١- گواهی
١٢٠١- عن زيد بن خالد الجهنيِّ رضي اللّهُ عَنْهُ أنَّ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم قال: «ألا أُخبركم بخير الشهداء؟الذي يأتي بالشهادة قبْل أنْ يُسأَلها». رواه مسلمٌ.
١٢٠١- زید بن خالد رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «آیا شما را از بهترین گواهان آگاه نسازم؟ همان کسی که قبل از آنکه از او سؤال شود؛ گواهی میدهد» مسلم روایت کرده است.
١٢٠٢- وعَن عمران بن حصين رضي اللّهُ عنهما قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إنَّ خيركُم قَرْني ثمَّ الذين يلونهمْ ثم الذين يلونهم ثمَّ يكون قومٌ يشهدون ولا يستشهدون ويخُونون ولا يؤتمَنُونَ وينذرُونَ ولا يُوفُون ويظْهَرُ فيهم السّمنُ» متفقٌ عليه.
١٢٠٢- عمران بن حصین رضی الله عنه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «بهترین شما کسانی هستند که در دوران من هستند، سپس آنانی که بعد از اینها میآیند، سپس کسانی خواهند آمد که نا خواسته گواهی میدهند و خیانت میکنند و امانت داری نمیکنند و نذر میکنند و به نذر شان وفا نمیکنند، وچاقی در بین شان آشکار میگردد». متفق علیه.
١٢٠٣- وعَنْ عبد الله بن عَمْرو رضي اللّهُ عَنْهُما قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «لا تجوز شهادة خائن ولا خائنة ولا ذي غَمر على أَخيه ولا تجوز شهادة القانع لأهل البيت» رواهُ أَحْمدُ وأَبو داودُ.
١٢٠٣- از عبدالله بن عمرو رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «گواهی زن ومرد خیانت کار، و (گواهی) فرد کینه توز نسبت به برادرش روا نیست، وگواهی خدمتکار برای اهل خانه جایز نیست» احمد وابوداود روایت کردهاند.
١٢٠٤- وعنْ أبي هريرة رضي الله عنهُ أنّهُ سمع رسولَ الله صلى الله عليه وآله وسلم يقول: «لا تجوزُ شهادة بَدَوي على صاحب قَريةٍ» رَوَاهُ أبُو داودَ وابنُ مَاجه.
١٢٠٤- ابو هریره رضی الله عنه عنه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: «گواهی صحرا نشین بر آبادی نشین جایز نیست» ابوداود و ابن ماجه روایت کردهاند.
١٢٠٥- وعن عُمَر بنِ الخطاب رضي الله عنْهُ أنّهُ خطبَ فقال: إنَّ أُناساً كانوا يؤخذون بالوحْيِ في عهد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وإنَّ الوَحْي قد انْقطع وإنما نؤاخذُكمُ الآن بما ظهر لَنَا مِنْ أَعمالكم. رواهُ البُخاريُّ.
١٢٠٥- از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است که او سخنرانی کرد و گفت: در دوران رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم مردم از طریق و حی مؤاخذه میشدند؛ اکنون که وحی قطع شده است، ما شما را طبق اعمالتان که برای ما آشکار میشود؛ مؤاخذه میکنیم. بخاری روایت کرده است.
١٢٠٦- وَعَنْ أَبي بكرةَ رضي اللّهُ عَنْهُ عن النبي صلى الله عليه وآله وسلم أَنّه عَدَّ شهادة الزُّور منْ أكبر الكبائر. مُتّفقٌ عَليْهِ في حديثٍ طويلٍ.
١٢٠٦- ابوبکره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم روایت میکند که: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم (شهادت زور)گواهی به دروغ را از بزرگترین گناهان کبیره برشمرد. متفق علیه
١٢٠٧- وعن ابنِ عَبّاس رضي اللّهُ عنهُما أنَّ النبي صلى الله عليه وآله وسلم قال لرجلٍ: «ترى الشّمس؟» قال: نعم قال: «على مثْلها فشاهد أوْ دَعْ» أخرجهُ ابنُ عدي بإسناد ضعيفٍ وصححه الحاكمُ فأَخْطَأَ.
١٢٠٧- ابن عباس رضی الله عنهما میگوید: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم خطاب به مردی فرمود: «خورشید را میبینی؟» گفت: آری، فرمود: «برهمانند این (خورشید) گواهی بده؛ یا (از گواهی دادن) دست بردار». ابن عدی با اسناد ضعیف روایت کرده است، و حاکم صحیح دانسته است و اشتباه کرده است.
١٢٠٨- وعَن ابن عباس رضي الله عنْهما أنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قضى بيمينٍ وشاهدٍ. أخرَجَهُ مُسلمٌ وأبو داودَ والنسائيُّ وقال: إسناده جَيِّدٌ.
١٢٠٨- و از او (ابن عباس) روایت است، که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم با قسم و شاهد قضاوت کرد. مسلم و ابوداود و نسایی روایت کردهاند، ونسایی گفته: اسناد آن جید است.
١٢٠٩- وعَنْ أبي هُريرةَ رضي اللّهُ عَنْهُ مُثْلهُ. أخرجَهُ أبو داود والترمذي وصحّحهُ ابنُ حِبّان.
١٢٠٩- و از ابو هریره رضی الله عنه همانند این روایت است. ابوداود و ترمذی روایت کردهاند، و ابن حبان صحیح دانسته است.