١٢- رضاع (شیر خوارگی)
٩٦٤- عَنْ عَائِشَةَ رَضي اللَّهُ عَنْهَا قالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: «لا تُحَرِّمُ المصَّةُ وَالمصَّتَانِ» أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ.
٩٦٤- عایشه رَضی اللَّهُ عَنْهَا میگوید: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «یک یا دو بار مکیدن؛ موجب حرمت شیر خوارگی نمیشود». مسلم روایت کرده است.
٩٦٥- وَعَنْهَا رضيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ: قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: «انْظُرْنَ مَنْ إخْوَانُكُنَّ فَإنّمَا الرَّضَاعَةُ مِنَ المجَاعَةِ» مُتّفَقٌ عَلَيْهِ.
٩٦٥- و از او (عایشه) رَضی اللَّهُ عَنْهَا روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «شما زنان دقت کنید که چه کسانی برادرتان هستند؛ چرا که شیر خوارگی از گرسنگی است». متفق علیه.
٩٦٦- وَعَنْهَا رضيَ اللَّهُ عَنْهَا قالَتْ: جَاءَتْ سَهْلَةُ بِنْتُ سُهَيْلٍ فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إنَّ سَالِماً مَوْلى أَبي حُذَيْفَةَ مَعَنا في بَيْتِنَا وَقَدْ بَلَغَ مَا يَبْلُغُ الرِّجَالُ؟ فَقَالَ: «أَرْضعِيهِ تَحْرُمي عَلَيْهِ» رَوَاهُ مُسْلمٌ.
٩٦٦- و از او (عایشه) رضی الله عنها روایت است که گفت: سهله دختر سهیل (نزد پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم)آمد و گفت: ای رسول خدا! سالم مولای ابو حذیفه در خانهی ما زندگی میکند، و او بالغ ومرد شده است. فرمود: «او را شیر بده؛ تو بر او حرام میشوی (و او نیز محرم تو میشود)». مسلم روایت کرده است.
٩٦٧- وَعَنْهَا أَنَّ أَفْلَحَ أَخَا أَبي الْقُعَيْسِ جَاءَ يَسْتَأَذِنُ عَلَيْهَا بَعْدَ الحِجَابِ قَالَتْ: فَأَبَيْتُ أَنْ آذَنَ لَهُ فَلَمَا جَاءَ رَسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم أَخْبَرْتُهُ بالّذي صَنَعْتُ فَأَمَرَني أَنْ آذَنَ لَهُ عَليَّ وَقَالَ: «إنّهُ عَمُّكِ» مُتّفَقٌ عَلَيْهِ.
٩٦٧- و از او (عایشه) روایت است که افلح برادر ابو القعیس بعد از (نزول حکم) حجاب به درب خانهاش آمد و اجازه ورود خواست. عایشه میگوید: اجازه ندادم، هنگامی که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم آمد، ایشان را در جریان کاری که کرده بودم گذاشتم، پس به من دستور داد تا به اواجازه ورود بدهم، و فرمود: «او عموی توست». متفق علیه.
٩٦٨- وَعَنْهَا رَضي الله عنْهَا قالتْ: «كَانَ فيما أُنْزلَ مِنَ الْقُرْآنِ: عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ ثمَّ نُسِخْنَ بخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ فُتوُفِّيَ رسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم وَهُنَّ فِيما يُقْرَأُ مِنَ الْقُرآنِ» رَوَاهُ مُسْلمٌ
٩٦٨- و از او (عایشه) روایت است که در بین آیات قرآن که نازل شد، این بود که: ده بار مشخص شیر خوردن موجب تحریم میشود، سپس این حکم تا پنج بار مشخص منسوخ شد [٤٢] و رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم وفات کرد و آن یکی از آیاتی بود که در قرآن خوانده میشد. [٤٣] مسلم روایت کرده است.
٩٦٩- وَعَنِ ابنِ عَبّاسٍ رضي اللَّهُ عَنْهُمَا أَنَّ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم أُريدَ عَلى ابْنَةِ حَمْزَةَ فَقَالَ: «انها لا تَحِلُّ لي آنها ابنَةُ أَخي مِنَ الرَّضَاعة ويَحْرُمُ مِنَ الرَّضاعة مَا يَحْرُمُ مِنَ النّسَبِ» مُتّفَقٌ عَلَيهِ.
٩٦٩- ابن عباس رَضی اللَّهُ عَنْهُما میگوید: به پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم پیشنهاد شد که با دختر حمزه ازدواج کند، فرمود: «او بر من حلال نیست، چرا که او برادر زاده رضاعی (شیری) من است و هرچه با نسب حرام میشود؛ با رضاعت نیز حرام میگردد». متفق علیه.
٩٧٠- وَعَنْ أُمِّ سَلَمَةَ رَضي اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم: «لا يُحَرِّمُ مِنَ الرَّضاع إلا مَا فَتَقَ الأمْعَاءَ وَكَان قَبْلَ الفِطَامِ». رَوَاهُ التِّرْمِذِيُّ وَصَحّحَهُ هُوَ والحاكمُ.
٩٧٠- ام سلمه رَضی اللَّهُ عَنْها میگوید: پیامبر خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «در رضاع (شیر خوارگی) چیزی موجب تحریم نمیشود؛ مگر آنکه روده ها را باز کند (بچه سیر شود) وقبل از باز گرفتن از شیر باشد» ترمذی روایت کرده، او و حاکم صحیح دانستهاند.
٩٧١- وَعَنِ ابنِ عَبّاسٍ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قالَ: «لا رَضَاعَ إلا في الحَوْلَينِ» رَوَاهُ الدَّارقُطْنيُّ وابنُ عَدِيَ مَرْفوعاً وَمَوْقوفاً وَرَجّحَا المَوْقوفَ.
٩٧١- ابن عباس رَضی اللَّهُ عَنْهُما میگوید: «شیر خوارگی (رضاعت) نیست؛ (واعتباری ندارد) مگر در دو سال». دارقطنی و ابن عدی بصورت مرفوع و موقوف روایت کردهاند، و موقوف بودن آن را ترجیح دادهاند.
٩٧٢- وَعَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ رَضي اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قالَ رَسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «لا رَضَاع إلا مَا أَنْشَزَ الْعَظْمَ وأَنْبَتَ اللَّحْمَ» أَخْرَجَهُ أَبُو دَاوُدَ.
٩٧٢- ابن مسعود رَضی اللَّهُ عَنْهُ میگوید: پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «شیر خوارگی اعتبار ندارد؛ مگر به اندازهای باشد که استخوان را محکم کند، و گوشت بوجود آورد» ابوداود روایت کرده است.
٩٧٣- وَعَنْ عُقْبَةَ بنِ الْحارثِ أَنّهُ تَزَوَّجَ أُمَّ يَحْيي بِنْتَ أَبي إهَابٍ فَجَاءَت امْرَأَةٌ فَقَالَتْ: قَدْ أَرْضَعْتُكما فَسَأَلَ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم فَقَالَ: «كَيْفَ وَقَدْ قِيلَ؟» فَفَارَقَهَا عُقْبَةُ فَنَكَحَتْ زَوْجاً غَيْرَهُ. أَخْرَجَهُ الْبُخَاريُّ.
٩٧٣- از عقبه بن حارث رَضی اللَّهُ عَنْهُ روایت است که او با مادر یحیی دختر ابو اهاب ازدواج کرد؛ زنی آمد و گفت: من هر دوی شما شیر داده ام. پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسید، فرمود: «چگونه (می خواهی او را نگه داری)، در حالی که چنین گفته شده است؟»، لذا عقبه از او جدا شد، و با زنی دیگر ازدواج کرد. بخاری روایت کرده است.
٩٧٤- وَعَنْ زيادٍ السّهْمِي قالَ: «نهى رسولُ اللَّهِ صَلّى الله عَلَيْهِ وَسَلّم أَنْ تُسْتَرْضَعَ الحَمْقَى» أَخْرَجَهُ أَبُو دَاودَ وَهُوَ مُرْسلٌ وَلَيْسَتْ لزيَادٍ صُحْبَةٌ.
٩٧٤- از زیاد سهمی روایت است که گفت: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم از این که شیر زنان احمق به فرزندانمان بدهیم منع فرمود. ابوداود روایت کرده و مرسل است، و زیاد صحابی نیست.
[٤٢] این از آیاتی است که حکم آن باقی؛ اما تلاوتش منسوخ شده است.
[٤٣] یعنی کسانی که حکم نسخاش هنوز به آنان نرسیده بود؛ آن را تلاوت میکردند.