بلوغ المرام من أدلة الأحکام - ترجمه فارسی

فهرست کتاب

٣- شرط‌ها‌ی نماز

٣- شرط‌ها‌ی نماز

١٦٠- عن عليِّ بن طَلْقٍ رضي الله عنه قالَ: قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إذا فَسَا أحَدُكُمْ في الصلاةِ فلْينصرفْ ولْيَتوضَّأ ولْيُعِد الصلاة». رواهُ الخمسةُ وصحّحه ابنُ حبّان.

١٦٠- از علی بن طلق رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «هر گاه یکی شما در حال نماز بادی (چسی) داد، باید از نماز خارج شود و وضوء بگیرد و نمازش را اعاده کند». «خمسه» روایت کرده‌اند، و ابن حبان آن را صحیح دانسته است.

١٦١- وعن عائشة رضي الله عنها أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم قال: «لا يقْبلُ الله صلاةَ حائضٍ إلا بخمار». رواهُ الخمسةُ إلا النسائيَّ وصححهُ ابن خُزَيْمة.

١٦١- از عائشه رضی الله عنها روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «خداوند نماز زنی را که به سن بلوغ رسیده است؛ جز با خمار (چادر و روسری) نمی‌پذیرد». «خمسه» بجز نسائی روایت کرده‌اند، و ابن خزیمه آن را صحیح دانسته است.

١٦٢- وعن جابر رضي الله عنه أنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم قالَ لهُ: «إذا كانَ الثّوْبُ واسعاً فالْتَحفْ بهِ في الصلاة». ولمُسْلمٍ: «فخالف بين طَرَفَيْهِ وإن كان ضيّقاً فاتّزرْ بهِ». متفق عليه. ولهُما من حديث أبي هريرة رضي الله عنه: «لا يُصلي أحدُكمْ في الثوب الواحدِ ليسَ على عاتقِهِ منه شيء».

١٦٢- از جابر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم به او فرمود: «اگر لباس گشاد بود، در نماز آن را به خودت بپیچ».

و در روایت مسلم آمده است: «... آن را به دو طرف شانه هایت بیانداز، و اگر چادر (لباس) تنگ بود با آن ازار ببند». متفق علیه. و در بخاری و مسلم حدیثی از ابوهریره آمده است: «یکی از شما در یک پارچه (یا لباسی) که چیزی از آن بر شانه هایش نیست، نماز نخواند». متفق علیه.

١٦٣- وعن أُمِّ سلمةَ رضي الله عنها آن‌ها سألت النبي صلى الله عليه وآله وسلم: أَتُصلي المْرأَةُ في درع وخمار بغير إزار؟ قال: «إذا كانَ الدِّرْعُ سابغاً يُغطِّي ظُهُور قدمَيْهَا». أخرجه أبو داود. وصحّحَ الأئمّةُ وَقْفَهُ.

١٦٣- از ام سلمه رضی الله عنها روایت است که از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم سوال کرد: آیا زن می‌تواند با لباس (پیراهن) بلند و خمار بدون ازار نماز بخواند؟فرمود: «اگر پیراهن بلند باشد، به گونه‌ای که پشت قدم‌هایش را بپوشاند».

ابوداود روایت کرده است، ائمه موقوف بودن این روایت را صحیح دانسته‌اند.

١٦٤- وعن عامر بن ربيعةَ رضي الله عنهُ قالَ: كُنّا مع النبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم في لَيْلَةٍ مُظْلمةٍ فأَشْكَلتْ عَلَيْنَا القِبْلَةُ فَصَلّينا. فلما طَلَعت الشّمس إذا نحنُ صليْنَا إلى غير القِبْلَةِ فنزلت ﴿فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ [البقرة: ١١٥] أخرجه الترمذي وضعّفه.

١٦٤- عامر بن ربیعه رضی الله عنه می‌گوید: در شبی تاریک با پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم بودیم؛ پس تعین جهت قبله برایمان دشوار گردید، آنگاه نماز خواندیم. چون خورشید طلوع کرد، متوجه شدیم که به جهت غیر قبله نماز خوانده‌ایم، پس این آیه نازل شد ﴿فَأَيۡنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱللَّهِ [البقرة: ١١٥] به هر جهت رو کنید خداوند در آنجا هست. ترمذی روایت کرده وضیعف دانسته است.

١٦٥- وعن أبي هُريرة رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «ما بَيْن المشرق والمغْربِ قِبْلَةٌ» رواهُ الترمذي وقواه البخاريُّ.

١٦٥- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «فاصله‌ی بین مغرب و مشرق قبله است».

ترمذی روایت کرده، و بخاری این حدیث را قوی دانسته است.

١٦٦- وعن عامر بن ربيعة رضي الله عنه قالَ: رأيت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يُصلي على راحِلَتِهِ حَيْثُ توجّهَتْ به. متفقٌ عليه، زادَ البخاريُّ: يومِىء برأسه ولم يكن يصنعهُ في المكتوبة.

ولأبي داود من حديث أنس رضي لله عنه: وكان إذا سافرَ فأراد أن يتطوَع استقبلَ بناقتِهِ القِبلة فكبّر، ثمَّ صلى حيث كانَ وجْهُ رِكَابِه. وإسنادُهُ حسنٌ.

١٦٦- از عامر بن ربیعه رضی الله عنه روایت است که: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم را دیدم که سوار مرکب به هر سو که در حرکت بود، نماز می‌خواند.

متفق علیه.

و در روایت بخاری این افزوده آمده: «رکوع و سجده را با اشاره‌ی سر انجام می‌داد و نمازهای فرض را به این صورت نمی‌خواند».

ابوداوود از انس روایت کرده: «هر گاه در مسیر سفر می‌خواست نماز مستحبی را بخواند، روی شتر ش را به سمت قبله قرار می‌داد، و تکبیر می‌گفت، سپس (به راهش ادامه می‌داد) و جهت حرکت سواری‌اش به هر سمتی که بود، نماز می‌خواند». اسناد این روایت حسن است.

١٦٧- وعن أبي سعيد الخدريِّ رضي الله عنه أنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم قال: «الأرض كُلُّها مسجدٌ إلا المقبرة والحمام». رواه الترمذيُّ ولَهُ علّةٌ.

١٦٧- از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «همه‌ی زمین بجز قبرستان و حمام مسجد (محل خواندن نماز) است». ترمذی روایت کرده است، و در سند این حدیث علتی (ضعفی) وجود دارد.

١٦٨- وعن ابن عمر رضي الله عنهما: أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم نهى أنْ يُصَلى في سبْعِ مَواطِن: المزْبَلَة والمجْزَرة والمقْبَرَةِ وقارعةِ الطريق والحمّام ومعَاطنِ الإبلِ وفوْقَ ظَهْرِ بيتِ الله تعالى. رواه الترمذي وضعّفَهُ.

١٦٨- از ابن عمر رضی الله عنها روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم از نماز خواندن در هفت مکان نهی کرده است: زباله دان، کشتارگاه، قبرستان، در راه رفت و آمد، حمام، استراحتگاه شتران، وبالای کعبه.

ترمذی روایت کرده وضعیف دانسته است.

١٦٩- وعن أبي مَرْثَدٍ الغَنَوي قالَ: سمعتُ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يقولُ: «لا تُصلُّوا إلى القُبور ولا تجْلِسُوا عَلَيْها» رواهُ مُسْلِمٌ.

١٦٩- از ابو مرثد غنوی رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «به طرف قبرها نماز نخوانید، و روی قبرها ننشینید». مسلم روایت کرده است.

١٧٠- وعن أبي سعيدٍ رضي الله عنه قال: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إذا جاءَ أحَدُكُمْ المسْجد فَلْيَنْظُر فإن رأى في نعليْه أذىً أوْ قَذراً فَلْيَمْسَحْهُ ولْيُصَلِّ فيهما». أخرجه أبو داود. وصححه ابنُ خزيْمَة.

١٧٠- از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «هر گاه یکی از شما به مسجد آمد باید کفشهایش را نگاه کند، اگر در آن‌ها نجاستی مشاهده کرد، باید آن را به زمین بمالد، آنگاه در آن نماز بخواند». ابوداوود روایت کرده است، و ابن خزیمه صحیح دانسته است.

١٧١- وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إذا وَطىءَ أحدُكُم الأذَى بخُفّيْهِ فطهُورُهُما التّراب». أخرَجَهُ أبو داود وصحّحهُ ابنُ حِبّان.

١٧١- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «هر گاه یکی از شما با موزه هایش نجاستی را لگد کرد، پس پاک کردن آن (مالیدن به) خاک است». ابوداوود روایت کرده، و ابن حبان آن را صحیح دانسته است.

١٧٢- وعن معاوية بن الحكم رضي الله عنه قال: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إنَّ هذه الصَّلاةَ لا يَصْلُحُ فيها شيءٌ من كلام الناس، إنما هُوَ التّسْبيحُ والتّكبير وقراءةُ القُرآن». رواه مُسلمٌ.

١٧٢- از معاویه بن حکم رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «شایسته نیست در نماز سخنانی که مردم خطاب به یکدیگر می‌گویند، زده شود، بلکه (در نماز) فقط تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن است».

مسلم روایت کرده است.

١٧٣- وعن زيد بن أرْقَم أنه قالَ: إنْ كُنا لَنَتَكلّم في الصلاة على عهْد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يُكلِّمُ أحدُنا صاحبهُ بحاجَتِهِ حتّى نَزَلَت ﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨ [البقرة: ٢٢٨] فأمرنا بالسكوت ونهينا عن الكلام. متفق عليه، واللفظ لمسلم.

١٧٣- زید بن ارقم رضی الله عنه می‌گوید: ما در زمان رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم، در نماز با هم دیگر حرف می‌زدیم، و هر یک از ما با دوستش سخن می‌گفت، تا اینکه آیه ﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨ [البقرة: ٢٢٨] «بر نمازها بویژه نماز وسطی (عصر) پایبندی کنید و برای خدا فرمانبرداران بایستید». نازل شد، پس به ما دستور داده شده که در نماز سکوت کنیم، و از سخن گفتن (با یکدیگر) منع شدیم. متفق علیه و این لفظ مسلم است.

١٧٤- وعن أبي هريرة قالَ: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «التّسْبيحُ للرجالِ والتّصْفيقُ للنِّساءِ». مُتّفقٌ عليهِ زادَ مُسْلمٌ: «في الصَّلاةِ».

١٧٤- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «سبحان الله گفتن (برای این که امام متوجه سهو خود شود) مخصوص مردان است، کف زدن برای زنان است». متفق علیه، و مسلم افزوده: «در نماز».

١٧٥- وعنْ مُطرِّف بن عبد الله بن الشِّخِّير عن أبيه قال: رَأَيْتُ رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم يُصَلي وفي صدره أَزيزٌ كأزيز المرْجلِ من الْبُكاءِ. أخرجهُ الخمسة إلا ابن ماجهْ وصَحّحهُ ابن حِبّان.

١٧٥- از مطرف بن عبدالله بن شخیر از پدرش روایت است که گفت: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم را دیدم که نماز می‌خواند و از سینه‌اش صدای گریه ای مانند صدای جوشیدن آب در دیگ به گوش می‌رسید.

خمسه بجز ابن ماجه روایت کرده‌اند، و ابن حبان آن را صحیح دانسته است.

١٧٦- وعن عليٍّ قال: كان لي من رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم مَدْخلان فكُنْتُ إذَا أتيتُهُ وهُوَ يُصلي تَنَحْنَحَ لي. رَواهُ النسائيُّ وابنُ مَاجَهْ.

١٧٦- علی رضی الله عنه می‌گوید: من (در هر شبانه روز) دو بار به خانه‌ی پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم می‌رفتم، هر گاه برایشان وارد می‌شدم که مشغول نماز بود، (برای اجازه دادن) سرفه می‌کرد. نسائی و ابن ماجه روایت کرده‌اند.

١٧٧- وعن ابن عمر رضي الله عنهما قال: قُلتُ لبلالٍ: كيْفَ رأيت النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم يرُدُّ عليهمْ حين يُسلِّمون عليه وهو يُصلي؟ قال: يَقُولُ هكذا وبَسَطَ كَفّهُ. أخرجهُ أبو داود والترمذي وصَحّحهُ.

١٧٧- از ابن عمر رضی الله عنه روایت است که از بلال پرسیدم: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در نماز وقتی به اوسلام می‌کردند، چگونه جواب سلام را می‌داد؟ گفت: به این صورت؛ و دستش را باز کرد.

ابوداوود و ترمذی روایت کرده است و آن را در صحیح دانسته است.

١٧٨- وعن أبي قتَادة رضي الله عنه قالَ: كان رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم يُصَلي وهو حامِلٌ أُمامةَ بنت زينب فإذا سَجَدَ وضعها، وإذا قامَ حَمَلَهَا. متفقٌ عليه. ولمسلمٍ: وهو يؤمُّ الناسَ في المسجدِ.

١٧٨- از ابوقتاده رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم در حالیکه امامه دختر زینب در بغلش بود نماز می‌خواند، هر گاه به سجده می‌رفت او را به زمین می‌گذاشت، چون بلند می‌شد او را بر می‌داشت. متفق علیه، و در روایت مسلم آمده: در حالی که در مسجد برای مردم امامت می‌داد.

١٧٩- وعن أبي هُريرة رضي الله عنه قالَ: قال رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «اقتُلُوا الأسوَديْنِ في الصلاة: الحيّةَ والعقرب». أخرجه الأربعة وصححه ابنُ حِبّان.

١٧٩- از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «دو سیاه، مار و عقرب را در نماز بکشید».

اربعه روایت کرده‌اند، و ابن حبان صحیح دانسته است.