١- بیان (حکم) جزیه و صلح
١١٢٣- عَنْ عَبْد الرَّحمن بنِ عَوْف رضي اللّهُ عنهُ أَنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم أَخذَها يعني الجزْيةَ مِنْ مَجُوس هَجَرَ. رواهُ البخاريُّ ولهُ طريقٌ في الموطأ فيها انقطاعٌ.
١١٢٣- از عبدالرحمن بن عوف روایت است که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از مجوسیان هجر جزیه گرفت. بخاری روایت کرده است و طریق دیگر در موطا دارد، اما در سند آن انقطاع وجود دارد.
١١٢٤- وعَنْ عاصم بن عُمَرَ عنْ أَنسٍ وعُثمانَ بن أَبي سُلَيْمانَ رضي اللّهُ عَنْهُمْ أَنَّ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم بعثَ خالد بنَ الوليد إلى أُكَيْدر دُومَة فأَخَذوهُ فَأَتوا بهِ فَحَقَن لهُ دَمَهُ وصَالحهُ على الجزْية. رواهُ أبو داود.
١١٢٤- از عاصم بن عمر از انس و از عثمان بن ابو سلیمان رضی الله عنهم روایت است، که پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم خالد بن ولید را بسوی اکیدر دومة الجندل فرستاد، پس او را دستگیر کرد، آنگاه او را نزد پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم آورد، پس (او را نکشت و)خونش را محفوظ داشت و با او بر پرداخت جزیه صلح نمود. ابوداود روایت کرده است.
١١٢٥- وعنْ مُعاذ بن جبلٍ رضي اللّهُ عنهُ قال: بعثني النّبيُّ صلى الله عليه وآله وسلم إلى اليمن فأَمرني أن آخُذَ منْ كلِّ حالم ديناراً أَوْ عَدْلَه مَعَافريّاً. أَخرجه الثّلاثة وصحّحهُ ابنُ حِبّان والحاكم.
١١٢٥- از معاذ بن جبل رضی الله عنه روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم مرا به یمن فرستاد و به من دستور داد که از هر فرد بالغی یک دینار یا معادل آن پارچه (معافری) بگیرم. «ثلاثه» روایت کردهاند، ابن حبان و حاکم صحیح دانستهاند.
١١٢٦- وعنْ عائذ بنِ عمرو الْمُزنيِّ رضي اللّهُ عنهُ عن النبي صلى الله عليه وآله وسلم قال: «الإسلامُ يَعْلو ولا يُعْلى» أخرجه الدارقطنيُّ.
١١٢٦- عائذ بن عمرو مزنی از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم روایت میکند که فرمود: «اسلام برتری (و غلبه) مییابد و (هیچ دینی) بر آن برتری (و غلبه) نخواهد یافت». دارقطنی روایت کرده است.
١١٢٧- وعَنْ أبي هُريرَةَ رضي الله عنهُ عن النبيِّ صلى الله عليه وآله وسلم قال: «لا تَبْدَءُوا اليهودَ والنّصارى بالسّلام وإذا لَقِيتُم أحدَهُمْ في طريقٍ فاضْطَرُّوه إلى أَضْيَقِهِ» رواهُ مُسلمٌ.
١١٢٧- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «به یهود و نصاری آغاز به سلام نکنید؛ و هرگاه در راه با یکی از آنان روبرو شدید؛ او را به رفتن سمت تنگ ترین راه مجبور سازید». مسلم روایت کرده است.
١١٢٨- وعنِ المسْور بنِ مَخْرمَةَ ومروان رضي الله عَنْهُما أنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم خرجَ عامَ الحديْبيةِ فذكَر الحديث بطولِهِ وفيه: «هذا ما صالح عليه محمدُ بنُ عبد الله، سُهيلَ بنَ عَمْرو على وضع الحرب عشرَ سنين يأمَنُ فيها النّاسُ ويكُفُّ بعضُهُمْ عنْ بعْضٍ» أَخرَجْهُ أبُو داودُ وأَصْلُهُ في البُخاريِّ.
وأَخْرَجَ مُسْلمٌ بَعْضهُ منْ حديثِ أنس وفيه: «أنّ مَنْ جاءَنا مِنْكمْ لمْ نَرُدَّهُ عليكم ومن جاءَكم منّا رَدَدْتُمُوهُ علينا» فقالوا: أَتَكْتُبُ هذا يا رسولَ اللّهِ؟ قال: «نَعَمْ إنّهُ مَنْ ذَهَبَ مِنّا إليهمْ فأَبعدَهُ اللّهُ ومَنْ جَاءَنَا مِنْهُمْ فسيجْعلُ اللّهُ لهُ فَرَجاً ومَخْرجاً».
١١٢٨- از مسور بن مخرمه و مروان روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در سال حدیبیه خارج شد و حدیث را طولانی ذکر کرد، و در آن آورده: «این آن چیزی است که محمد بن عبدالله با سهیل بن عمرو صلح کرده است، که تا ده سال بین آنان جنگی نباشد و مردم امنیت داشته باشند و ازکشتن یکدیگر خودداری کنند» ابوداود روایت کرده و اصل آن در بخاری است.
مسلم قسمتی از این حدیث را به روایت انس آورده، و در آن آمده: «کسی از شما (مسلمانان) نزد ما آمد، او را بر نمیگردانیم؛ اما هر کس از ما که نزد شما آمد؛ باید شما او را به ما برگردانید» آنگاه صحابه گفتند: ای رسول خدا! آیا این را هم بنویسیم. فرمود: «آری، چرا کسی که از ما نزد آنان برود، خداوند او را دور بدارد ! و کسی که ازآنان (مسلمان شود) و نزد ما بیاید، بزودی خداوند برایش گشایش و راه قرار خواهد داد».
١١٢٩- وَعَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ قَتَلَ مُعَاهَدًا لَمْ يَرَحْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ أَرْبَعِينَ عَامًا» أَخْرَجَهُ الْبُخَارِيُّ.
١١٢٩- از عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «کسی که معاهدی (پناهندهای) را بکشد، بوی بهشت به مشامش نمیرسد، هر چند بوی آن از فاصله چهل سال (راه) به مشام میرسد» بخاری روایت کرده است.