موسوعه آسان در بیان گروهها و فرقه ها

فهرست کتاب

افکار و معتقدات:

افکار و معتقدات:

- افراد این مذهب به خدا ایمان ندارند، و مهاریش را به حیث پروردگار و سید عالم می‌شناسند و بس.

- به هیچ دین آسمانی ایمان نداشته از تمام عقاید و مذاهب انکار می‌ورزند، وجز به مذهب مهاریشیه که برای آنان - به پندار خودشان - قوت روحی می‌بخشد، دیگر به هیچ عیقده التزام و اعتراف ندارند، آنان این جمله را همیشه تکرار می‌نمایند: نه پروردگاری وجود دارد و نه دینی.

- چیزی که نامش آخرت، یا جنت و یا دوزخ، یا حساب... باشد ایمان ندارند، و نمی‌خواهند بدانند که بعد از مرگ کجا می‌روند، زیرا آنان در حدود لذات دنیا توقف می‌نمایند و از آن پیش نمی‌روند.

- حقیقت شان الحاد است، ولی برای مردم اهداف پرزرق وبرقی را ظاهر می‌سازند تا روپوشی باشد که توسط آن حقیقت خویش را پنهان نمایند، و از آنجمله است دعوت به سوی پیمان بخاطر (معرفت) یا (علم ذکاء خلاق)، این کلمه را طور آتی تفسیر می‌نمایند:

* علم: به اعتبار دعوت شان به سوی بحث منهجی و تجربوی.

* ذکاء: به اعتبار بودنش صفت اساسی برای وجود که در تفسیر هدف ونظام ظاهر می‌شود.

* خلاق: به اعتبار و سائل قوی که قادر به ایجاد تغییرات درهر زمان ومکان باشد.

- آنان به این همه چیزها از طریق (تأمل تصاعدی) می‌رسند که - به عقیدۀ خودشان – از دست شان گرفته ایشان را به ادراک غیر محدود می‌رساند.

- (تأملات تصاعدی) از طریق نرم ساختن و رها کردن لجام فکر، ضمیر و وجدان می‌شود، که انسان راحت عمیقی را در داخل آنان احساس نماید و بر همین حالت خاموشانۀ خود ادامه دهد تا آنکه تمام موانع و مشکلاتی که در طریقش واقع بود حل شده و سعادتی را که در جستجوی آن بود بدست آرد.

- کسی که شامل مذهب می‌شود تأملات تصاعدی را در ضمن چهار مجلس که در چهار روز انجام می‌شود و هر مجلس آن سی دقیقه می‌باشد، تمرین می‌نماید.

- بعد از آن خود شخص می‌رود تا تأملات خود را به تنهائی خود تمرین نماید، ولی باید هر مجلس وی کم از بیست دقیقه نباشد، و باید هر روز صبح و بیگاه با نظم درست انجام شود.

- ممکن است که این عمل را به صورت دست جمعی انجام دهند، و ممکن است که کار گران آن را در کار خانه انجام دهند این عملیه آنان را در دور ساختن مشکلات کار و در کثرت تولید نیز کمک می‌نماید.

- تأملات شان محاط به شعائر و مراسم کهنوتی می‌باشد، و توسط آن عملیۀ خویش را به جوانان غرب که غرق در مادیات بوده در جستجوی سرمایۀ روحی هستند، جاذب می‌سازند.

- در جاده‌ها دهل زده و بیت خوانده می‌روند وهیچ احساس خجالت، عیب، و بی‌ارزشی نمی‌کنند، موی‌ها و ریش‌های خود را می‌گذارند، مگر بعضی از آنان که به طور شاذ سر خود را می‌تراشد، هیئة وشکل شان چرکین و ناهنجار می‌باشد، این همه کارهای شان بخاطر جلب توجه مردم، واظهار رهائی شان از تمام قیود می‌باشد.

- مهاریش نبوت و وحی را به تأملات ذاتی تبدیل نموده و در عوض الله را حتی را که در نفس‌های خود میابند پذیرفته به همین ترتیب مفهوم نبوت، وحی، و الوهیت را از اعتبار ساقط کرده‌اند.

- لگام پسران و دختران جوان را در عمل کردن تمام انواع خواهشات منحرف وشاذ جنسی رها نموده‌اند، زیرا اینکار – به عقیدۀ آنان – ایشان را به بالاترین مرتبۀ سعادت و نیکبختی می‌رساند. در میان ایشان چیزی که بنام «بانکرز» یاد می‌شود هم وجود دارد، و چیزی که بنام «جنس سوم» یاد می‌شود نیز است.

- جوانان خود را به سوی ترک کار، ترک پژوهش و مطالعه و خالی ساختن از تعلق به خاک و یا وطن دعوت می‌نمایند، بنابر آن نزد آنان جز عقیدۀ مهاریشی چیز دیگری وجود ندارد، همین عقیده کار هم هست، پژوهش و مطالعه هم، و خاک هم، وطن هم.

- نپذیرفتن نفس، هر قیدی را که میان وی و خواهشات حیوانی و طبیعی‌اش حائل واقع می‌شود.

- جوانان خود را به سوی استفاده از مخدرات مثل ماریجوان و چرس دعوت می‌نمایند، تا که نفس‌های شان از قیدها رهاشده در بحر سعادت وهمی شناور شوند.

- بالای پیروان خویش طاعت کورکورانۀ مهاریش را لازم می‌سازند، و می‌گویند: تنها از وی باید اطاعت کرد، زیرا تنها او کسی است که برایش هر چه بخواهد اجازه است که انجام دهد.

- اهداف و ساحات کار خویش را در هفت نقطۀ پرزرق و برقی خلاصه می‌نمایند که بالای حرکت شان لباس روح علمی بودن، انسانیت و جهانی بودن را می‌اندازد:

۱- ترقی دادن تمام امکانیات فرد.

۲- خوب ساختن کار‌های حکومتی.

۳- درست نمودن بلندترین سطح تعلیمی.

۴- استفاده نمودن زیاد ازافراد ذکی برای جامعه.

۵- نجات از تمام مشکلات سابقه که جالب جرم و شر هست، و همچنان از هر روشی که مفضی به بدبختی انسان می‌شود.

۶- تحقق بخشیدن به اهداف و آرزوهای اقتصادی فرد و جامعه.

۷- بدست آوردن هدف روحی برای انسان.

- وسائل شان که در تحقیق این اهداف بر آن اعتماد می‌نمایند اشیاء ذیل می‌باشد:

۱- کشودن دانشگاه‌ها در قریه‌ها وشهر‌ها.

۲- انتشار تحقیقات پیرامون (علم ذکاء خلاق) ودعوت به سوی تطبیق آن در سطح فردی، حکومتی، تعلیمی، اجتماعی، و در جوامع مختلف.

۳- ایجاد تلویزیون رنگۀ جهانی، برای نشر و پخش تعالیم از مراکز مختلف در جهان.