بلوغ المرام من أدلة الأحکام - ترجمه فارسی

فهرست کتاب

١١- احکام نماز مسافر و بیمار

١١- احکام نماز مسافر و بیمار

٣٤١- عَنْ عائشَةَ رَضيَ اللَّهُ عنْها قالتْ: أول ما فُرضَت الصلاةُ رَكْعَتَيْنِ فَأُقِرَّت صَلاةُ السّفَر وَأُتِمّتْ صَلاةُ الحضَر. مُتّفَقٌ عَلَيه وللبُخاريِّ: «ثم هَاجَرَ فَفُرضَتْ أرْبعاً وأُقِرّت صَلاةُ السّفَر على الأوّل». زَادَ أَحْمَدُ: «إلَّا المغْربَ فإنّها وتْرُ النّهار وَإلَّا الصُّبْحَ فإنّها تطَوَّلُ فِيها القِراءَةُ».

٣٤١- از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: در ابتدا نماز بصورت دو رکعتی فرض شد، سپس نماز سفر دو رکعتی باقی ماند؛ و نماز در حال اقامت کامل شد. متفق علیه.

ودر بخاری آمده: سپس پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم هجرت کرد و نماز در حال اقامت بصورت چهار رکعتی فرض شد، و نماز سفر به همان دو رکعت باقی ماند.

و احمد افزوده: بجز نماز مغرب که وتر روز است، و صبح که در آن قراءت طولانی خوانده می‌شود.

٣٤٢- وَعَنْ عَائشَةَ رَضيَ اللَّهُ عَنْهَا: أَنَّ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم كانَ يَقْصُر في السّفَر وَيُتمُّ وَيصُوم وَيفْطِرُ. رَوَاهُ الدَّارَقُطْنيُّ ورُوَاتُهُ ثِقاتٌ إلَّا أنّهُ مَعْلُولٌ وَالمحْفُوظُ عَنْ عَائشةَ مِنْ فِعْلِهَا وَقالَتْ: «إنّهُ لا يَشُقُّ عليَّ». أَخْرَجَهُ البَيْهَقِيُّ.

٣٢٤- از عایشه رضی الله عنها روایت است که پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در سفر نماز را قصر (کوتاه) و (گاهی) کامل می‌خواند، و (گاهی) روزه می‌گرفت و (گاهی) افطار می‌کرد. دارقطنی روایت کرده است، و راویان آن ثقه‌اند، اما معلول است، و محفوظ (و ثابت) از فعل خود ام المومنین عایشه است، و می‌گفت: چون برایم دشوار نیست. بیهقی روایت کرده است.

٣٤٣- وَعن ابْنِ عُمَرَ رضيَ اللَّهُ عَنْهُما قالَ: قالَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: «إنَّ الله يُحِبُّ أنْ تُؤْتَى رُخَصُهُ كما يكرَهُ أن تُؤْتَى مَعْصِيَتُهُ» رواهُ أَحمدُ وَصَحّحَهُ ابْنُ خُزيْمَةَ وابْنُ حِبّان وفي روايةٍ: «كما يُحِبُّ أَنْ تُؤْتَى عَزَائِمُهُ».

٣٤٣- از ابن عمر رضی الله عنها روایت است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «خداوند دوست دارد به رخصتهایش عمل شود همانطور که ارتکاب معصیت را ناپسند می‌داند». احمد روایت کرده است ابن حبان و ابن خزیمه آن را صحیح دانسته‌اند.

و در روایتی دیگر آمده: «همانطور که دوست دارد به عزیمت‌هایش [١١]عمل شود».

٣٤٤- وَعَنْ أَنَسٍ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُ قالَ: كانَ رَسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إذا خرجَ مَسيرةَ ثَلاثَةِ أَمْيالٍ أَوْ فَرَاسِخَ صَلّى رَكْعَتَيْنِ. رواهُ مُسلمٌ.

٣٤٤- انس رضی الله عنه می‌گوید: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هر گاه مسیری به اندازه سه مایل یا سه فرسخ بیرون می‌رفت (نمازهای چهار رکعتی) دو رکعت می‌خواند. مسلم روایت کرده است.

٣٤٥- وَعَنْهُ رضيَ اللَّهُ عنْهُ قال: خَرَجْنا معَ رسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم منَ المدينةِ إلى مكّةَ، فَكانَ يُصَلِّي رَكعتيْنِ ركعتيْنِ حَتى رَجَعْنَا إلى المدينَةِ. مُتّفَقٌ عَلَيهِ واللّفْظُ للبخاريِّ.

٣٤٥- وازاو (انس) رضی الله عنه روایت است که با رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم از مدینه به قصد مکه خارج شدیم (نمازهای چهار رکعتی را) تا به مدینه برگشتیم؛ دو رکعت می‌خواند. متفق علیه این لفظ بخاری است.

٣٤٦- وَعَنِ ابْنِ عَبّاسٍ رضيَ الله عَنْهُمَا قالَ: أقامَ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم تسعة عَشَرَ يَقْصُرُ. وفي لَفْظٍ: «بمكّةَ تسْعَةَ عَشَرَ يَوْماً». رَوَاهُ البخاريُّ.

وفي روايةٍ لأبي داوُدَ: «سَبْعَ عشرةَ». وفي أُخرى: «خَمْس عشْرَةَ».

وَلَهُ عنْ عِمْرانَ بنِ حُصَيْنٍ رَضَيَ اللَّهُ عنهما: «ثَمَانيَ عَشَرَةَ».

وله عَنْ جابرٍ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُ: «أقامَ بتَبُوكَ عشِرينَ يَوْماً يَقْصرُ الصَّلاة». وَروَاتُهُ ثِقَاتٌ إلّا أنّهُ اخْتُلِفَ في وَصْلِهِ.

٣٤٦- ابن عباس رضی الله عنها می‌گوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ١٩ روز اقامت کرد؛ نمازهایش را کوتاه می‌‌خواند.

و در روایتی دیگر آمده: در مکه نوزده روز اقامت کرد. بخاری روایت کرده است. و در روایت ابوداود آمده: هفت روز. و در روایتی دیگر آمده: ١٥ روز.

و درروایتی دیگر درابوداود از عمران بن حصین آمده: «هجده روز».

و در روایتی دیگر از جابر آمده: در تبوک ٢٠ روز اقامت کرد؛ نمازها را کوتاه می‌خواند. و راویانش ثقه‌اند، البته در متصل بودن آن اختلاف است.

٣٤٧- وَعَنْ أَنَسٍ رضيَ اللَّهُ عَنْهُ قال: كانَ رسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم إذا ارْتَحَل قَبْلَ أَنْ تَزيغَ الشّمسُ أَخّرَ الظُّهرَ إلى وَقْتِ الْعَصْرِ ثُمَّ نَزَلَ فَجَمَعَ بَيْنَهُما فإنْ زَاغَتْ الشّمْسُ قَبْلَ أنْ يَرْتَحِلَ صلى الظهْرَ ثُمَّ رَكبَ. مُتّفَقٌ عَلَيه.

وفي رواية الحاكم في الأرْبعينَ بإسْنادِ الصَّحْيح: «صلى الظُّهْر والعَصْرَ ثمَّ رَكِبَ».

وَلأبي نُعيم في مُسْتَخْرَجِ مُسلمٍ: كانَ إذَا كانَ في سفَرٍ فَزَالَت الشّمْسُ صلى الظهْرَ والْعَصْرَ جميعاً ثمَّ ارتَحَلَ.

٣٤٧- از انس رضی الله عنه روایت است رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم هر گاه (در سفر) قبل از زوال خورشید حرکت می‌کرد ظهر را به تأخیر می‌انداخت تا وقت عصر آنگاه (از سواریش) پایین می‌آمد؛ و بین (نماز) ظهر و عصر جمع می‌کرد، پس اگر قبل از اینکه حرکت کند؛ خورشید زوال می‌کرد، ظهر را می‌خواند و سپس سوار می‌شد. متفق علیه.

در روایت حاکم در اربعین با اسناد صحیح آمده: ظهر و عصر را می‌خواند و سوار می‌شد.

ابونعیم در مستخرج مسلم آورده: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم هر گاه در سفر بود و خورشید زوال می‌کرد، ظهر و عصر را با هم جمع می‌کرد، و سپس حرکت می‌کرد.

٣٤٨- وَعَنْ مُعاذٍ رضيَ اللَّهُ عَنْهُ قالَ: خَرَجْنَا معَ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم في غَزْوَة تَبوكَ فكان يُصَلي الظُّهْرَ والعصرَ جميعاً والمغْربَ وَالعِشَاءَ جميعاً. رَوَاهُ مُسْلمٌ.

٣٤٨- معاذ بن جبل رضی الله عنه می‌گوید با پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم به غزوه تبوک رفتیم نماز ظهر و عصر را با هم جمع می‌کرد. مسلم روایت کرده است.

٣٤٩- وَعَن ابنِ عبّاسٍ رضيَ اللَّهُ عنهُما قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «لا تَقْصرُوا الصَّلاةَ في أقَلَّ مِنْ أَرْبَعَةِ بُرُدٍ مِنْ مَكّةَ إلى عُسْفَانَ». رواهُ الدارقُطْنيُّ بإسناد ضَعيف. والصّحيحُ أَنهُ مَوْقُوفٌ كَذَا أَخْرَجَهُ ابنُ خُزَيمة.

٣٤٩- ابن عباس رضی الله عنها می‌گوید: رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «نماز را در کمتر از چهار برد، (١٢ مایل که مسافت آن) از مکه تا عسفان (است) نمازها را کوتاه (قصر) نخوانید». دارقطنی با اسناد ضعیف روایت کرده است. صحیح این است که این روایت موقوف است، ابن خزیمه نیز این روایت را به همین صورت روایت کرده است.

٣٥٠- وعنْ جابرٍ رضيَ اللَّهُ عنه قال: قالَ رسُولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم: «خيرُ أُمّتي الذين إذا أسَاءوا اسْتغفروا وإذا أَحسنوا اسْتبشروا وإذا سافَرُوا قَصَروا وأَفْطروا». أَخْرَجَهُ الطّبرانيُّ في الأوْسَطِ بإسْنادٍ ضعيفٍ، وَهُوَ في مراسیلِ سعيد بنِ المُسَيَّب عَنْدَ الَبيْهَقِي مختصراً.

٣٥٠- از جابر رضی الله عنه روایت است رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «بهترین افراد امت من کسانی هستند؛ که هر گاه گناهی مرتکب می‌شوند، استغفار می‌کنند، و هر گاه سفر نمایند، نمازها را قصر می‌خوانند، و (اگر در ماه رمضان باشد) روزه شان را افطار می‌کنند». طبرانی در اوسط با اسناد ضعیف روایت کرده است. و همین روایت درسنن بیهقی به صورت مختصر ومرسل از سعید بن مسیب است.

٣٥١- وعَنْ عِمْرانَ بن حُصَيْنٍ رضيَ اللَّهُ عَنْهُما قالَ: كانتْ بي بَوَاسيرُ فَسَأَلْتُ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم عنِ الصَّلاةِ فَقَالَ: «صَلِّ قائماً فَإنْ لمْ تَسْتَطِعْ فَقَاعِداً فَإنْ لَمْ تَسْتَطعْ فَعَلى جَنْبٍ». رَوَاهُ الْبُخَاريُّ.

٣٥١- عمران بن حصین رضی الله عنه می‌گوید: به بیماری بواسیر مبتلا بودم، از پیامبر پرسیدم چگونه نماز بخوانم فرمود: «ایستاده بخوان؛ پس اگر نتوانستی نشسته و اگر نتوانستی بر پهلو بخوان». بخاری روایت کرده است.

٣٥٢- وَعَنْ جَابرٍ رَضيَ اللَّهُ عَنْهُ قالَ: عَادَ النّبي صلى الله عليه وآله وسلم مَريضاً فَرَآهُ يُصَلي على وسادَةٍ فَرَمَى بها وقالَ: «صَلِّ عَلى الأرضِ إن اسْتَطَعْتَ وإلا فَأَوْم إيماءً واجعلْ سُجُودَكَ أَخْفَضَ مِنْ رُكُوعِكَ». رَوَاهُ الْبَيْهَقِيُّ وصحّحَ أَبو حاتم وَقْفَهُ.

٣٥٢- جابر رضی الله عنه می‌گوید: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم به عیادت بیماری رفت، دید بالشتی جلویش گذاشته و بر آن سجده می‌کند، بالشت را به کناری انداخت و خطاب به او فرمود: «اگر می‌توانی بر زمین نماز بخوان و سجده کن؛ در غیر این صورت با اشاره نماز بخوان و در سجده سرت را از رکوع پایین تر باشد».

بیهقی روایت کرده است، و ابوحاتم موقوف بودنش را صحیح دانسته است.

٣٥٣- وَعَنْ عَائِشَةَ رَضيَ الله عَنْهَا قالَت: رَأَيتُ النّبيَّ صلى الله عليه وآله وسلم يُصَلي مُتَرَبِّعاً. رَواه النسائي وَصَحّحَهُ الحاكِمُ.

٣٥٣- از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم را دیدم که چهار زانو نماز می‌خواند. نسائی روایت کرده و حاکم صحیح دانسته است.

[١١] عزیمه،احکامی که انجام آن‌ها لازمی است.