ریشههای فکری و اعتقادی:
- میان ماسونیه و روتاری، در مسئلۀ دین و وطن، و بکار بردن اساس اختیار، مشابهت و مناسبت خیلی زیاد وجود دارد، عضو نمیتواند که خود را شامل حزب نماید، بلکه منتظر باشد تا که کارت شمولیت در حزب برایش ارسال گردد.
- ارزشها و روحیهایکه افراد باید دارای آن باشند در ماسونیه و روتاری یکسان است، مثل: مفکورۀ مساوات، برادری، روحیۀ انسانیت، و تعاون جهانی، این روحیه [گرچه در ظاهر خوب مینماید ولی] خیلی خطرناک است، زیرا هدف آن از بین بردن امتیازات و فرقها میان ملتهای مختلف، و دور کردن تمام انواع رشتههای دوستی، است، تا تمام مردم افراد خود باخته و بیمفهوم گردند و بغیر از یهود که میخواهند بر جهان سیطره داشته باشند، دیگر قوت منظمی باقی نماند.
- روتاری و گروههای مشابه آن، داخل نقشه و پلان طرح شده از جانب یهود و تحت سیطرۀ ماسونیه کار میکنند و ماسونیه نیز به نوبۀ خود، در فکر، طرز عمل و هدف خویش با یهود جهانی مرتبط میباشد، خلاصه که این گروهها و تنظیمها با فعالیت شان از اول تا آخر به یهود باز میگردند.
- ماسونیه باروتاری فقط در این اختلاف دارند که رهبری و رئیس ما سونیها مجهول میباشد، ولی بر عکس ممکن است که اصول و تأسیس کنندگان روتاری شناخته شوند، لکن تأسیس هیچ شاخهای، بدون اجازۀ ریاست تنظیم جهانی جائز نیست، آنهم باید تحت نظر حوزۀ سابقه باشد.
- بـخاطر خوب شدن روابـط میان طـوائف مختلف کارهای بشر دوستانه را در پیش میگیرند، و چنین جلوه میدهند که فعالیت آنها منحصر در امور اجتماعی و ثقافتی بوده و اهداف آن از طریق محافل نوبتی، گفتگوها و مجالسی که به سوی نزدیکی ادیان و از بین بردن اختلافات دینی دعوت میکند، پیاده میشود.
- ولی هدف اصلی وحقیقی آنست که یهود با دیگرملتها، بنام دوستی و برادری، خلط شود و از این طریق معلومات جمع آوری نمایند، معلوماتی که ایشان را در بدست آوردن اهداف اقتصادی و سیاسی شان، و در نشر عادات و رسومی که باعث از بین رفتن قوام اجتماعی میشود، یاری رساند، این هدف وقتی واضح میگردد که بدانیم که عضویت در حزب، جز به افراد بازر و عالی مقام در اجتماع به کس دیگر داده نمیشود.