بلوغ المرام من أدلة الأحکام - ترجمه فارسی

فهرست کتاب

٢- بیان (احکام) قربانی

٢- بیان (احکام) قربانی

١١٦٠- عنْ أَنس بنِ مالكٍ رضي الله عنه أَنَّ النبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يضحي بكبشين أَملحين أَقرنين ويُسمّي ويكبِّر ويضعُ رجْله على صفاحهِما. وفي لَفْظ: «ذبحهما بيده» متفقٌ عليهِ وفي لفظ: «سمينين». ولأبي عوانةَ في صحيحه «ثمينين» بالمثلثةِ بدل السِّين وفي لَفْظ لمسْلمٍ ويقول: «بسم الله والله أكبر».

وَله منْ حديث عائشة رضي اللّهُ عنها: أَمر بكبش أقرنَ يَطأُ في سوادِ ويبركُ في سوادٍ وَيَنْظرُ في سوادٍ، فأُتي بهِ لِيُضَحِّي بهِ فقالَ لهَا: «يا عائشةُ هَلُمِّي المُدْيَةَ» ثمَّ قالَ: «اشحذيها بحجَر» فَفَعَلَتْ ثمَّ أَخذها وأَخَذَهُ فأَضجعهُ ثمَّ قَالَ: «بسم الله اللهُمَّ تقبّلْ مِنْ محمّد وآل محمّدٍ ومِنْ أُمّةِ محمدٍ» ثم ضَحى به.

١١٦٠- از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دوقوچ شاخ دار سفید مایل به سیاهی قربانی می‌کرد؛ و بسم الله و تکبیر می‌گفت، و پایش روی گردن حیوان می‌گذاشت، و در روایت دیگر آمده: «هر دو چاق بود». متفق علیه.

وابو عوانه در صحیح خود بجای «سمینین (چاق)»، «ثمینین» (گران قیمت) آورده است، و در مسلم آمده، ومی فرمود: «بسم الله والله أکبر».

و در روایت مسلم از عایشه رضی الله عنها آمده پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم دستور داد؛ قوچ شاخ داری که پاها و شکم و اطراف چشمانش سیاه بود (بیاورند تا) قربانی کند، و (خطاب به عایشه) فرمود: «کارد را بیاور» سپس فرمود: «با سنگ آن را تیز کن» سپس آن را گرفت و به پهلو خواباند و ذبح کرد و فرمود: «بنام خدا ! خداوند از (طرف) محمد وآل محمد و امت محمد قبول کن» سپس آن را قربانی کرد.

١١٦١- وَعَنْ أَبي هُريرة رضي الله عَنهُ قالَ: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «مَنْ كَانَ لَهُ سَعَةٌ ولَمْ يضحِّ فلا يقربنَّ مُصَلاّنا» رواهُ أَحمَدُ وابنُ ماجه وصحّحه الحاكمُ لكن رجّحَ الأئمةُ غَيْرهُ وقْفَه.

١١٦١- ابوهریره رضی الله عنه می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «کسی که توانای دارد و قربانی نکند، به عیدگاه ما نزدیک نشود» احمد و ابن ماجه روایت کرده‌اند و حاکم صحیح دانسته است، اما دیگر ائمه موقوف بودن آن را ترجیح داده‌اند.

١١٦٢- وعن جندب بن سفيان رضي الله عنه قال: شهدت الأضحى مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فلما قضى صلاته بالناس نظر إلى غنم قد ذبحت، فقال: من كان ذبح قبل الصلاة فليذبح شاة مكانها، ومن لم يكن ذبح فليذبح على اسم الله. متفق عليه.

١١٦٢- جندب بن سفیان رضی الله عنه می‌گوید: با رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم در روز عید قربان حاضر بودم، بعد از آنکه با مردم نماز خواند؛ چشمش به گوسفندی افتاد که ذبح کرده بودند، فرمود: «کسی که قبل از نماز ذبح کرده است، باید گوسفندی بجای آن ذبح کند، و کسی که ذبح نکرده است، پس بنام خدا ذبح کند». متفق علیه.

١١٦٣- وعنِ البراءِ بن عازبٍ رضي اللّهُ عنهُ قالَ: قام فينا رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم فقال: «أَرْبعٌ لا تجوزُ في الضَّحايا: العوراءُ الْبَيِّنُ عَوَرُها والمريضةُ البيِّنُ مرضُها والعرجاءُ البيِّنُ ظَلَعُها والكبيرةُ التي لا تُنْقي». رَوَاهُ أَحمد والأربعةُ وصحّحهُ الترمذي وابن حِبّان.

١١٦٣- براء بن عازب رضی الله عنه می‌گوید: پیامبرخدا صلى الله علیه وآله وسلم در میان ما (برای ایراد سخنرانی) ایستاد و فرمود: «چهار نوع حیوان برای قربانی جایز نیست؛ کوری که کور بودن آن واضح است، وبیماری که بیماری آن آشکار است، ولنگی که لنگ بودنش روشن است، و گوسفند پیری که در استخوان‌هایش مغز نمانده باشد» احمد و «أربعه» روایت کرده‌اند، ترمذی و ابن حبان صحیح دانسته‌اند.

١١٦٤- وعنْ جابر رضي اللّهُ عنهُ قالَ: قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: «لا تذبحُوا إلا مُسِنّةً إلا أن يَعْسر عليكم فَتَذْبحوا جَذَعةً منَ الضَّأنِ» رواهُ مُسلم.

١١٦٤- جابر رضی الله عنه می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «قربانی نکنید؛ مگر گوسفند دو دندان دار (که کمتر از یک سال نباشد) مگر در صورتی که برایتان دشوار باشد؛ پس می‌توانید بره‌ی شش ماهه را ذبح کنید». مسلم روایت کرده است.

١١٦٥- وعن علي رضي الله عنهُ قالَ: أمرَنا رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم أَنْ نَستْشرفَ العينَ والأذنَ ولا نُضحِّيَ بعوراءَ ولا مُقابَلة ولا مدابرةٍ ولا خرْقاءَ ولا ثرماءَ. أخْرجَهُ أَحْمدُ والأربعَةُ وصححه الترمذيُّ وابن حبّان والحاكم.

١١٦٥- از علی رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم به ما دستور داد؛ چشم و گوش حیوان (قربانی) را خوب برسی کنیم، حیوان کور و حیوانی که از قسمت گوشش چه از جلو و چه از سمت عقب بریده باشد، و حیوانی که گوشش به دو نیم کرده باشند، یا دندانش افتاده باشد؛ قربانی نکنیم. احمد و اربعه روایت کرده‌اند، ترمذی و ابن حبان و حاکم صحیح دانسته‌اند.

١١٦٦- وعَنْ عليِّ بن أبي طالبٍ رضي الله عَنْهُ قالَ: أَمرني رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم أَنْ أَقومَ على بُدْنِهِ وأَن أَقْسِمَ لحومَها وجُلُودَها وجلالهَا على المساكين ولا أُعْطي في جزارتها شيئاً منْها. متفقٌ عليْه.

١١٦٦- علی بن ابی طالب رضی الله عنه می‌گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم به من دستور فرمود که شتران قربانی‌اش نظارت کنم، گوشت وپوست و پالان آن را بین افراد مسکین تقسیم کنم و چیزی از آن را بعنوان دستمزد به قصاب ندهم. متفق علیه.

١١٦٧- وعن جابر بن عبد الله رضي الله عَنْهما قالَ: نحرْنا معَ رسولِ الله صلى الله عليه وآله وسلم عامَ الحديبيةِ البَدَنَةَ عن سبعة والبقرَةَ عنْ سبْعةٍ. رواهُ مُسلم.

١١٦٧- جابر بن عبدالله رضی الله عنه می‌گوید: ما در سال حدیبیه به همراهی رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم شتر را از طرف هفت نفر و گاو را از طرف هفت نفر قربانی کردیم. مسلم روایت کرده است.