١١- عاریت
٧٥١- عَنْ سَمُرَةَ بنِ جُنْدبٍ قالَ: قالَ رسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «عَلى اليَدِ مَا أَخَذَتْ حَتى تُؤدِّيَهُ». رَوَاهُ أَحْمَدُ والأرْبَعَةُ وَصَحّحَهُ الحاكِمُ.
٧٥١- از سمرة بن جندب رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «دستی که چیزی به امانت میگیرد، تا برگرداندن آن به صاحبش؛ ضامن است».
احمد، و اربعه روایت کردهاند و حاکم صحیح دانسته است.
٧٥٢- وَعَنْ أَبي هُرَيرَةَ رضيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ قال: قالَ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «أَدِّ الأمانَةَ إلى مَنِ ائْتَمَنَكَ وَلا تخُنْ مَنْ خَانَك».
رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ والترمِذيُّ وَحَسّنَهُ وَصَحّحَهُ الحاكِمُ وَاستْنكَرَهُ أَبُو حَاتمِ الرَّازيّ. وأَخْرَجَهُ جَمَاعةٌ مِنَ الحُفّاظِ وَهُوَ شَامِلٌ لِلْعَارِيَةِ.
٧٥٢- از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «امانت را به کسی که تو را امین دانسته است برگردان، و به کسی که به تو خیانت میکند، خیانت نکن». ابو داود و ترمذی روایت کردهاند، وترمذی آن را حسن، و حاکم آن را صحیح دانسته است و ابو حاتم رازی آن را منکردانسته است.
٧٥٣- وَعَنْ يَعْلى بْنِ أُميّةَ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُ قالَ: قالَ لي رسولَ صلى الله عليه وآله وسلم: «إذا أَتَتْكَ رُسُلي فَأَعْطِهِمْ ثلاثين دِرْعاً» قُلْتُ: يَا رسولَ اللَّهِ أَعاريَةٌ مَضْمُونةٌ أَوْ عَاريةٌ مُؤَدَّاةٌ؟ قالَ: «بل عَاريةٌ مُؤَدَّاةٌ». رَوَاهُ أَحمَدُ وأَبو دَاودَ والنّسَائيُّ وصحّحَهُ ابْنُ حِبّانَ.
٧٥٣- یعلی ابن امیه رضی الله عنه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم خطاب به من فرمود: «هرگاه نمایندگانم نزد تو آمدند، سی زره به آنها بده» گفتم: ای رسول خدا! آیا عاریت ضمانت است، یا عاریت ادا کننده ای است؟ فرمود: «بلکه عاریتی ادا کننده است». احمد و ابوداود و نسائی روایت کرداند و ابن حبان صحیح دانست است.
٧٥٤- وَعَنْ صَفْوانَ بْنِ أُميّة رضيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم اسْتَعَار مِنْهُ دُرُوعاً يَوْمَ حُنَيْنٍ فَقَالَ: أَغصْبٌ يا محمدُ؟ قالَ: «بَلْ عاريَةٌ مَضْمُونةٌ». رَوَاهُ أَبو دَاودَ وَأَحْمَدُ وَالنّسائيُّ وَصَحّحَهُ الحاكِمُ. وَأَخْرَجَ لَهُ شَاهداً ضَعيفاً عَنِ ابْنِ عَبّاسٍ.
٧٥٤- از صفوان بن امیه رضی الله عنه روایت است که پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم در جنگ خیبر تعدادی زره از او به عاریه گرفت، پس گفت ای محمد: آیا غصب میکنی؟! فرمود: «(خیر) بلکه عاریت مضمون است». ابوداود ونسائی روایت کردهاند و حاکم صحیح دانسته است و نیز شاهدی ضعیف از ابن عباس رضی الله عنهما آورده است.