اول: گروههای یهودی:
۱- فریسیون: یعنی سختگیران، که احبار و ربانیون گفته میشوند، ایشان متصوفین و احباریاند که ازدواج نمیکنند، و مذهب خویش را از طریق وصیت حفاظت مینمایند، به روز قیامت، ملائکه و جهان دیگر عقیده دارند.
۲- صدیقین: تسمیۀ این گروه به این نام از قبیل تسمیه شئ به ضد آن است، زیرا ایشان مشهور به انکاراند [نه به تصدیق]، از قیامت، حساب، جنت، و دوزخ منکراند، همچنان از تلمود، ملائکه، و مسیح منتظر نیز منکراند.
۳- متعصبین: مفکورۀ شان نزدیک به مفکورۀ فریسیون است، ولی ایشان به عدم گذشت و به تجاوز متصفاند، در اوائل قرن اول انقلابی را به راه انداختند که در آن رومانیها و یهودیانی را که با رومانیها همکاری نموده بودند به قتل رسانیدند، بنابر آن ایشان بنام سفاکین مشهور شدند.
۴- کاتبان: توسط کتابت و نویسندگی خویش با شریعت آشنائی حاصل نمودند و وعظارا وظیفۀ خویش قرار دادند، ایشان بنام حکماء و سادات یاد میشوند، و لقب هر یکی از آنان «أب» میباشد، نظر به مدارس و مریدهای شان خیلی ثروتمند گردیدهاند.
۵- قاریان: آنان تعداد اندکی از یهوداند که بعد از سقوط فریسیون ظاهر گردیده اتباع شان را به خود جذب کردند، تنها به عهد قدیم اعتراف دارند، به تلمود قائل نبوده به آن اعتراف ندارند، زیرا ایشان در شرح نمودن توراة دعوای استقلال مینمایند.
۶- سامریون: آنان طائفهای از متهودیناند که از غیر بنی اسرائیل در یهودیت داخل شدهاند، در کوههای بیت المقدس سکونت داشتند، پیامبری موسى، هارون، و یوشع بن نون÷را پذیرفته و پیامبری دیگر پیامبران را که بعد از آنان بودند نمیپذیرند، در میان ایشان شخصی بنام الفان، صد سال پیش از عیسى÷ظاهر گردید و دعوای پیامبری نمود، این گروه به دو بخش تقسیم شدهاند: فرقۀ دوستانیه که پیروان الفان بودند، وفرقۀ کوستانیه، یعنی گروه متصوف، قبلۀ گروه سامریون سوی کوهی است بنام کوه غریزیم که میان بیت المقدس ونابلس واقع است زبان شان غیر از زبان عبرانی یهودیان میباشد.
۷- سبئیه: پیروان عبدالله بن سبأ که بخاطر نابود ساختن اسلام از داخل خودش ظاهراً دراسلام داخل گردید، وی کسی بود که کودتای ضد عثمانسرا از قول به عمل پیاده نموده فتنه را برانگیخت، وهمین شخص بود که احادیث دروغین وموضوعی را برای تقویۀ موقف خود افتراء نمود، بنابر آن میتوان گفت که رهبر فتنهها واختلافات سیاسی ودینی دراسلام همانا وی بود.