دوم: مفکورۀ هندویت دربارۀ خدایان:
- توحید و یکتاپرستی: توحید به معنی دقیق و درست آن یافت نمیشود، ولی وقتی متوجه یکی از خدایان خویش شدند، به تمام معنى به طرف وی متوجه میشوند، حتى که دیگر خدایان از چشم شان پنهان میگردد، وآنرا بنام رب الارباب و خدای خدایان یاد میکنند.
- تعدد و یا چند خدائی: میگویند که برای هر طبیعت نافعه و یا ضاره پروردگاری هست که عبادت کرده میشود: مثل آب، هواء، دریاها، کوهها... بنابراین پروردگارهای زیادی وجود دارد که توسط عبادت و قربانی به آنان تقرب حاصل مینمایند.
- تثلیث: در قرن نهم قبل از میلاد کاهنان تمام خدایان را در خدای واحد که عالم را از ذات خود بیرون نموده است، جمع کردند و آن را به نامهای ذیل نامگذاری کردند:
* براهما: به این اعتبار که وی پیدا کننده است.
* فشنو: به اعتباری که وی حافظ ونگهبان است.
* سیفا: به این اعتبار که وی هلاک کننده میباشد.
پس کسی که یکی از خدایان سه گانه را عبادت میکند همهاش را عبادت کرده است و یاهمان واحد عالی مقام را عبادت کرده است، وهیچگونه فرقی میان آنها موجود نیست، آنان به این کارخود دروازۀ تثلیث را برای نصارا باز نمودند.
- هندوها به تقدیس وتعظیم گاو اتفاق دارند.
- هندوها عقیده دارند که پروردگار آنان همچنان درانسانی حلول نموده که نام آن کرشنا میباشد، در این شخص پروردگار با انسان یکجا شده و یا به عبارت دیگر لاهوت در ناسوت حلول نموده است، آنان از کرشنا طوری سخن میگویند که نصارا دربارۀ عیسى علیه السلام میگویند، شیخ ابو زهره مقارنه و موازنه ای در میان این دو طائفه بر قرار نموده مشابهت عجیبـی را، بلکه مطابقت و توافق را میان شان ثابت نموده است، و در آخر مقارنه و موازنه چنین گفته است: «بالای نصارا لازم است که اصل دین خود را جستجو و تحقیق نمایند».
- یکی از آنان میگوید: «بزرگترین پروردگار به نزد طبقۀ پایین، تودهای از خشت پخته است که تمثیل کنندۀ مادر قریه و یا شیطان آن که سرپرستی قریه را مینماید، میباشد».