به تدریس یاران و دوستداران خود فارغ نموده به کتب متقدمین مشغول شد، آنها را تلخیص مینمود، ترتیب میداد و بعضی از افکار خود را در آنها میگنجانید، ناگهان یگانه پسرش که به سن پنچاه رسیده بود وفات کرد، و شاگرد محبوبش (هووی) را نیز از دست داد، بناء خیلی گریۀ اسفناک نمود.
- سال ۴۷۹ ق. م. وفات نمود و از خود مذهب رسمی و عمومی بجاگذاشت که تا نصف قرن بیستم فعلی وجود داشت.