چهارم: تطور و ترقی تاریخی مفکورۀ کونفوشیوسی:
۱- کونفوشیوس به نقل آراء، وافکار، ومعتقدات متقدمین اقدام نموده آن را به زبان عصر خویش نوشته، وبه سه هزار شاگرد تلقین وتعلیم مینمود؟
۲- عبادت در زمان وی درقدم اول برای پروردگار آسمان ویا به عبارت دیگر پروردگار اعظم بود و در قدم دوم برای پروردگار زمین، تقدیس وتعظیم ملائکه و عبادت ارواح اجداد نیز وجود داشت.
۳- وقتی کونفوشیوس وفات نمود در نزدیکی نهر استس در شمال شهر دفن گردید، بعدا مردم به تدریج در اطراف قبرش زیاد شد وقریۀ کونج را تشکیل دادند.
۴- بعدا در اطراف قبرش مجالس علمی را تشکیل میدادند.
۵- نزدیک قبرش معبدی بناکردند، بعد از آن به الهام گرفتن از افکارش شروع نموده بعد از آن به تقدیس و تعظیمش پرداختند.
۶- تا زمان امپرا طور اول خاندان هان ۲۰۶ ق.م همینطور به تقدیس وتعظیمش ادامه میدادند، ولی در زمان وی مردم به عبادتش پرداختند، نذرها برایش تقدیم مینمودند، و بالای وزیران، کارمندان بزرگ ورجال دولت لازم بود که قبل از اشغال وظیفۀ جدید باید قبر ومعبد وی را زیارت میگردند.
۷- در زمان «تشي إن شهوانج» امپراطور، صاحب دیوار بزرگ چین، کونفوشیوسیه دچار مغلوبیت ومظلومیت شدند، این مغلوبیت از سال ۲۱۲ ق۰م تا سال ۲۰۷ق. م. ادامه یافت، که دراین دوران کتب شان را میسوختاند، دانشمندان شان را بعضا اعدام وبعضا زنده به گور میکرد، تعداد دانشمندانی که آنان را زنده به گور کرده بود به ۴۶۰ فیلسوف میرسید.
۸- سال۲۰۷ ق۰م مردم به انقلابی اقدام نمودند که تعظیم واحترام را دوباره به اتباع کونفوشیوس اعاده نموده مجد آن، توسط درست نمودن بار دوم کتابهایش اعاده گردید.
۹- وقتی امپراطور دوتی(۱۴۰- ۸۷ ق۰م) آمد کونفوشیوسیه را دین رسمی دولت چین اعلان نمود، وکونفوشیوسیه درهمین مقام عالی خود تاسال ۱۹۱۲م باقی ماند.
۱۰- فیلسوف موتزی (Motze ۴۷۰-۳۸۱ ق.م) مفکورۀ جدیدی را اضافه نمود و آن اینکه برای پروردگار آسمان مجسمۀ بزرگی که مشابه به انسان بود، درست نمود.
۱۱- درسال ۴۲۲ م معبدی برای کونفوشیوس در Chufu، آنجا که قبرش است، بنا گردید.
۱۲- درسال ۵۰۵ م معبد دیگری در پایتخت اعمار گردید، کتابهایش در مدارس به حیث کتب مقدس تدریش میشد.
۱۳- درسال ۶۳۰ م یکی از بزرگان امر نمود که در تمام اطراف امپراطوری معابدی بناء شود که در آنها تمثالهای کونفوشیوس وجود داشته باشد، همچنان امرنمود که دانشگاههائی ایجاد گردد که در آنها نظریات و آراء کونفوشیوس، که رمز وحدت سیاسی ودینی بود، تدریس وتعلیم گردد.
۱۴- درسال ۷۳۵ م برای کونفوشیوس لقب (ملک) داده شد.
۱۵- سال ۱۰۱۳م لقب «القدیس الأعظم» برای وی اعطاء گردید.
۱۶- درسال ۱۳۳۰ م برای افرادی که از نسل وی بود رتبۀ شرف اعطاء گردید، بعد از آن ایشان طبقۀ شریف ونبیل به شمار میرفتند.
۱۷- درسال ۱۵۳۰ م تماثیلی که درمعابد وجود داشت به تصویرها ولوحهها تبدیل گردید، تاکه کونفوشیوسیه به دین بت پرستان خلط نشود.
۱۸- درسال ۱۹۰۵م ستارۀ کونفوشیوسیه روی به افول نهاد وامتحان دینی که در تعیین وظایف ضروری بود لغو کرده شد.
۱۹- درسال ۱۹۱۰ م شهاب هالی Halley درآسمان چین ظهور نمود و آن غضبی از جانب آلهة بالای خاندان مانتشو شمرده شد، خاندانی که فساد در دورانش به اوج خود رسیده بود، بالآخره به انقلاب عمومی مفضی گردید وانقلاب توسط استعفای امپراطور از تختش درسال ۱۹۱۲ م به پایان رسید، چین به نظام جمهوری تبدیل گردیده کونفوشیوسیه از ساحۀ سیاسی و دینی پنهان و ناپدید گردید، لکن بازهم در اخلاق و تقالید چین وجود خود را حفظ نموده بود.
۲۰- در سال ۱۹۲۸م به تحریم تقدیم نمودن نذرانه به کونفوشیوس و منع برپا کردن مراسم دینی برای وی، فرمان صادر شد.
۲۱- وقتی جاپانیها بر منشوریا غلبه نمودند روح بازگشت به سوی کونفوشیوسیه در چین دوباره تازه گردیده مردم در سالهای (۱۹۳۰- ۱۹۳۴م) بار دیگر به تقدیم نذرانهها پرداختند، همچنان تدریس کونفوشیوسیه درهمه جا شروع گردید، زیرا آنان معتقد بودند که بدبختیهای شان بخاطر آنست که تعالیم معلم بزرگ را ترک کردهاند، و حرکت احیاء جدید، به رهبری تشانج کای شیک شروع گردید و تا بعد از جنگ جهانی دوم ادامه یافت.
۲۲- در سال ۱۹۴۹م کمونیزم بالای چین تسلط یافت، ولی به تدریج میان چین و اتحاد شوروی مخالفتها به ظهور رسید که سبب جدائی و دوری میان هر دو کشور گردید، بعد از مردن رهبر مشهور کمونیزم چینی (ماو تسی تونج) بازگشت از کمونستی در چین شروع گردید، و نیسم غرب بالایش وزیدن گرفت.
۲۳- پژوهشگران به این باوراند که روح کونفوشیوسیه در راه تغییر شعائر کمونیزم کار خواهد نمود و آن را از کمونستی روسی خیلی دور خواهد ساخت، زیرا دین کونفوشیوسیه بالای ملت چین سلطۀ روحی دارد.
۲۴- کونفوشیوسیه همیشه حیثیت اساس اصلی را برای نظام اجتماعی در فرمول (وطن چین) دارد.