تأسیس و افراد برازنده:
- ترقی و پیشرفت این مذهب ضمن بررسی شخصیات آن که اثر بارزی بر حرکت و تشکیلات آن، در مدت درازی از زمانه، از خود برجا گذاشتهاند، واضح و روشن میگردد.
- حرکت توسط عبد الله بن میمون قداح شروع میشود که وی سال ۲۶۰هـ اصول اسماعیلیه را در جنوب فارس به نشر رسانید.
- وی شخص دعوتگری در عراق داشت بنام فرج بن عثمان قاشانی معروف به ذکرویه، که دعوت را طور مخفی به نشر میرسانید.
- در سال ۲۷۸هـ حمدان قرمط بن اشعث شروع به نشر دعوت، به طریق آشکارا، در نزدیکی کوفه نمود، بعد از آن خانهای بنا کرد وآنرا دار الهجرت نام کرد، و نماز را در یک روز پنجاه نماز ساخت.
- ذکرویه فرار نموده بیست سال پنهان شد، و اولاد خود را در بلاد مختلف روان نموده آنان به دعوت سوی مذهب پرداختند.
- ذکرویه احمد بن قاسم را جانشین خود تعیین نمود، وی قافلههای حاجیان و تاجران را غارت کرد، و در حمص به شکست مواجه گردید، ذکرویه به بغداد برده شد و آنجا سال ۲۹۴هـ وفات نمود.
- قرامطه در بحرین اطراف حسن بن بهرام که معروف به ابوسعید جنابی بود جمع شدند، وی سال ۲۸۳هـ به طرف بصره حرکت نمود ولی شکست خورد.
- بعد از وی پسرش سلیمان بن حسن بن بهرام، که معروف به ابوطاهر بود، متولی امور گردید، وی بر بسیاری از مناطق جزیرۀ عرب غلبه حاصل نمود و پادشاهیاش در آنجا سی سال ادامه یافت، وی مؤسس حقیقی دولت قرامطه، و درست کنندۀ برنامۀ سیاسی و اجتماعی قرامطه به شمار میرود. شوکتش چنان بالا گرفته بود که حکومت بغداد به وی خراج میداد، و ازکارهای دهشت انگیزش امور ذیل به شمار میرود:
* برحاجیان، حین بازگشت شان از مکه، غارت نموده اموال شان را چپاول کردند و آنان را در آفتاب گذاشتند تا آنکه در صحراء به هلاکت رسیدند.
* در دوران مقتدر (۲۹۵- ۳۲۰هـ) شش روز کوفه را در اختیار داشتند که آن را مباح اعلان کرده بودند.
* سال ۳۱۹هـ بر مکه هجوم آورده حاجیان را به قتل رسانید، چاه زمزم را خراب کرد، کعبۀ شریف را، پر از کشتگان ساخت، لباس کعبه را کشید، دروازۀ بیت الله را کند، حجر الاسود را کنده آن را دزدید و به احساء برد، و حجر الاسود به مدت بیست سال، تا به سال ۳۳۹هـ آنجا باقی ماند.
سلیمان وفات نمود و امور به برادرش حسن الاعصم تعلق گرفت وی شوکتش بالا رفت وسال ۳۶۰هـ دمشق را تصرف نموده به سوی مصر روی آورد و جنگهائی میان وی و خلافت فاطمی صورت گرفت، ولی اعصم بازگشت کرد و قرامطه شکست خورده به احساء آمدند.
- قرامطه حسن را بخاطر دعوتش به سوی بنی عباس، خلع قدرت نمودند، و امور به دو شخص که جعفر و اسحاق نام داشتند تعلق گرفت، آندو اولا توسعه نمودند، ولی بعدا خلاف در میان شان پیدا شد، و اصفر تغلببی با ایشان جنگ نموده بحرین واحساء را تصرف نمود وشوکت و دولت شان را ختم کرد.