١٢- نماز جمعه
٣٥٤- عَنْ عبْد اللَّهِ بْنِ عُمَرَو، و أَبي هُريرة رضيَ الله عَنْهُمْ أَنهما سَمِعَا رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم يقولُ على أعوادِ مِنْبرهِ: «لَيَنْتَهيَنَّ أَقْوَامٌ عَنْ وَدْعِهِمُ الْجُمُعات أَوْ لَيَخْتِمَنَّ اللَّهُ عَلى قُلُوبهمْ ثمَّ لَيَكونُنَّ مِنَ الْغافِلين». رواه مسلمٌ.
٣٥٤- از عبدالله عمرو و ابوهریره رضی الله عنها روایت است که شنیدهاند، رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم بر چوبهای منبرش میفرمود: «باید آن گروهها از ترک نماز جمعه باز آیند یا آنکه خداوند بر دلهایشان مهر میزند و سپس از غافلان میشوند». مسلم روایت کرده است.
٣٥٥- وَعَنْ سَلَمَةَ بْنِ الأكْوعِ رَضيَ الله عَنْهُ قالَ: كنا نُصَلي معَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم الجُمُعةَ ثمَّ نَنْصرفُ وَلَيْسَ للحيطانِ ظِلٌّ يُستظلُّ بهِ. مُتّفقٌ عليه واللفْظُ للبخاريِّ. وفي لَفْظٍ لمسْلمٍ: كُنّا نجَمّعُ مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إذا زَالت الشّمسُ ثُمَّ نَرْجِعُ نَتَتَبّعُ الْفَيْءَ.
٣٥٥- سلمه بن اکوع رضی الله عنه میگوید: روز جمعه با رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نماز جمعه را میخواندیم، و از نماز بر گشتیم، هنوز دیوارها هیچ سایه ای نداشت که از آن استفاده کنیم. متفق علیه. این لفظ بخاری است.
و در روایت مسلم آمده: در هنگام زوال خورشید با پیامبر نماز جمعه را میخواندیم، سپس بر میگشتیم به دنبال سایه بودیم؛ هنوز سایهای نبود.
٣٥٦- وَعَن سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ رضيَ اللَّهُ عنهُما قال: ما كُنّا نَقيلُ ولَا نَتَغَدّى إلا بَعْدَ الْجُمُعةِ. مُتّفقٌ عَلَيْهِ واللّفظ لمسلمٍ. وفي رواية: في عَهْدِ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
٣٥٦- سهل بن سعد رضی الله عنه میگوید: ما خواب نیمروز (قیلوله) را انجام نمیدادیم، ونهاررا نمیخوردیم؛ مگر بعد از (نماز) جمعه. متفق علیه. و این لفظ مسلم است. و در روایتی آمده: در زمان پیامبر.
٣٥٧- وعن جابرٍ رضيَ اللَّهُ عنهُ أنَّ رسولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يخطبُ قائماً فَجَاءَتْ عيرٌ مِنَ الشّام فانفتَلَ النّاسُ إليها حتى لَمْ يَبْقَ إلا اثنا عَشَرَ رَجُلا. رَواهُ مُسْلمٌ.
٣٥٧- از جابر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ایستاده خطبه میخواند که کاروان تجارتی ازشام آمد، مردم بسوی کاروان رفتند و کسی جز دوازده نفر باقی نماند. مسلم روایت کرده است.
٣٥٨- وَعَنْ ابن عمَرَ رضيَ اللَّهُ عنهُما قال: قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «مَنْ أَدْرَكَ رَكعةً مِنْ صَلاةِ الجُمُعةِ وغيْرهَا فلْيضفْ إليها أُخرى وَقَد تمّتْ صَلاتُهُ». رواه النّسائيُّ وابنُ مَاجَهْ والدَّارَقُطْنيُّ واللفظُ لهُ وإسنادُهُ صحيحٌ لكنْ قوَّى أَبو حاتمٍ إرسالَهُ.
٣٥٨- از ابن عمر رضی الله عنها روایت است رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «کسی که یک رکعت از نماز جمعه و غیره را دریافت؛ یکی دیگر به آن اضافه کند، نمازش کامل شده است». نسائی، ابن ماجه، دارقطنی روایت کرده است، و این لفظ دارقطنی است. و اسناد آن صحیح است، البته ابوحاتم مرسل بودنش را تقویت کرده است.
٣٥٩- وَعَنْ جَابرِ بن سَمُرةَ رضي الله عنهُما: أنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يخطُبُ قائماً، ثم يجلسُ، ثمَّ يقومُ فَيَخْطبُ قائماً، فَمَنْ أَنْبَأَكَ أَنهُ كانَ يخطُبُ جالساً فَقَدْ كَذَبَ. أَخرجهُ مُسلمٌ.
٣٥٩- جابربن سمرة رضی الله عنهما میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ایستاده خطبه میداد، سپس مینشست، سپس بلند میشد و خطبه میداد، کسی که تو را خبرداد که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم نشسته خطبه خواند، قطعاً دروغ گفته است. مسلم روایت کرده است.
٣٦٠- وَعَنْ جابِرِ بنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضيَ الله عَنْهُما قال: كان رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم إذا خطب احمَرَّت عَيْناه وَعَلا صَوْتُهُ واشْتَدَّ غَضَبُهُ حتى كأنهُ مُنذرُ جَيْشٍ يَقُولُ: «صَبّحَكم وَمَسّاكمْ» ويقولُ: «أَمّا بَعْدُ فإنّ خَيْرَ الحديث كِتابُ اللَّهِ وَخَيرَ الْهَدي هُدَى محمّد وشَرَّ الأُمور مُحْدَثَاتُها وكلَّ بدعةٍ ضَلالةٌ». رواهُ مُسلمٌ. وفي روايةٍ لهُ: كانت خطبَةُ النّبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم يَوْمَ الْجُمْعَة يَحْمَدُ الله ويُثني عَليه ثمَّ يقولُ عَلى أَثر ذلك وَقد عَلا صَوتُهُ. وفي رواية لهُ: «مَنْ يَهْده الله فلا مُضلَّ لهُ وَمَنْ يُضلِل فلا هاديَ لهُ». وللنسائي: «وكلَّ ضَلالة في النّار».
٣٦٠- جابر بن عبدالله رضی الله عنها میگوید: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هر گاه خطبه میداد، چشمانش قرمز میشد و صدایش را بلند میکرد و سخت خشمگین میشد گویا که هشدار دهنده سپاهی است که حمله میکند و میفرمود: «صبحکم و مساکم، بامدادان و شامگاهان به شما حمله میکنند» و میفرمود: «اما بعد بدانید که بهترین سخن کتاب خداست؛ و بهترین راه و روش، روش محمد است، و بدترین امر، امور نو پیدا هستند، و هر نو پیدایی بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است». مسلم روایت کرده است.
و در روایت دیگر مسلم آمده: خطبه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در روز جمعه به این صورت بود که حمد و ستایش خداوند را بجای آورد، سپس بعد از آن در حالی که صدایش بلند بود میفرمود.
و در یک روایت دیگر در مسلم آمده: «کسی را که خدا هدایت کند، گمراه کننده ای برایش نیست، و کسی را که گمراه کند، هدایت کننده ای ندارد». و در روایت نسائی آمده: «تمام گمراهیها در آتش (جهنم) است».
٣٦١- وَعَنْ عَمّار بن ياسرٍ رضيَ اللَّهُ عَنهُما قالَ: سمعْتُ رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم يقولُ: «إن طولَ صَلاة الرَّجل وَقِصَر خُطْبَتِهِ مَئِنّةٌ من فِقْهِهِ». رواهُ مُسلمٌ.
٣٦١- عمار بن یاسر رضی الله عنهما میگوید: شنیدم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم میفرمود: «همانا طولانی بودن نماز فرد و کوتاه بودن خطبهاش نشانهای از دانش و فقه او است». مسلم روایت کرده است.
٣٦٢- وَعَنْ أُمِّ هشامٍ بنتِ حارثةً رضيَ اللَّهُ عَنْهُما قالت: «ما أَخَذْتُ ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ ١﴾ [ق: ١] إلّا عَنْ لِسَانِ رسُول الله صلى الله عليه وآله وسلم، يقرَؤها كلَّ جُمُعةٍ على المنبر إذا خَطَبَ النّاسَ. رَوَاهُ مُسلمٌ.
٣٦٢- ام هشام بنت حارثه رضی الله عنها میگوید: سورهی ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ ١﴾ [ق: ١] را حفظ نکردم، مگر از زبان رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم؛ هر جمعه هنگامی برای مردم خطبه میداد، روی منبر آن را میخواند. مسلم روایت کرده است.
٣٦٣- وعَنِ ابْنِ عَبّاسٍ رضي الله عَنْهُما قال: قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «مَنْ تكلّم يوْمَ الجُمُعةِ والإمامُ يخْطُبُ فَهُو كمَثل الحمار يحملُ أَسفاراً والذي يقول لَهُ: أَنْصِتْ لَيْسَتْ لَهُ جُمُعَةٌ». رَواهُ أَحمدُ بإسنادٍ لا بأس بهِ.
وهو یفسرحدیث أَبي هُريرَة رضي اللَّهُ عنْهُ في الصّحيحيّنِ مَرْفوعاً: «إذا قُلْتَ لِصاحِبِكَ أَنْصِتْ يَوْمَ الجُمُعَةِ والإمامُ يَخْطُبُ فَقَدْ لَغَوْتَ».
٣٦٣- از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «کسی که در روز جمعه در حالی که امام خطبه میخواند حرف بزند مانند الاغی است که بار کتاب را حمل میکند، و کسی که به او بگوید: ساکت باش، جمعهی برایش نیست». احمد با اسنادی که ایرادی ندارد روایت کرده است.
این روایت را حدیثی که در صحیحین از ابوهریره بصورت مرفوع آمده تفسیر میکند: «هر گاه روز جمعه در زمانی که امام خطبه میخواند؛ به رفیقت گفتی: ساکت باش! سخن لغوی گفتی (یا ثواب جمعه خود را لغو کردی)».
٣٦٤- وَعَنْ جابرٍ رضي اللَّهُ عَنْهُ قالَ: دَخَلَ رَجُلٌ يَوْم الجُمُعةِ والنّبيُّ صلى الله عليه وآله وسلم يخطُبُ فَقَالَ: «صَلّيْتَ؟» قالَ: لا قالَ: «قُمْ فَصَلِّ ركْعَتَيْن». مُتّفقٌ عليه.
٣٦٤- جابر رضی الله عنه میگوید: روز جمعه پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم داشت خطبه میخواند که مردی وارد شد ایشان پرسید: «آیا نماز (تحیة المسجد را) خواندی؟» آن مرد گفت: خیر، پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «برخیز و دو رکعت بخوان». متفق علیه.
٣٦٥- وعن ابْنِ عبّاسٍ رضيَ اللَّهُ عَنْهُما: أَنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يقرأُ في صَلاة الجُمُعة سورةَ الجّمُعة والمنَافقين. رواهُ مُسْلِمٌ.
ولَهُ عَنِ النُعْمانِ بن بشير رضيَ اللَّهُ عنْهُ كانَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يقرأَ في الْعِيديْنِ وفي الجُمُعَةِ ب ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾ [الأعلی: ١] و ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١﴾ [الغاشیة: ١]
٣٦٥- ابن عباس رضی الله عنهما میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در نماز جمعه؛ سورههای «الجمعه» و «منافقون» را میخواند. مسلم روایت کرده است.
و نیز مسلم از نعمان بن بشیر روایت میکند که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در نمازهای عید فطر و قربان و جمعه ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾ [الأعلی: ١] و ﴿هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ ٱلۡغَٰشِيَةِ ١﴾ [الغاشیة: ١] را میخواند.
٣٦٦- وَعَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ رَضِيَ الله تَعَالَى عَنْهُ قَالَ: صَلَّى النَّبِيُّ صَلَّى لله عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْعِيدَ ثُمَّ رَخَّصَ فِي الْجُمَعَةِ ثُم قَالَ: «مَنْ شَاءَ أَنْ يُصَلِّيَ فَلْيُصَلِّ». رَوَاهُ الْخَمْسَةُ إِلا التَّرْمِذِيَّ. وَصَحَّحَهُ ابْنُ خُزَيْمَةَ.
٣٦٦- زید بن ارقم رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در روز جمعه ای که عید نیز بود، نماز عید را خواند، و نماز جمعه را رخصت داد، و فرمود: «هر کس میخواهد نماز جمعه را بخواند، پس بخواند». خمسه بجز ترمذی روایت کردهاند، و ابن خزیمه صحیح دانسته است.
٣٦٧- وَعَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ الله عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمُ الْجُمْعَةَ فَلْيُصَلِّ بَعْدَهَا أَرْبَعاً». رَوَاهُ مُسْلِمٌ.
٣٦٧- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «هنگامی که یکی از شما نمازجمعه را خواند؛ بعد از آن چهار رکعت سنت را بخواند». مسلم روایت کرده است.
٣٦٨- وَعَنَ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ رَضِيَ الله عَنْهُ أنَّ مُعَاوِيَةَ رَضِيَ الله عَنْهُ قَالَ لَهُ: إِذَا صَلَّيْتَ الْجُمْعَة فَلا تَصِلْهَا بِصَلاةٍ حَتَّى تَتَكَلَّمَ أَو تَخْرُجَ فَإِنَّ رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم أَمَرَنَا بِذَلِكَ أَنْ لا نَصِلَ صَلاةً بِصَلاةٍ حَتَّى نَتَكَلَّمَ أَوْ نَخْرُجَ. رَوَاهُ مُسْلِمٌ.
٣٦٨- از سائب بن یزید رضی الله عنه روایت است که معاویه به او گفت: نماز جمعه را که خواندی بعد از آن بلافاصله نماز نخوان، تا اینکه چیزی بگویی یا از مسجد خارج شوی، چرا که رسول خدا به ما اینگونه دستور داد که هیچ نمازی را متصل بعد از نماز نخوانیم؛ مگر اینکه چیزی بگوییم یا از مسجد بیرون شویم. مسلم روایت کرده است.
٣٦٩- وَعَنْ أَبِي هُرَيْرَة رَضِيَ الله عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «مَنِ اغْتَسَلَ ثُمَّ أَتَى الْجُمْعَةَ فَصَلَّى مَا قُدِّرَ لَهُ ثُمّ أَنْصَتَ حَتَّى يَفْرُغَ الإِمَامُ مِنْ خُطْبَتِهِ ثُمَّ يُصَلِّي مَعَهُ: غُفِرَ لَهُ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجُمْعَةِ الأُخْرَى وَفَضْلُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ». رَوَاهُ مُسْلِمٌ.
٣٦٩- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «کسی که غسل کند؛ و به نماز جمعه بیاید، و هر چه برایش مقدر باشد؛ نماز بخواند، تا امام از خطبه فراغت یابد؛ سکوت کند و به همراه امام نماز بخواند، گناهان بین این جمعه تا جمعه دیگرش وافزون بر آن سه روز بخشیده میشود». مسلم روایت کرده است.
٣٧٠- وعنهُ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُ أن رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم ذكَرَ يَوْمَ الجُمُعَةِ فَقال: «فِيهِ سَاعةٌ لا يُوافِقُها عَبْدٌ مُسْلم وَهُوَ قائم يصلي يَسْأَلُ اللَّهُ عَزّ وَجَلَّ شَيْئاً إلا أَعْطاهُ إياهُ». وأَشَارَ بِيَدِهِ يُقَلِّلُهَا. مُتّفَقٌ عَلَيْهِ، وفي روايةٍ لِمُسْلمٍ: «وهيَ سَاعةٌ خَفِيفَةٌ».
٣٧٠- وازاو (ابو هریره) روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم درباره روز جمعه سخن میگفت که فرمود: «در آن لحظهای وجود دارد که با دعای بنده مسلمان هم زمان نمیشود که ایستاده نماز میخواند، چیزی از خدا میخواهد مگر اینکه خداوند به او عطا میفرماید» و پیامبر با اشاره دست اندک بودن آن لحظه را به ما فهماند. متفق علیه، و در روایت مسلم آمده: «و آن لحظهای کوتاهی است».
٣٧١- وعنْ أبي بُرْدَةَ عن أبيهِ رضي اللَّهُ عنْهُما قال: سَمِعْتُ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يقُولُ: «هِيَ ما بَيْن أَنْ يجلسَ الإمام إلى أَنْ تُقْضى الصَّلاةُ». رواهُ مُسلم، وَرَجّح الدَّارَقُطْنيُّ أَنّهُ من قوْلِ أَبي بُرْدةَ. وفي حديث عَبدِ اللَّهِ بْن سَلَامٍ رضيَ الله عنه عَنْد ابْنِ مَاجَهْ. وَجَابرٍ رضي اللَّهُ عنه عِنْد أبي دَاوُدَ وللنسائي: «انها مَا بينَ صَلاةِ العصر إلى غُروب الشّمس». وَقَد اختُلفَ فيها عَلى أَكْثرَ منْ أَرْبعين قوْلاً أَملَيْتُها في شرح البُخاريِّ.
٣٧١- ابوبرده از پدرش رضی الله عنه روایت میکند که گفت: شنیدم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم میفرماید: «آن لحظه در فاصله نشستن امام تا پایان نماز است». مسلم روایت کرده، و دارقطنی ترجیح داده که این از کلام ابوبرده است.
و در حدیث عبدالله بن سلام به روایت ابن ماجه، و حدیث جابر به روایت ابو داود و نسائی آمده: «آن لحظه در میان نماز عصر تا غروب خورشید است».
درباره آن (لحظه اجابت دعا در روز جمعه) اختلاف شده تا جای که بیش از چهل قول در این باره وجود دارد، و من آنها را در شرح بخاری آوردهام.
٣٧٢- وَعَن جابرٍ رضيَ الله عنه قال: مَضَت السُّنّةُ أَنَّ في كلِّ أَرْبَعين فَصَاعداً جُمُعة. رواهُ الدارَقُطْنيُّ بإسنادٍ ضعيف.
٣٧٢- از جابر رضی الله عنه روایت است که: سنت بر این منوال بود که بر هر چهل نفر یا بیشتر نماز جمعه است. دارقطنی با اسناد ضعیف روایت کرده است.
٣٧٣- وَعَن سَمُرة بنِ جُنْدبٍ رضي الله عنه أَنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يَسْتَغْفِرُ للمؤمنينَ والمؤمنَاتِ كُلَّ جُمُعَةٍ. رَوَاهُ الْبَزَّارُ بإسْنادٍ لَيِّنٍ.
٣٧٣- سمرة بن جندب رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در هر جمعه برای مردان و زنان مؤمن طلب مغفرت میکرد. بزاز با اسناد «لین» (ضعیف) روایت کرده است.
٣٧٤- وَعَنْ جابر بنِ سَمُرة رضي اللَّهُ عنهما أنَّ النّبيَ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ في الخُطْبة يقرأُ آياتٍ مِن القرآن ويُذكِّرُ النّاس. رَواهُ أبو داود وأَصْلُهُ في مُسْلمٍ.
٣٧٤- جابر سمرة رضی الله عنهما میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در خطبه آیاتی از قرآن میخواند و مردم را پند میداد. ابوداود روایت کرده، و اصل آن در صحیح مسلم است.
٣٧٤- وَعَنْ طَارقِ بن شِهَابٍ رضي الله عنهُ أنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قالَ: «الجُمُعةُ حقٌّ وَاجبٌ على كل مُسْلمٍ في جماعةٍ إلا أَربعةً: مملُوكٌ وامرأَةٌ وَصَبيٌّ وَمريض». رواهُ أَبو داود وقالَ: لمْ يَسْمَعْ طارقٌ مِنَ النبي صلى الله عليه وآله وسلم، وأَخرجهُ الحاكمُ منْ روايةِ طارقٍ المذكور عَنْ أَبي موسى.
٣٧٥- طارق بن شهاب رضی الله عنه میگوید: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «نماز جمعه بر هر مسلمان در جماعت خواندن، حق و واجب است، بجز چهار نفر: برده وزن و کودک و بیمار». ابوداود روایت کرده، و گفته: طارق از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم حدیث نشنیده است، و حاکم از طارق از ابوموسی روایت کرده است.
٣٧٦- وَعن ابْن عُمَرَ رضي الله عَنْهُمَا قال: قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «لَيْسَ على مُسافر جُمْعَةٌ». رواه الطبراني بإسناد ضعيف.
٣٧٦- از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «بر فرد مسافر جمعه واجب نیست». طبرانی با اسناد ضعیف روایت کرده است.
٣٧٧- وعَنْ عبد الله بن مَسْعودٍ رضي الله عنْهُ قالَ: كانَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم إذَا اسْتَوى على المِنْبر اسْتَقْبلْناهُ بِوُجُوهِنا. رواه الترمذيُّ بإسناد ضَعيف.
وَلَهُ شَاهِدٌ مِنْ حديث البَراءِ عنْدَ ابن خزَيْمَةَ.
٣٧٧- عبدالله بن مسعود رضی الله عنه میگوید: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هر گاه روی منبر قرار میگرفت، ما چهرههای خود را روبروی ایشان قرار میدادیم. ترمذی با اسناد ضعیف روایت کرده است و شاهدی از حدیث براء در صحیح ابن خزیمه دارد.
٣٧٨- وَعَنِ الحَكمِ بنِ حَزْنٍ رضيَ الله عَنْهُ قالَ: شَهِدنا الجُمُعةَ مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فَقَامَ مُتوكئاً عَلى عصاً أَوْ قَوْسٍ. رواهُ أبو داود.
٣٧٨- حکم بن حزن رضی الله عنه میگوید: با رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در نماز جمعه حاضر شدیم؛ پس ایشان بر عصا یا کمانی تکیه زدند و بلند شدند (سخنرانی کردند). ابوداود روایت کرده است.