اول افکار:
- مقابله با وحدت اسلامی: قسیس سیمون میگوید: وحدت اسلامی آرزوهای اقوام مسلمان را جمع نموده وبر نجات از سیطرۀ اروپا کمک مینماید، و تبشیرعامل بزرگی در شکست قوت و نیروی این حرکت است بنابرآن لازم است تا توسط تبشیر و دعوت به سوی نصرانیت میان مسلمانان و وحدت آنان حائل واقع شویم.
- لورنس براون میگوید: وقتی که مسلمانان تحت امپراطوری عربی متحد شوند ممکن است که خطر و عذابی بر جهان باشند و همچنان ممکن است که سبب رفاه و خوشبختی باشند اما اگر همینطور متفرق و پراگنده باقی باشند بیتأثیر و بیارزش خواهند بود.
- مستر بلس میگوید: همانا دین اسلام است که سد بزرگی در مقابل دعوت به سوی نصرانیت در افریقا واقع گردیده است.
- گسترش اسلام توسط شمشیر: مبشر نلسون میگوید: شمشیر اسلام اقوام افریقا و آسیا را یکی بعد دیگری تابع خود ساخت.
- هنری جسپ مبشر امریکائی میگوید: مسلمانان به حقیقت ادیان نمیفهمند و قدر آن را نمیدانند، آنان دزدان، آدمکشان و عقب ماندگاناند، و دعوت تبشیری در راه متمدن ساختن شان کار خواهد کرد.
- لطفی لیفونیان که ارمنی بود و در مقابل اسلام چندین کتاب نوشته است میگوید: تاریخ اسلام یک سلسلۀ مخفی از خونریزیها، جنگها و کشتارها میباشد.
- ادیسون دربارۀ حضرت محمد جمیگوید: مـحمد نتوانسته است که نصرانیت را درست بداند، و دین خود را که به آن عرب متدین میباشد برهمان فهم نادرست خود بنا نهاده است.
مبشر نلسن میگوید: اسلام دینی است که از دیگر ادیان تقلید شده است، و بهترین اموری که در آن وجود دارد از نصرانیت گرفته شده، و دیگر امورش از بت پرستان بدون تغییر و یا با اندکی تغییر اخذ گردیده است.
- جسب مبشر میگوید: اسلام بیشتر از آنکه به قرآن اتکاء داشته باشد بر افسانهها متکی میباشد، که اگر ما افسانههای دروغین را از آن بدور بیندازیم از اسلام هیچ چیز باقی نمیماند، همچنان میگوید: اسلام یک دین ناقص میباشد، و زن در آن همچون برده زندگی مینماید.
- ف. ج هابر مبشر میگوید: محمد در حقیقت بت پرست بود، زیرا تصور و ادراک وی دربارۀ خداوند مفهوم کاریکاتوری را داشت.
- جون تالکی مبشر میگوید: لازم است که ما به مردم نشان دهیم که آنچه درقرآن درست است امر جدیدی نیست و آنچه جدید است درست نیست.
- صموئیل زویمر در کتاب خود «العالم الإسلامي اليوم» میگوید واجب است که مسلمانان را قناعت داده شود که نصارا دشمنان ایشان نیستند. همچنان میگوید لازم است که کتاب مقدس به لغات مختلف مسلمانان به نشر برسد زیرا این کار بزرگی است در راه دعوت بسوی مسیحیت. میگوید: دعوت مسلمانان بسوی نصرانیت باید توسط شخصی از خودشان و از میان صفوف شان باشد زیرا درخت را یکی از شاخههای خودش قطع مینماید. در ادامه میگوید: برمبشرین لازم است که وقتی نتیجۀ کار و دعوت خود را در مقابل مسلمین ضعیف یافتند بر آن قناعت نکنند زیرا واضح است که در قلوب مسلمانان گرایش شدیدی به سوی علوم اروپائیان و به سوی آزادی زنان پیدا شده است».
- صموئیل زویمر در مجلس تنصیری قدس سال ۱۹۳۵میلادی میگوید: «... مقصد تبشیر که دولتهای مسیحی شمارا در مناطق اسلامی به خاطر آن روان میکند این نیست که مسلمانان را در مسیحیت داخل سازید زیرا این کار سبب هدایت و عزت برایشان خواهد بود بلکه مقصد اصلی تان آنست که شخص مسلمان را از اسلام خارج نمایید که در نتیجه تعلق به خدا و به اخلاق نداشته باشد اخلاقی که ملتها مطابق آن زندگی خویش را به پیش میبرند». «... شما یک طبقه ای را آماده میسازید که تعلقی را با خداوند نمیشناسند و نمیخواهند که بشناسند و مسلمان را از اسلام خارج نموده و در مسیحیت نیز داخل ننموده اید در نتیجه این طبقه مطابق اراده و خواست استعمار نشأت نموده است که برکارهای بزرگ توجه نداشته و راحت را دوست دارند وقتیکه چیزی را میآموزند آنهم به خاطر شهرت خواهد بود و وقتی مقامی را اشغال مینمایند در راه شهرت خویش تمام چیزها را صرف مینمایند.