٤- احرام و مسایل مربوط به آن
٥٩٣- عن ابن عُمر رضي اللَّهُ عَنْهُما قال: مَا أَهَلَّ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم إلا من عِنْد المَسْجد. متّفقٌ عليه.
٥٩٣- ابن عمر رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم احرام نبست؛ مگر نزد مسجد ذوالحلیفه. متفق علیه.
٥٩٤- وَعَنْ خلاد بن السّائبِ عَنْ أَبيه رضي الله عنهما أَنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قال: «أَتاني جبريلُ فأَمرني أَن آمر أصحابي أَنّ يرْفعوا أَصواتهم بالإهلال». رواه الخمسة وصححه الترمذي وابنُ حبان.
٥٩٤- خلاد بن سائب از پدرش رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فر مود: «جبرئیل نزد من آمد وبه من دستور داد که اصحابم را به بلند کردن صداهایشان با گفتن لبیک امر کنم». خمسه روایت کردهاند و ترمذی و ابن حبان صحیح دانستهاند.
٥٩٥- وعنْ زيد بن ثابت رضي الله عنه أَنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم تجرَّد لإهلاله واغتسل. رواه الترمذي وحسّنهُ.
٥٩٥- زید بن ثابت رضی الله عنه میگوید: پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم برای احرام بستن لباسهایشان را در آورد و غسل کرد (و سپس احرام بست). ترمذی روایت کرده، و حسن دانسته است.
٥٩٦- وعن ابن عُمر رضي الله عنهُما أَنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم سئل ما يلبس المحرم من الثِّياب؟ فقال: «لا يلبس القميص ولا العمائمَ ولا السّراويلات ولا البرانس ولا الخفاف إلا أَحدٌ لا يجد النّعلين فَليَلْبس الخُفّين ولْيقطعهما أَسْفل من الكعبين ولا تلبسوا من الثِّيابِ شيئاً مَسّهُ الزَّعْفران ولا الْوَرْس». مُتّفقٌ عليهِ واللفظُ لمسْلم.
٥٩٦- ابن عمر رضی الله عنهما میگوید: از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم سؤال شد، شخص محرم چه لباسی میتواند بپوشد؟ فرمود: «نباید پیراهن، عمامه، شلوار، کلاه، و موزه بپوشد، مگر کسی که کفش در اختیار ندارد، میتواند موزه بپوشد و آن را از قوزک ببرد (قطع کند) ولباسی نپوشد که با زعفران و ورس [١٩] رنگ شده است». متفق علیه واین لفظ مسلم است.
٥٩٧- وعَنْ عائشةَ رضي الله عنها قالت: كُنْتُ أُطيِّبُ رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم لإحرامهِ قَبْلَ أَنْ يُحْرمَ ولحلِّه قبل أن يطوفَ بالبيت. مُتفقٌ عليه.
٥٩٧- عایشه رضی الله عنها میگوید: من رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم را پیش از احرام و نیز هنگام خارج شدن از احرام قبل از طواف خانه (کعبه) خوشبویی میزدم.
٥٩٨- وعن عثمان بن عفانَ رضي الله عنْهُ أنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قال: «لا يَنْكِحُ المُحْرم ولا يُنْكِحُ ولا يَخْطُبُ». رواهُ مُسْلمٌ.
٥٩٨- عثمان بن عفان رضی الله عنه میگوید: پیامبر خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «شخص محرم نکاح نکند، وبرای دیگری (عقد) نکاح نبندد، و خواستگاری هم نکند». مسلم روایت کرده است.
٥٩٩- وعنْ أَبي قَتَادة الأنصاري رضي الله عنه في قِصَّة صَيْده الحمارَ الوَحْشيَّ وَهُوَ غيرُ مُحرم قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم لأصحابه وكانوا مُحْرمين: «هَلْ مِنْكمْ أَحَدٌ أَمرهُ أَوْ أَشارَ إليْه بشيءٌ؟» قالوا: لا قال: «فكلوا ما بقيَ من لحْمِه». متفقٌ عَلَيْهِ.
٥٩٩- ابو قتاده انصاری رضی الله عنه درباره ماجرایی گورخری را که در حالت غیر احرام شکار کرده بود، میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به اصحابش که محرم بودند، فرمود: «آیا کسی از شما دستور داده یا اشاره کرده است؟» گفتند: خیر، فرمود: «پس با قی مانده گوشتش را بخورید». متفق علیه.
٦٠٠- وَعَن الصَّعب بن جَثّامة الليثي رضي الله عَنْهُ أَنّهُ أَهدى لرسول الله صلى الله عليه وآله وسلم حماراً وحْشياً وهو بالأبواءِ أو بودَّان فردَّهُ عليه وقال: «إنّا لمْ نُردُّهُ عليك إلا أَنّا حُرُم». مُتّفقٌ عليه.
٦٠٠- از صعب بن جثامه لیثی رضی الله عنه روایت است که وی برای رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم گورخری را در ابوا، یا ودان اهدا کرد، پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم آن را نپذیرفت و فرمود: «ما این را به تو بر نگرداندیم؛ جز آنکه ما محرم هستیم». متفق علیه.
٦٠١- وعن عائشة رضي الله عنها قالت: قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «خمسٌ من الدوابِّ كُلُّهنَّ فواسق يقْتلنَ في الحلِّ والحرَمِ: الْعقربُ والحدَأَةُ والغُرابُ والفأرةُ والكلبُ العقور». متّفقٌ عليه.
٦٠١- از عایشه رضی الله عنها روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «پنچ نوع ازجنبنده گان است که موذی هستند، در (سرزمین) حرم و خارج از حرم (سرزمین حلال) کشته میشود: عقرب و باز شکاری و کلاغ و موش و سگ هار». متفق علیه.
٦٠٢- وعن ابن عباس رضي الله عنهما أَنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم احتجمَ وهُوَ مُحْرمٌ. مُتّفَقٌ عليه
٦٠٢- ابن عباس رضی الله عنهما میگوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در حال احرام حجامت گرفت. متفق علیه
٦٠٣- وعن كعب بن عجرة رضي الله عنهُ قال: حُمِلْت إلى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم والقَمْلُ يتناثرُ على وجْهِي فقالَ: «ما كُنْتُ أُرى الوجع بلغَ بك ما أرى أتجدُ شاةً؟» قلتُ: لا، قال: «فَصُم ثلاثة أَيّام، أَوْ أَطْعمْ سِتّةَ مساكين، لكلِّ مسكين نصفُ صاع». متفقٌ عليه
٦٠٣- کعب بن عجره رضی الله عنه میگوید: مرا بلند کردند و نزد پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم بردند، در حالی که شپش از سر و صورتم میریخت، فرمود: «گمان نمیکردم درد و مشقت به این انداره که حال میبینم به تو رسیده باشد، آیا گوسفندی مییابی؟ (که فدیه بدهی؟)». گفتم: خیر. فرمود: «پس سه روز روزه بگیر، یا شش مسکین؛ برای هرکدام نصف صاع طعام (خوراکی) بده». متفق علیه.
٦٠٤- وعن أَبي هُريرة رضي اللَّهُ عنهُ قال: لمّا فتح اللَّهُ على رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم مكّة قام رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم في النّاس فحمد الله وأَثنى علَيْهِ ثم قال: «إن الله حَبَس عنْ مَكّةَ الفيل وسلّطَ عليها رسُولَهُ والمؤمنين وإنها لم تحلَّ لأحد كان قبلي وإنّما أُحلّتْ لي ساعة من نهار وإنها لم تَحلَّ لأحدٍ بَعْدي فلا يُنْفّرُ صَيْدها ولا يُخْتَلى شَوْكُها ولا تحلُّ ساقطَتُها إلا لمُنْشدٍ ومن قُتل لهُ قتيلٌ فَهُوَ بخير النّظرين إما أن يفدي وإما أن يقيد». فقال العباس: إلا الإذْخر يا رسول الله فإنّا نجعله في قبورنا وبيوتنا فقال: «إلا الإذخر». متفقٌ عليه.
٦٠٤- ابوهریره رضی الله عنه میگوید: بعد از آنکه خداوند مکه را برای رسولش فتح نمود، رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در میان مردم به سخنرانی ایستاد؛ و پس از حمد و ثنای خداوند، فرمود: «خداوند مانع ورود فیل به مکه شد، امّا پیامبرش و مؤمنان را بر آن مسلط کرد، و این شهر برای کسی قبل از من حلال نشده است و تنها لحظاتی از یک روز برای من حلال شده است، و این (شهر) برای کسی بعد ازمن حلال – نخواهد شد، شکارش رمیده نشود، خار آن کنده نشود (برداشتن) گمشده آن برای کسی روا نباشد؛ مگر کسی که قصد معرفی کردن آن را داشته باشد، و کسی که فردی از (بستگان) او کشته شد، او (ولی دم) بین دو کار (قصاص یا گرفتن دیت) اختیار دارد». عباس گفت: ای رسول خدا! بجز اِذخر. چرا که ما آن را برای قبرها یمان و خانههایمان استفاده میکنیم. فرمود: «بجز اِذخر». متفق علیه.
٦٠٥- وعنْ عبد الله بن زيد بن عاصم رضي اللَّهُ عنْهُ أَنَّ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قال: «إنَّ إبراهيم حرَّمَ مَكّة ودعا لأهْلِها وإني حَرَّمْتُ المدينةَ كمَا حَرَّم إبراهيمُ مَكّة وإني دعْوتُ في صاعها ومُدِّها بمثلْي ما دعا به إبراهيم لأهل مكّة». متفقٌ عليه.
٦٠٥- عبدالله بن زید بن عاصم رضی الله عنه میگوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «همانا ابراهیم مکه را تحریم نمود، و برای اهالی آن دعا کرد، و من نیز مدینه را تحریم نمودم؛ همان طور که ابراهیم مکه را تحریم کرد، و من برای صاع و مدّ مدینه دعا کردم، همانطور که ابراهیم برای اهالی مکّه دعا کرد». متفق علیه.
٦٠٦- وعن عليِّ بن أَبي طالب رضي اللَّهُ عنه قال: قال النّبيُّ صلى الله عليه وآله وسلم: «المدينة حرَمٌ ما بين عيْر إلى ثَوْر». رواه مُسلمٌ.
٦٠٦- از علی بن ابی طالب رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «مدینه از (کوه) عیر تا (کوه) ثور[٢٠] حرم است».
مسلم روایت کرده است.
[١٩] گیاهی است زرد رنگ و خوشبو.
[٢٠] کوه کوچکی کنار کوه احد است.