تأسیس و افراد برازنده:
- این دعوت در اروپا شروع شد و توسط تأثیر استعمار، تبشیر، و کمونستی به تمام اطراف جهان رسید، عوامل زیادی قبل از انقلاب فرانسه سال ۱۷۸۹م و بعد از آن، در گسترش وتوسیع آن و در ظهور منهج و افکارش وجود داشته است، که آن عوامل و واقعات به ترتیب آتی رونما گردید:
۱- رجال دین [یعنی دین مسیحی]، زیر پردۀ اکلیروس، رهبانیت و عشاء ربانی به طواغیت حرفوی سیاسی و مستبدین تبدیل گردیده شروع به فروش چکهای مغفرت نمودند.
۲- قیام نمودن کلیسا ضد علم و تبلیغات آن بر ضد فکر و تشکیل دادن محاکم تفتیش و متهم ساختن دانشمندان به ارتداد.
* کوبر نیکوس: سال ۱۵۴۳ کتاب «حركات الأجرام السماوية» را به نشر رسانید، و کلیسا این کتاب را تحریم نمود.
* جردانو: تلسکوب درست نمود، وی در حالیکه عمرش به هفتاد رسیده بود شدیدا عذاب کرده شد و سال ۱۶۴۲م وفات نمود.
* دیکارت: به سوی تطبیق منهج عقلی، در فکر و زندگی دعوت نمود.
* بیکون: وی اصول تجربوی را به میان آورد و خواست که آن را در همه چیز تطبیق نماید.
* سبینوزا: صاحب مکتب نقد تاریخی، و انجامش این بود که سوختانده شد.
* جون لوک-: وی میخواست که در وقت تعارض میان وحی و عقل باید وحی تابع عقل باشد.
۳- ظهور اساس (عقل و طبیعت): علمانیها به سوی آزادی عقل دعوت را شروع نموده صفات خدائی را به طبیعت ثابت نمودند.
۴- انقلاب فرانسه: در نتیجۀ همین مقابله که کلیسا در یک جانب بود و حرکت جدید جانب دیگر، سال ۱۷۸۹م حکومت فرانسه تولد گردید، و آن اولین حکومت بیدینی بود که بنام مردم حکومت میکرد، بعضیها معتقداند که ماسونیها از خطاهای کلیسا و حکومت فرانسه استفاده نموده توسط موج انقلاب در راه برآورده ساختن اهداف خویش فعالیت نمودند.
۵- عصر روشن سازی و مقدمه گذاری برای انقلاب:
* جان جاک روسو سال ۱۷۷۸م: وی کتابی دارد بنام «العقد الإجتماعي» که حیثیت انجیل انقلاب را دارد مونتسکیو کتابی دارد بنام «روح القوانین» - سبینوزا یهودی که رهبر علمانیت بود، آن را منهج زندگی و سلوک میداند، وی رسالهای دارد در لاهوت و سیاست- فولتیر صاحب «القانون الطبیعي»- کانت: وی کتابی دارد بنام «الدين في حدود العقل وحده» سال ۱۸۰۴م- ولیم جودین ۱۷۹۳م، کتابی دارد بنام «العدالة السياسية» دعوت وی در این کتاب صریحا دعوت علمانی است.
۶- میرابو: که سخنران، رهبر، و فیلسوف انقلاب فرانسه شمرده میشود.
۷- گروههای غوغا گر رفتند تا (باستیل) را منهدم سازند، و شعار شان (نان) بود، بعدا شعار شان به (آزادی، مساوات و برادری) تبدیل شد، که آن شعار ماسونیها بود، و نیز از جملۀ شعارهای شان این بود (باید ارتجاعیت سقوط کند) و آن یک واژۀ پیچیدهایست که مراد شان از آن دین میباشد، و گاهی یهود این شعار را بخاطر شکستن موانع و دست یافتن به دستگاه حکومت، و از بین بردن ممیزات دینی سرمیدهند و انقلاب که برضد مظالم رجال دین بود تغییر نموده بر ضد خود دین شد.
۸- نظریۀ تطور و ترقی: کتاب تشارلز داروین بنام «اصل الأنواع» سال ۱۸۵۹م به نشر رسید، وی به قانون تصفیۀ طبیعی و بقاء شئ مناسبتر ترکیز مینماید، و جد حقیقی انسان را مکروبک خردی میداند که قبل از ملیونها سال در آب ایستاده زندگی میکرده، بوزینه نیز در یکی از مراحل ترقی آن قرار دارد که در آخر به انسان تبدیل شده. این نظریه بود که مفضی بر از بین رفتن عقیدۀ دینی و انتشار الحاد و بیدینی گردید و یهود از این عقیده استفادۀ بدی نمود.
۹- ظهور نیتشه و فلسفهاش که چنین میپندارد: پروردگار مرده است [العیاذ باالله] و مناسب است که انسان عالی (سوبرمان) مقامش را اشغال نماید.
۱۰- دور کایم (یهودی): وی بین حیوانیت انسان و مادیتش توسط نظریۀ جمع عقلی جمع نموده است [یعنی قول به حیوان بودن و مادی بودنش نموده است].
۱۱- فروید (یهودی) وی غریزۀ جنسی را مفسر تمام پدیدهها پنداشته، و انسان در نظر وی یک حیوان جنسی میباشد.
۱۲- کارل مارکس (یهودی) صاحب تفسیر مادی از برای تاریخ و کسی که به تطور و ترقی حتمی عقیده دارد، وی دعوتگر و مؤسس اول کمونیزم بوده دین را تریاک ملتها میداند.
۱۳- جان بول سارتر در (الوجودیه) و کولن و لسون در (لامنتمی): که هر دو به سوی مذهب وجودیه و الحاد دعوت مینمایند.
۱۴- نمونههائی از علمانیت در جهان عرب و اسلام:
* مصر: خدیوی اسماعیل که مفتون و شیفته به غرب بود و میخواست که مصر را قطعه ای از اروپا بسازد، سال ۱۸۸۳م قانون فرانسوی را داخل مصر نمود.
* هند: تا سال ۱۷۹۱م احکام وفق شریعت اسلامی اجراء میشد، بعد از این تاریخ، به تدبیر انگلیس، حرکت به سوی الغاء و دور ساختن شریعت شروع گردیده و در اواسط قرن نوزدهم به صورت کلی به پایان رسید.
* الجزائر: عقب اشغال فرانسه سال ۱۸۳۰م شریعت لغو گردید.
* تونس: سال ۱۹۰۶م قانون فرانسوی آنجا داخل گردید.
* المغرب: سال ۱۹۱۳م قانون فرانسوی آنجا داخل گردید.
* ترکیه:بعد از الغاء خلافت و افتادن امور به دست مصطفى کمال اتاتورک، ترکیه لباس علمانی را به تن کرد، اگر چه پیش از آن هم اموری به طور مقدمه برای آن وجود داشت.
* عراق و شام: در ایام الغاء و از بین رفتن خلافت و رسیدن پای انگلیسیها و فرانسویها در این دو کشور، شریعت لغو شد.
* بخش بزرگ افریقا: در این مناطق حکومتهای نصرانی وجود دارد که بعد از کوچ کردن استعمار قدرت را به دست آوردهاند.
* اندونوزیا و اکثر بلاد جنوب شرقی آسیا کشورهای علمانیاند.
* انتشار احزاب علمانی و گروههای قومی: حزب بعث - حزب قومی سوریه - گروه فرعونیه- گروه طورانیه- قومیت عربی.
۱۵- از داعیان علمانی در کشورهای عربی و اسلامی: احمد لطفی سید- اسماعیل مظهر- قاسم امین – طه حسین- عبدالعزیز فهمی- میشیل عفلق- انطون سعادة- سوکارنو- سوهارتو- نهرو- مصطفى کمال اتاتورک- جمال عبدالناصر- انور السادات، صاحب شعار (دین در سیاست نیست و سیاست در دین نیست).